به گزارش خبرنگار مهر، نشست "دفاع از تمایل گرایی بر اساس واقع گرایی ساختاری هستی شناسی" با سخنرانی ابوتراب یغمایی بعد از ظهر سه شنبه در محل موسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار گردید.
در این نشست یغمایی با اشاره به رویکرد متضاد تمایل گرایان یعنی رویکرد مقوله گرایان به تشریح موارد اختلاف این دو دیدگاه پرداخت.
او در تعریف از مقولهگرایی گفت: در مقولهگرایی قوای علی یک ویژگی، مقوم آن ویژگی نیستند. این تعریف دو نتیجه را باعث می شود. اول اینکه قوانین طبیعی از ضرورت متافیزیکی برخوردار نیستند و دوم بحث ماهیتگرایی است بدین معنا که اینهمانی ویژگیها، اینهمانی پایهای است.
این پژوهشگر فلسفه علم در پاسخ به اینکه آیا قوای علی یک ویژگی، مقومهای آن ویژگی هستند یا نه گفت: بر اساس دیدگاه تمایلگرایان پاسخ مثبت است ولی از منظر مقوله گرایی پاسخ این پرسش منفی است.
او در ادامه و در تعریف تمایلگرایی تصریح کرد: قوای علی یک ویژگی، مقوم آن ویژگی هستند. در نتیجه این نگاه دو نتیجه حاصل میشود یکی اینکه قوانین طبیعی، از ضرورت متافیزیکی برخوردار هستند. نتیجه دوم نفی ماهیتگرایی است بدین معنا که اینهمانی ویژگیها، اینهمانی پایهای نیست.
وی خاطر نشان کرد: مقولهگرایان خود به دو دسته قوی وضعیف تقسیم میشوند. مقولهگرایی قوی معتقد است قوای علی یک ویژگی مقوم آن ویژگی نیستند. این نگاه به ماهیتگرایی قوی منجر می شود. ماهیت گرایی قوی اشعار میدارد که برای تمام ویژگیهای F و قوای علی X، جهانی وجود دارد که در آن F قوای علی X ندارد.
وی سپس افزود: در صورتی که مقولهگرایی ضعیف معتقد است قوای علی یک ویژگی جزو مقومهای آن ویژگی هستند. نتیجه این نگاه ماهیتگرایی ضعیف خواهد بود بدین معنا که دو جهان w1 و w2 ممکن است در تمامی جوانب مثل هم باشند به جز اینکه: 1 - ویژگی F در w1 دارای قوای {c1,c2,c3,…} است؛ 2 – در w2 دارای قوای {c1,c2,…} اما G با F مساوی نیست.
او مزایای تمایلگرایی را نسبت به مقولهگرایی چنین برشمرد: 1 – معناداری گزارههای ناظر بر قوای علی واقعی نشده ؛ 2 – معناداری گزارههای ناظر بر قوانین.
او سه انتقاد را بر ناکارآمدی نتایج مقولهگرایی وارد دانست و افزود: انتقاد اول بر ماهیت ماهیتگرایی وارد است که هم انتقاد مبتنی بر تحلیل مفهومی است و هم انتقاد طبیعت گرایانه. انتقاد دوم بر تبیین مقوله گرایی از قوانین مربوط است.
وی خاطر نشان کرد: واقعگرایی ساختاری هستی شناسی به دو قسم معتدل و افراطی تقسیم می شود. دیدگاه معتدل معتقد است افراد وجود دارند ولی ویژگیهای ذاتیاشان خیر لذا ویژگیهای رابطه ای میان اشیاء بر ویژگی های ذاتی آنها ابتناء(supervence) نمیشوند.
این پژوهشگر در ادامه یادآور شد: شواهدی علمی له واقع گرایی ساختاری هستی شناختی وجود دارند که عبارتند از معیارهای اینهمانی افراد(individuals) شامل فردیت متعالی یا فردآرانگاری(Haecceitism)، فردیت فضا – زمانی((spatio- temporal و فردیت مبتنی بر اصل اینهمانی تمایزناپذیرهای لایبنیتس.
او در تعیین ناقص متافیزیک در مقابل فیزیک گفت: اشیاء کوانتومی یا اساساً فرد نیستند یا اگر فرد باشند، اصل اینهمانی تمایز ناپذیر های لایبنیتس غلط است و آنها بر اساس فردآرانگاری فردیت می یابند.
دانشجوی دکتری فلسفه علم موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه در ادامه افزود: دو شاهد علمی افراطی و معتدل له واقع گرایی ساختاری هستی شناختی وجود دارد. نسخه افراطی معتقد است با فرض اینکه جهان از ساختارها تشکیل شده است و نه افراد و ویژگی های ذاتی آنها، معمای (dilemma) مزبور منحل می شود. در مقابل نسخۀ معتدل معتقد است معما مستلزم این است که ساختارها بدون ویژگیهای ذاتی، وجود دارند. بنابراین ممکن است که افراد وجود داشته باشند.
وی در ادامه با اشاره به دیدگاه نسخ افراطی و معتدل به ماهیتگرایی، گفت: نسخه افراطی ماهیت گرایی قوی را رد می کند. بر اساس این نسخه به لحاظ متافیزیکی غیرممکن است که R1 بدون R حضور داشته باشد. بنابراین هر ویژگی ساختاری، همراه با سایر ویژگی ها در ساختار خواهد بود. اما مطابق رهیافت فرازبانی نسبت به نظریه های علمی، این همراهی میان ویژگی ها توسط قوانین علمی صورت می گیرد. در نتیجه در تمامی جهان های ممکنی که Ri در آنها حضور دارد، قوانین مربوط به ساختار و در نتیجه قوای علی Ri نیز حضور دارند، پس نسخه افراطی با ماهیت گرایی ضعیف سازگار نیست.
او در ادامه افزود: در نگاه نسخه افراطی به ماهیت گرایی ضعیف این سوال مطرح می شود که آیا قوای علی یک ویژگی ساختاری، آن ویژگی را متعین می کند. برای پاسخ فرض کنیم ویژگی R1 و R2 در ساختار R و بر اساس قوانین علمی به صورت متفاوتی حضور دارند. بنابراین قوای علی آنها اینهمان خواهند بود، در حالی که ویژگی های مربوطه اشان اینهمان نیستند. در نتیجه نسخه افراطی با ماهیت گرایی ضعیف سازگار نیست.
نظر شما