به گزارش خبرنگار مهر، شب هفتم، آخرین منزلگاه در راه رسیدن به مقصدی بود که همه ساله استادان، نویسندگان، سعدی پژوهان و صاحب نظران به دعوت مرکز سعدی شناسی گردهم می آیند تا این مسیر را طی طریق کنند و در هر منزل شبی، از «هفت شب بر خوان سعدی» را به گفتار و کنکاش در زمینه گنجینه پر رمز و راز شیخ اجل، استاد سخن، سعدی شیرازی بگذرانند، لذا در شب هفتم و در منزلگاه آخر ابتدا فریده داوودی مقدم، «امید، محوریترین موضوع نیایشهای سعدی» را عنوان گفتار خویش قرارداد تا بعد رشته سخن را به نجمه نظری به عنوان دومین سخنران بسپارد و او نیز گوشهای از هنر «سعدی، استاد مسلم سخن» را برای اهل دل افشا کند و در پایان هم نویسنده کتاب بر خوان سعدی، فرح نیازکار «زبان عتاب سعدی» را زبان متفاوت عشق و عاشقی شیخ معرفی کرد و بدین ترتیب بر برنامههای امسال یادروز سعدی، نقطه پایان گذاشت.
امید محوریترین موضوع نیایشهای سعدی است
فریده داوودی مقدم، استاد دانشگاه به عنوان نخستین سخنران این شب به بررسی معنا درمانی نیایشهای بوستان سعدی پرداخت و با اشاره به نقش دعا و نیایش در ادب فارسی گفت: امید، اساسیترین موضوع در مباحث معنا درمانی است و در عین حال محوری ترین موضوع نیایشهای سعدی نیز امید است، محوری ترین موضوع نیایشهای سعدی امید است، امیدی که در ورای رنجهای بشری میدرخشد و از پس خطاها و گناهان خواسته و ناخواسته انسان او را به تکاپوی جبران و چاره اندیشی وامی دارد.
داوودی در تشریح چرایی استفاده سعدی از امید در نیایشهای خود بیان کرد: سعدی به حکمت خویش دریافته که آنچه در پی ملامتگری به سبب گناه در انسان رخ میدهد، تشویش ذهن و افسردگی روحی است پس با ایجاد انگیزش به سبب طلب بخشایش و رحمت از خدا میخواهد این احساس درماندگی ناشی از گنهکاری را بزداید و به همین سبب میتوان گفت که از جمله کارکردهای مهم دعا در نیایشهای بوستان، القای امید به زندگی در این جهان است که در پرتو درکی ژرف از عشق به معبود و حضور نیرومند و همیشگی خداوند طرح میشود.
وی افزود: در بسیاری از نیایشهای سعدی بسیاری از رنجها و غمهای این جهانی در طیفی شاعرانه و عاطفی توصیف میشود اما در پرتو درکی از خدا و برقراری ارتباط با او به سرعت محو میشود. بیان تنهایی و غربت و همراهی و حضور خدا در این لحظهها، اظهار غم و کاستیهای این جهان و دریافت معنا در این کاستی از موتیفهای رایج و کارکردهای مهم معنادرمانی در این نیایش هاست.
این استاد دانشگاه، پررنگ بودن بعد شاعرانگی را یکی دیگر از ویژگیهای نیایشهای سعدی عنوان کرد و یادآور شد: این شاعرانگی در حکم مراقبههای سطحی و مقطعی که در بستر واژگان و تمثیلهای صرف آمده باشد نیستند بلکه اظهارهای مؤثر و قدرتمند قلبی هستند که به تجربهای ژرف، ناکامی گذران هستی ناپایدار و روحیات رنگارنگ همنشینان را در دوستیهای مردم روزگار دریافته است و با نیایش خالقی والا و نیرویی برتر به ساحت جهانی زیباتر گام میگذارد و معناهایی نو و قدرتمند برای زیستن در همین دنیا را میآفریند.
داوودی همچنین امید به نامیرندگی، اغرار به ضعف، درخواست آمرزش گناهان، بیان غم و اندوه آدمی و در نهایت باور به وجود حمایتگری عظیم در حوزه معنادرمانی را از دیگر ویژگیهای نیایشهای سعدی در بوستان عنوان کرد.
سعدی استاد مسلم سخن است
نجمه نظری، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا نیز در این مراسم به بررسی هنر مناظره در غزل سعدی پرداخت و با برشمردن ویژگیهای گوناگون فرمی و محتوایی در غزلیات سعدی گفت: در مناظرههای سعدی در غزل ویژگیهای فرمی و محتوایی مشترکی را میتوانیم ببینیم از جمله بهره گرفتن از انواع شگردهای ایجاد طنز، پیوندهای هنری بین کلمات در قالب قرینه سازیها، تضادها و تقابلهای دوگانه، قلب مطلب، انواع جناسها و تناسبهای لفظی و معنایی همچنین شگردهایی مانند انواع حذفهای لفظی و معنوی، تلمیح و ایهام در ابیات که موجب ایجاز کلام سعدی شده است.
