به گزارش خبرنگار مهر، دکتر فریبرز رئیس دانا - اقتصاددان - در این کتاب از اقتصاد گریزی به ادبیات زده و اثری به نام "گفت آمدهایی در ادبیات" را نوشته است. این یادداشت معرفی و مرور مختصری به فصل های این کتاب است.
نویسنده در فصل اول کتاب مقاله ای از میشل زرافا با عنوان "داستان به مثابه شکل ادبی یا نهاد اجتماعی" ترجمه کرده است که می توان گفت بیشتر به ارتباط جامعه شناسی و داستان پرداخته است و "جامعه شناسی داستان" را رشته ای از دانش دانسته که با هنر سروکار دارد.
فصل بعدی کتاب "حقیقت جویی و ادبیات داستانی ایران" نام دارد. در این بخش نگارنده پس از بررسی نظریه های لوکاچ، دریدا، ایگلتون و آدورنو، به صورت مختصر اما پرمعنا به داستان نویسی در ایران معاصر پرداخته و به ادبیات داستانی امروز ایران پیشنهاد داده است که از سیاست گریزی پرهیز کند؛ زیرا کمتر قلمرویی در روح انسان و روابط اجتماعی از آگاهی نویسنده به دور مانده است.
بخش سوم این کتاب به " انگاره روشنفکری دینی " نظر داشته و در بخش چهارم به " ریاستیزی عاشقانه حافظ " پرداخته شده است. نگارنده حافظ را در همان پاراگراف نخست بسیار فراتر از دانته توصیف کرده و با مقایسه او با توماس آکویناس، حافظ را متعالی تر از وی می داند. رئیس دانا در این مقال گریزی به تاریخ اقتصاد می زند و وضعیت اقتصادی قرن هشتم را مورد بررسی قرار می دهد و از قدرت های سیاسی و اوضاع اجتماعی حاکم بر آن دوران غافل نمی ماند.
او حافظ را آبروی شعر و ادب فارسی، فرشته نگاهبان شیوایی و شیرینی سخن پارسی گویان و خداوندگار ایهام و تخیل دانسته است که در رسوا کردن خودکامگان فریبکار و صوفیان توخالی و به فضاحت کشیده شده وابسته که نظریه پردازان و مبلغان منش تسلیم به قدرت بودند ، یادگار ادبیات انسانی جاودانه ای باقی گذاشت.
البته شاید اگر نویسنده به جای تاریخ اقتصادی به شرایط فرهنگی آن دوران نیزمی پرداخت و کشمکش خراباتیان و صوفیان آن زمان را شفاف تر نشان می داد، قضاوت در مورد حافظ هم مستدل تر می شد و از کشمکش میان خراباتیان - که حافظ خود را یکی از آنها می داند - و صوفیان - که حافظ به آنها تاخته - قضاوتی علمی به دست می آمد.
فصل پنجم کتاب "دو یادآوری در باب خواندن" نام دارد که طی آن با آوردن مثال هایی چند به قضیه خواندن اشاره شده است. نویسنده در فصل ششم به "فرایند شکل گیری شکل ، متن و معماری" پرداخته است. این بحث را می توان یکی از تازه ترین بحث های ادبی تلقی کرد که هر چند به مبحث آشنای فرم و محتوا می پردازد اما نگارنده با نگاه و دید تازه ای به این مقوله پرداخته و در این باره به نقل از لوکاچ می نویسد: " محتوا فرم را تعیین می کند اما هیچ محتوایی وجود ندارد که بشر هسته مرکزی آن نباشد ..." و سپس بحث را با نظریات آدورنو و مبحث پدیدارشناسی و نظریه هیدگر دنبال می کند.
فصل هفتم نیز در باب "گوهر ادبیات انتقادی" است که نگارنده در این مبحث به نقد مقاله "پیوند ادب و سیاست" دکتر شفیعی کدکنی پرداخته است.
"گفت آمدهایی در ادبیات" نوشته فریبرز رئیس دانا به تازگی توسط نشر نگاه منتشر شده است.
نظر شما