به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام حامد قرائتی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در سخنرانی خود در نشست عصر امروز همایش ایران و استعمار انگلیس، با اشاره به سوء استفاده قدرت های استعماری از روحیات دینی مردم عادی، اظهار داشت: با مطالعه گذرای تاریخ، می توان به وضوح مواردی از اختلاف دینی را مشاهده کرد که نهایتا به گسترش فرقههای مختلف انجامیده و شورش ها و هرج و مرج های بسیاری را در کشورها در پی داشته است.
وی افزود: در حقیقت هنر استعمار، شناخت دقیق خصوصیات اجتماعی و دینی کشورهای مختلف از جمله ایران است که نهایتا با پیگیری اهداف ویژه خود دراین چارچوب همواره توانسته دو هدف عمده پراکندگی مذهبی و سیاسی در کشورهای مختلف را اجرا نماید.
دکتر محمود لالوی، محقق تاریخ معاصر ایران دیگر سخنرانی بود که در اظهاراتش سیاست های استعماری لندن در خصوص ایران در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی را به گونه ای خاص مرتبط با صنعت نفت کشورمان دانست و در این باره گفت: توجه به موافقت چرچیل با تشکیل کمیسیون سه جانبه و موضوع خوزستان در آنکه از نظر آمریکایی ها اقدامی قابل تردید بوده، در این چارچوب لازم و ضروری است .
وی افزود: به هر صورت مهمترین دست آورد طرح مذکور برای انگلیسی ها استقرار نیروهایشان در جنوب و نواحی نفت خیز ایران بدون هر گونه هزینه ای بوده است که نهایتا انگلیس از این رهگذر و تحولات پس از آن صرفا به منافع خود می اندیشیده است, در واقع انگلیس در این میان در پی اجرای سیاست سنتی خود برای حفظ وضع موجود و کسب نفت بیشتر عمل میکرده است.
علی اکبر علیمردانی، پژوهشگر تاریخ معاصر نیز در سخنان خود در این همایش روابط ساواک با سرویس جاسوسی انگلیس را مورد اشاره و بررسی قرار داد و گفت: همکاری ساواک و سرویس جاسوسی انگلستان از سال 1341 شروع می شود و بعضا اولویت هایی در چارچوب اهداف و مواضع سنتی مورد توجه دو سرویس بوده است.
وی ادامه داد : انگلستان از پیش روی شوروی به جنوب نگران بود و ایران نیز از کشورهای همسایه خود از جمله افغانستان به دلیل نزدیکیاش با شوروی سابق نگران بود. همچنین یکی از نگرانیهای دو سرویس فعالیتها و تحولات در شبه قاره هند بود و در این بین افغانستان به خاطر کودتایی که در آن صورت گرفته بود مورد توجه ساواک قرار گرفت .
علیمردانی همچنین با بیان اینکه دوکشور در رابطه با عراق و حمایتهایی که این کشور از سازمانهایی با گرایش چپ در حوزه خلیج فارس و درمیان کشورهای عربی داشته، نگران بودند ابراز عقیده کرد که همچنین اکراد و حوزه نجف و حضور حضرت امام خمینی (ره) موجب نگرانی آنها بود.
این پژوهشگر ادامه داد: تحولات لبنان، سوریه، مصر و یمن از اولویتهای دیگر دو سرویس جاسوسی بودند این دو سرویس فعالیتهایی نیز درشبه آفریقا داشتند. وی گفت: برای این دو سرویس جاسوسی تروریسم بین المللی از دیگر اولویت بود که گروههای کارلوس بعد از نیروهای فلسطینی برای آنها مورد توجه بودند.
علیمردانی خاطرنشان کرد: به دلیل پیشرفت و توسعه که سرویس جاسوسی بریتانیا داشت ساواک بیشترین همکاریها را در زمینهی فنی و آموزشی از این سرویس دریافت میکرد.
