دکترعلیرضا اکبری، معاون وزیر دفاع سابق و کارشناس مسائل هسته ای درگفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به تلاش کشورمان برای تنظیم و ارائه بسته ای جدید جهت مدیریت مسائل جهانی، اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی معقتد است که قدرت در مذاکره است و لذا از این امر به هیچ وجه رویگردان نیست؛ درباره موضوع هسته ای هم با تمام طرف ها مذاکره می کند اما این مذاکره به عرصه حقوق اش وارد نخواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: باید ببینیم که ایران در پس ارائه بسته پیشنهادی اش چه حرف ها و پیام هایی دارد؛ نکته اول این است که تهران با این اقدام خود اعلام می کند که معتقد به گفتگو و مذاکره است؛ موضوع دیگر اینکه تاکید دارد گفتگو و مذاکره تابع نوعی منطق و قرار است؛ مسئله دیگری که از این اقدام دنبال می شود، اینکه قرار و منطقه قاعدتا باید مورد توافق دو طرف قرار گیرد؛ از سوی دیگر این اقدام اعلام می کند که بخش های مختلف چنین مذاکره ای باید متوازن باشند یعنی روند به گونه ای نباشد که دست های طرفی را بندند و از او انتظار گفتگو داشته باشند. از سوی دیگر از این اقدام ایران چنین برداشت می شود که مذاکرات مذکور باید قاعدتا فراگیر باشد و نهایتا اینکه پیش از ارائه بسته، منوی آن باید به اطلاع طرف مقابل برسد.
این کارشناس مسائل هسته ای با اشاره به برگزاری سمینار اخیر با حضور سفرای ایران در خارج از کشور، گفت: آنچه در ایران با این عنوان برگزار شد، در واقع جلسه ای برای توجیه نمایندگان جمهوری اسلامی ایران جهت اعلام کلیات بسته پیشنهادی کشورمان به طرف های مشتاق بود تا این کشورها ضمن قرار گرفتن در جریان چند و چون این بسته، از کلیات آن نیز آگاهی یابند.
اکبری با اشاره به مذاکرات جاری بین ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی، کاهش سطح این مذاکرات از معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی به سفیر ایران در آژانس را مورد اشاره قرار داد و اظهار داشت: مذاکراتی که ایران با آژانس داشته در مقاطع مختلف تابع شرایط متفاوت بوده و طبعا سطوح مختلفی نیز داشته است.
وی با یادآوری گفتگوهای پیشین ایران و آژانس افزود: همانگونه که می دانید زمانی مذاکرات ایران وآژانس در سطح دبیر شورای عالی امنیت ملی با مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، دوره ای در سطح رئیس سازمان انرژی اتمی با مدیرکل و گاهی معاونان رئیس سازمان انرژی اتمی با معاونان مدیرکل بوده است؛ زمانی هم معاونان رئیس سازمان انرژی اتمی با شخص مدیر کل آژانس یا معاونان دبیر شورای عالی امنیت ملی با وی یا معاونان او مذاکره کرده اند؛ بدون تغییراتی که در مقاطع مختلف در سطوح مذاکره کنندگان رخ داده، تابع موضوع مذاکره، شرایط آن و زمان انجام گفتگو بوده است.
اکبری مقطع زمانی ژوئن 2007 تا ماه می 2008 را مورد اشاره قرار داد و گفت: در این مقطع زمانی نیز مذاکرات ایران و آژانس در سطوح مختلف از جمله دیدار مدیرکل آژانس با رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، البرادعی با دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، معاونان آقازاده با البرادعی، معاونان شورای امنیت با البرادعی، معاونان سازمان انرژی اتمی با معاونان مدیرکل آژانس و معاونان شورای عالی امنیت ملی با معاونان البرادعی برگزار شده است.
سطح ادعاهایی که اخیرا از زبان آژانس مطرح شده، سطحی نازل و صرفا در حد کارشناسی بود؛ این مطالب نه ابعاد سیاسی، نه حقوقی و نه مشخصات امنیتی داشته اند و لذا برای بررسی آن ها، نیاز به مذاکرات در سطوح بالا نیست |
این کارشناس مسائل هسته ای با یادآوری روند مذاکرات ایران و آژانس برای طراحی مودالیته حل و فصل ابهامات این نهاد بین المللی ادامه داد: پس از مذاکرات دکتر لاریجانی با طرف های مختلف و برگزاری 6 دور مذاکرات کارشناسی بین معاونان هر دو طرف تا فوریه سال گذشته نهایتا تمام سئوالات و ابهامات آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره فعالیت های هسته ای ایران پاسخ داده شد.
معاون وزیر دفاع سابق کشورمان یادآور شد: پس از پایان این روند و در اوایل ماه مارس و اواخر فوریه ناگهان آمریکا، آژانس را تحت فشار گذاشت و تلاشی متمرکز را برای تحت تاثیر قرار دادن ارکان این نهاد بین المللی برای پیگیری موضوعی جدید تحت عنوان مطالعات اضافی آغاز کرد که خواستگاه اصلی آن سیاسی بود؛ البته ادعاهایی که در چارچوب این خواستگاه سیاسی مطرح می شد، در واقع نه دارای ابعاد سیاسی و نه در چارچوب ابعاد حقوقی می گنجید بلکه مسائلی فنی بود که بر اساس ادعا می شد ایران در زمینه هایی خاص، فعالیت های متمایزی داشته که باید مدارکی را در خصوص آن ارائه کند.