وی ادامه داد: زبان ساده و روان، همچنین بیان زنده و واقع نما و صمیمی سعدی در کنار ذکر جزئیات عاشقانه باعث شده تا در غزلیات سعدی شاهد ابیات وقوعی باشیم که برخی از آنها به غزل داستان نزدیک میشوند، همچنین پایان بندیهای غافلگیر کننده و دور از انتظار در بسیاری از این ابیات بیانگر تسلط سعدی بر زبان فارسی و آشنایی با ظرایف و قابلیتها و امکانات این زبان در حوزه نحو و کاربرد واژهها به ویژه افعال است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه مناظرههای سعدی در قالب گفتگوهای دو یا چندنفره یا تک گویی درونی بنا شده افزود: در این مناظرهها افراد یا به طور مستقیم یا غیرمستقیم در برابر یکدیگر قرار میگیرند و دو دیدگاه متفاوت از این طریق بیان میشود که البته در بعضی مناظرهها رفتار یا زبان بدن یا باورو عقیده، جایگزین کلام شده است.
نظری، راز و رمز موجود در هنر مناظره سعدی در غزلیات را نمونهای عالی از سهل ممتنع دانست که موجب شده تا لقب استاد سخن به حق به این شاعر برجسته فارسی عطا شود.
زبان عتاب سعدی
فرح نیازکار در سخنان خود در آخرین شب از هفت شب برخوان سعدی به موضوع زبان عتاب پرداخت و گفت: زبان عتاب زبان به چالش کشیدن رویدادهای برخواسته از ظلم و ستم معشوق است زبانی که در واقع رویکرد جفاگونه معشوق را بر نمی تابد، بنابراین اعتراض به گلایه، گاهی به شکوایه و گاهی به تهدید لب به سخن میگشاید.
وی عنوان کرد: این زبان مبین آن واقعیتهای اجتماعی و سیاسی است که در عصر و جامعه شاعر وجود دارد که اگر در کسوت عتاب سیاسی و اجتماعی خودش را نشان دهد که در گلستان سعدی با آن روبرو میشویم، در واقع به نوعی زبان اعتراض به واقعیتها و عملکردها و رویکردهای اجتماعی است که شاعر با آن روبرو میشود.
این پژوهشگر و نویسنده، با بیان اینکه درغزلهای سعدی با گونهای زبان دیگر روبرو هستیم که آن زبان عتاب عاشقانه است، ادامه داد: طبیعتاً گستره این زبان میتواند تمام آن جامعه و حوزه عاشقانه سعدی را به عنوان یک شاعر عاشق در بر بگیرد و گاهی آنقدر فراتر میرود که این زبان گونهای انتزاعی به خود میگیرد.
وی اظهار داشت: در قرن هفتم نگاه عاشق به معشوق به گونهای بوده است که همیشه عاشق در جایگاهی بسیار فرودین قرار دارد و این نوع نگاه، نماد جان نثاری و خاکساری است در برابر معشوق و معشوق در یک جایگاه بسیار بالایی قرار دارد اما گاهی اوقات هنگامی که سعدی شکیبایی و صبرش لبریز میشود، ناگزیر به تلخگویی و درشتی روی میآورد.
نیازکار عنوان کرد: سعدی به گونهای معشوق را با صفات زیبا ستایش میکند که هیچکس به جایگاه او دسترسی ندارد اما هم او در اوج عصبانیت و ناراحتی خطابهای او کاملاً متفاوت میشود و تاکید میکند: سعدی اگر سرزنش و تهدید میکند در واقع منظوری در دل و در ذهن میپروراند، آن همان زبان استغاثه است که در لابهلای نهایی این ابیات نهفته است و سعدی امیدوار است که این سرزنشها بتواند معشوق را کمی متوجه او کند.
وی با بیان اینکه گاهی زبان عتاب زبان مستقیم نیست، افزود: سعدی با یک زبان غیر مستقیم ملامت و سرزنش خود را آغاز میکند که عمدتاً این زبان غیر مستقیم بر گونهایست که سعدی نقل قولی را از زبان غیر به میان میآورد و معشوق را متوجه گفتگوهای دیگران در حادثه عشق او به معشوقش میکند که این زبان توأم و همراه با یک رندانگی است که خاص سعدی است.
نیازکار عنوان کرد: سعدی شاعری است که همیشه جان سپاری میکند، خاکساری میکند در پیشگاه معشوق و این همان رندی است که سعدی موضوعی که منظورش است و نمیخواهد به شیوه مستقیم به معشوق بگوید در میان میگذارد.
وی، این زبان را زبان سعدی میداند، زبانی که در کنار زبان عاشقانه او گر چه ممکن است بسیار کم باشد اما در لابهلای غزلیات سعدی خود را نشان میدهد.
نظر شما