وی با اشاره به تحولات 1357 و در آستانه انقلاب اسلامی تصریح کرد: MI6 به دنبال تحویل اسناد سرویس جاسوسی بریتانیا از سوی رژیم شاه بود. اما این اقدام با مخالفت ساواک مواجه شد. به گفته فردوست، شبکه بیسیم وابسته به سرویس اطلاعاتی بریتانیا خواهان تمامی اسناد فعالیتهای جاسوسی بریتانیا در ایران بود که ساواک به دلیل تبعات این تصمیم برای رژیم و نیز ساواک با آن مخالفت کرد.
وی خاطر نشان کرد: این همکاریها و نیز در نهایت درخواست بریتانیا برای تحول اسناد فعالیت سرویس جاسوسیاش در ایران در حالی صورت می گرفت که آنها می دانستند به زودی تحولاتی اساسی در ایران روی می دهد و انتشار اسناد مربوط به اقدامات جاسوسی بریتانیا دردسر ساز خواهد شد اما ساواک فکر نمیکرد انقلاب اسلامی به پیروزی برسد.
دکتر غفار پوربختیار نیز در بخش دیگری از نشست عصر این همایش درباره بختیاریها، نفت و دولت انگلیس سخن گفت و اظهار داشت : دولت انگلیس پس از رویگردانی سران ایل بختیاری از آنها به رضاخان روی آورد.
وی ادامه داد : روابط بخیتاریها با انگلیسیها از زمان محمد شاه و محاصره هرات آغاز شد. در آن زمان انگلیس تلاش میکرد با تحریک اقوام ایرانی دولت مرکزی ایران را تضعیف کند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد در همین راستا در قضیه هرات انگلیسی ها قولهایی به سران ایل بختیاری دادند اما پس از فروکش کردن غائله هرات وعدههای خود به ایل بختیاری را فراموش کردند و روابط بین ایل بختیاری و انگلیسی تیره شد. اما دوباره در زمان احداث جاده بختیاری و گرفتن این امتیاز از دولت توسط ایل بختیاری پروژه انجام این کار توسط سران این ایل به انگلیسیها واگذار شد، از این جا به بعد بود که روابط بین ایل بختیاری و انگلیسیها رسمی شد.
پوربختیار افزود: پس از کشف نفت در مسجد سلیمان که قشلاق بختیاریها بود روابط این ایل با بریتانیا خوب شد و در قضیه استخراج نفت، از شرکت نفت ایران- انگلیس درخواست 20 درصد سهم کرد که تنها با سه درصد آن موافقت شد. ایل بختیاری همچنین در بحث حق الارض و حق الحفاظه نیز با انگلیسی به چانه زنی پرداختند. از آنجایی که انگلیسیها پول زیادی به سران ایل بختیاری قرض داده بودند میخواستند به جای طلبهای خود سهم سه درصد این ایل را پس بگیرند که سران این ایل با چنین درخواستی مخالفت کرد.
وی در پایان گفت: وقتی که سران ایل بختیاری در جنگ جهانی اول از انگلیسیها روی گرداندند و به مخالفت با انگلیسی پرداختند دولت انگلیس دنبال متحد دیگری برای خود در ایران میگشت که به سراغ دولت مرکزی و رضاخان رفت؛ از اینجا به بعد بود که بختیاری ها توسط دولت مرکزی و شخص رضاخان سرکوب شدند.
دکتر مجید تفرشی پژوهشگر حوزه ارتباطات و تاریخ نیز در نشست عصر امروز همایش ایران و استعمار انگلیس، با تاکید بر لزوم شناخت رسانهها برای پی بردن به اهداف متولیان آنها، به نقد و بررسی رسانه بینالمللی بریتانیا (بی.بی.سی) پرداخت .
وی اظهار داشت : نقد و بررسی رسانه بینالمللی بریتانیا خصوصا بخش فارسی آن بدون بررسی سیاستهای میان مدت یا بلند مدت آن ممکن نیست. وی افزود: آرشیو بی.بی.سی بر خلاف قوانین به روی همه باز نیست و از سوی دیگر اسناد وزارت خارجه بریتانیا هنوز پروندههایی از بی.بی.سی دارد که اجازه انتشار ندارند.