اکبری در ادامه اظهار داشت: درواقع سطح ادعاهایی که در این چارچوب مطرح شد، سطحی نازل و صرفا در حد کارشناس بود؛ این مطالب نه ابعاد سیاسی، نه حقوقی و نه مشخصات امنیتی داشتند و اگر آژانس می توانست به تناسب اتهامات مذکور، مدارکی را علیه ایران ارائه دهد که نشان دهد فعالیت های فنی ایران در حوزه ای متمایز از فعالیت های صلح آمیز بوده یا در این باره مدارکی با ظن قوی ارائه می شد، می توانستند موضوع را در فاز حقوق اش مطرح کنند اما از آنجا که مسئله صرفا ادعاهایی واهی بود، سطح پرداختن به آن، آنچه که امروز مشاهده می شود، انتخاب شد.
وی افزود: بنابراین بخش اعظم آنچه در این مقطع زمانی از سوی آژانس مطرح می شود اصلا ارتباطی به موضوع فعالیت های هسته ای ایران نداشته و بخش دیگری از آن نیز صرفا مطالبی فنی است که از نظر جمهوری اسلامی ایران این مذاکرات صرفا در حد دریافت نظرات چند کارشناس فنی آژانس در این باره و همچنین آگاه سازی آن ها نسبت به این موضوع که آنچه ایران رد می کند، چیست بوده است؛ نماینده ایران هم در همین سطح برای این دور از گفتگوها تعیین شده است.
نباید فراموش کرد که روابط، ارتباطات و تعامل ایران و آژانس تنها به یک بعد منحصر نمی شود و ما با این نهاد بین المللی ارتباطات گسترده و متنوعی داریم و لذا نباید مذاکرات دو طرف را صرفا به مباحث حاشیه ای چون مطالعات اضافی منحصر کنیم |
این کارشناس مسائل هسته ای همچنین یادآور شد: البته نباید فراموش کرد که روابط، ارتباطات و تعامل ایران و آژانس تنها به یک بعد منحصر نمی شود و ما با این نهاد بین المللی ارتباطات گسترده و متنوعی داریم و لذا نباید مذاکرات دو طرف را صرفا به مباحث حاشیه ای چون مطالعات اضافی منحصر کنیم. آنچه در این مورد خاص هم مطرح است، به ماموریتی باز می گردد که آژانس بر اساس وظایف روتین اش انجام می دهد و به زودی نیز پایان خواهد یافت.
اکبری در تحلیل مسائل مربوط به ارائه بسته مشوق های جدید از سوی کشورهای غربی به ایران نیز اظهار داشت: اتحادیه اروپا و گروه کشورهای موسوم به 1+5 تا کنون دو بسته در پائیز 2004 و تابستان 2005 به ایران ارائه کرده اند که اولا در مدت زمان تدوین هیچ یک از این دو، با ایران مشورتی صورت نگرفت و ثانیا تناسبی میان محتوای بسته و مفهوم تشویق وجود نداشت؛ در واقع می توان عنوان این بسته ها را به جای بسته تشویقی به بسته تحمیلی تغییر داد. نکته دیگر هم این بود که در این بسته ها به هیچ وجه تناسب میان تکلیف و حقوق در نظر گرفته نشده بود.
معاون وزیر دفاع سابق کشورمان افزود: نهایتا پس از بررسی بسته های مذکور، مشخص شد که پیشنهادات مندرج در آن ها با حقوق ایران نامتناسب است و لذا هر دو بسته ناکام ماندند. در خصوص بسته سومی که قرار است 1+5 به ایران ارائه کند نیز تا کنون مشورتی با جمهوری اسلامی ایران صورت نگرفته و لذا چنانچه محتوای این بسته نیز همسو با دو بسته قبل باشد، قاعدتا از سوی ایران مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت.
وی تصریح کرد: البته باید توجه داشت که چنانچه در بسته سوم، پیش شرط تعلیق رفع شده و به رسمیت شناخته شدن حقوق ایران در تداوم غنی سازی اورانیوم نیز در آن لحاظ شده و تقاضایی فراتر از قوانین بین المللی نیز از ایران مطرح نشده باشد، طبعا نقطه مناسبی برای شروع خواهد بود که البته به نظر می رسد امروز بخش مهمی از گروه کشورهای 1+5 به این معادله اعتقاد داشته وتا جایی که بنده اطلاع دارم بیش ازنیمی از این 6 کشور درخصوص لزوم توقف غنی سازی ازسوی ایران تاکید مشخصی ندارند.
این کارشناس مسائل هسته ای ادامه داد: آنچه برای کشورهایی که ذکر آن ها رفت مهم است اینکه ایران تضمین هایی را ارائه کند که عدم خروج فعالیت های هسته ای اش از مسیر صلح آمیز را تائید نماید و این یعنی تمایل به دریافت تضمین هایی برای عدم انحراف که با تمایل به دریافت تضمین برای عدم فعالیت تفاوت بسیاری دارد.
آنچه اکنون برخی کشورهای 1+5 بر آن تاکید دارند، این است که ایران تضمین هایی را ارائه کند که عدم خروج فعالیت های هسته ای اش از مسیر صلح آمیز را تائید نماید و این یعنی تمایل به دریافت تضمین هایی برای عدم انحراف که با تمایل به دریافت تضمین برای عدم فعالیت تفاوت بسیاری دارد |
اکبری همچنین گفت: همه می دانند که مقررات جهانی، برای فعالیت های صلح آمیز حدی قائل نشده است و عنوان انحراف نیز پس از اثبات غیرصلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای کشورها، اطلاق می شود؛ بر همین اساس بود که در اجلاس 16 آوریل شانگهای مطالبی در خصوص قصد برخی کشورهای گروه 1+5 برای اعلام درخواست از تهران مطرح شده بود و این موضوعی بود که مجددا در لندن هم مورد گفتگو قرار گرفت. حال اگر بسته سوم غرب چنین ویژگی هایی داشته باشد قابل اعتنا خواهد بود.
نظر شما