این پژوهشگر حوزه ارتباطات و تاریخ به اهمیت شناخت دیپلماسی انگلستان برای فهم سیاستهای بی.بی.سی اشاره کرد و گفت: بعد ازآغاز قرن بیست و یکم، دیپلماسی انگلستان برپایه تحولات شکل گرفت وانگلستان فهمید دیپلماسی سنتی او پاسخگوی مسائل جدید نیست و کمیسیونی شکل گرفت و سیاستهای کلی انگلستان در رفتار با سایر کشورها در آن تعیین شد.
او ادامه داد: یکی از نتایج این جلسات تاسیس تلویزیون عربی بی.بی.سی بود و چهار محور برای بررسیهای جدید و رفتارهای انگلستان با کشورهای دیگر انتخاب شد. این چهار محور سرویس جهانی بی.بی.سی، شورای فرهنگی و هنری انگلستان، شبکه خبری ماهوارهای انگلستان و سازمان نمایشگاههای فرهنگی و تجاری این کشور بود.
تفرشی با اشاره به تاسیس بی.بی.سی خاطرنشان کرد: عنوان اولیه بی.بی.سی امپراتوری را نیز در عنوان خود داشت و سایت رسمی بی.بی.سی نیز اکنون این مساله را این گونه توجیه میکند که انگلستان به دنبال استعمار نبوده بلکه منظور از امپراتوری اجتماع همه کشورهای انگلیسی زبان بوده است.
وی افزود: در آخرین روزهای سال 1940 و هشت ماه قبل از شهریور 1320 (هـ .ش)، رادیو فارسی بی.بی.سی آغاز به کار کرد و با نظارت مستقیم وزارت امور خارجه انگلستان به انجام فعالیتهاش پرداخت.
این پژوهشگر حوزه ارتباطات و تاریخ معاصر با اشاره به حضور کارکنان بومی در میان کارکنان شبکههای مختلف بی.بی.سی اظهار کرد: در ایران نیز تعدادی از بومیان از جمله حسن موقت، مجتبی مینوی و مجدالدین میرفخرایی به کار گرفته شدند و این خود نقض منشور بیطرفی این رسانه است.
وی افزود: ایرانیانی که از سر استیصال به این کار اقدام کردند در کارنامه علمی خود بعدها اصرار به پنهان کردن این مساله داشتند. تفرشی در ادامه تاکید کرد: در آرشیو این رسانه مصاحبههایی صرفا تشریفاتی یا تبلیغاتی دیده میشود که به نظر من بدون دلیل و برنامه نیست.
وی تاکید کرد: در جنگ جهانی دوم اختلاف میان مسوولان بی.بی.سی و وزارت امور خارجه انگلستان به وجود آمد که نهایتا بی.بی.سی ناچار شد هرآنچه که وزارت امور خارجه انگلستان میخواهد اجرایی کند.
این پژوهشگر حوزه ارتباطات با اشاره به دوره استثنایی بیطرفی دربی.بی.سی گفت: تنها نقاط استثنا درتاریخ بی.بی.سی، تاریخ جنگ جهانی دوم و زمان مصدق است. در سالهای 1332 تا 1352 نیز بی.بی.سی علیه ایران فعالیتهایی کرده است و در مساله اعاده حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه، مواضع ضدایرانی اتخاذ کرد.
وی در پایان اظهار کرد: بی.بی.سی فارسی با چالشهای بزرگی مواجه است و آشکار است که علاقمند است که سابقه خود را بزداید و چهره نجیب از خود نشان دهد. سال گذشته نیز کنفرانسی در لندن برگزار شد که در آن همه مسوولان بی.بی.سی به دنبال بیان بی.بی.سی آزاد بودند اما دیپلماسی بی.بی.سی در 64 سال کار آن نشان میدهد که این رسانه استطاعت دروغگویی هر روزه را ندارد و هوشمندتر از این است که هر روز دروغ بگوید زیرا مردم در صورتی دروغهای آن را باور میکنند که از آن 99 حرف راست بشنوند و صدمین حرف را به دروغ باور کنند.


نظر شما