احمدجو در گفتگو با خبرگزاری مهر درباره خلق دنیای این مجموعهها، شخصیتهای آن و همین طور "اوسنه پادشاهی" نخستین طنز شبانه خود صحبت کرده که به تهیهکنندگی رضا جودی در شبکه سه ساخته میشود.
* خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: برای شروع درباره خلق دنیای عجیب و غریب تاریخی در مجموعههای روزی روزگاری" و "تفنگ سرپر" بگویید؟
ـ امرالله احمدجو: یکی از ویژگیهای مجموعهسازی و فیلمسازی خلق دنیای خیالی است. این دنیای خیالی در قصههای عامیانه به کار گرفته میشود که بازتاب دنیای واقعی است. برخی برای رسیدن به دنیای خیالی ناآگاهانه به سینمای هند نزدیک شدند و از آن تقلید کردند. بدنه تولیدات سینمای ایران قبل از انقلاب هم با تقلید از سینمای هند شکل گرفت. البته فیلمسازانی هم هستند که آگاهانه به سراغ دنیای خیالی رفتند.
من در آثار خود با مطالعه و علاقه زیاد به سراغ دنیای خیالی رفتم و از تعزیه که مهمترین الگوی نمایشی من از کودکی بود، بهره بردم، چرا که تعزیه یک واقعه تاریخی را به خیال نزدیک میکند و به روح مسئله عاشورایی میپردازد.

نمایی از مجموعه تلویزیونی "تفنگ سرپر"
* تا چه حد در آثارتان از تعزیه الگو گرفتید؟
ـ در طراحی هر دو مجموعه و فیلم سینمایی "شاخههای بید" از تعزیه در آرایش صحنه استفاده کردم، حتی نگاهم در میزانسن به تعزیه بود و سعی کردم با ابزارهایی که در اختیار دارم در ساختار و اجرا تعزیه را الگو قرار دهم.
* تاکید شما بر استفاده از تعزیه چیست؟
ـ با تعزیه خیلی آشنا هستم. این آگاهی به دوران کودکی برمیگردد که پدر، پدربزرگم و عموهایم تعزیه میخوانند و خودم نیز در تعزیه شرکت میکردم. به نظرم تعزیه بیش از همه آئینها و نمایشها که در یک سیر طولانی تکامل پیدا کردند، قدمت دارد و حتی شعر و موسیقی آن نقش مهمی دارد. در صحنه آرایی مجموعه "تفنگ سرپر" بیشتر از تعزیه استفاده کردم، حتی میدان اصلی روستا که مردم دور آن جمع میشدند، نمادی از تعزیه بود.
* شما به بدنه تولیدات سینمای قبل از انقلاب اسلامی اشاره کردید که تقلید از سینمای هند بود. انقلاب چه تاثیراتی بر فضای فیلمها و مجموعهها داشت؟
ـ آن زمان فیلمها تقلید از سینمای هند و سینمای غرب بود و آرام آرام گرایشهای دیگر شکل گرفت. البته برخی فیلمهای الان هم از هدفشان دور شدند. در حالی که هدف یک فعالیت فرهنگی میتواند تقویت فرهنگ باشد. مسلماً وقتی از هدف دور شویم و به تجارت بپردازیم حرفی را به تماشاگر منتقل نمیکنیم. سینمای قبل از انقلاب هم بخش تجاری داشت و حکومت برای استفاده از نشر فرهنگ درباری خود از آن بهره میبرد.
اولین سخنرانی حضرت امام خمینی (ره) را در بهشت زهرا به یاد میآورم. ایشان در آن جا تذکر دادند ما با سینما مخالف نیستیم، بلکه با فحشا مخالف هستیم. جمله ایشان خیلی صحیح و پر از نکته بود که ما گاهی آن را فراموش میکنیم. در مجموع معتقدم سینمای بعد از انقلاب در مقایسه با سینمای الان جهان محجوبتر است و یک امتیاز بزرگ دارد و آن هم روابط درست و بجای زن و مرد است.
* نظرتان درباره مجموعههایی که بعد از انقلاب ساخته شده، چیست؟
ـ مجموعهسازی به صورت کلان بعد از انقلاب ساخته شد و نه تنها رشد کمی، بلکه رشد کیفی هم داشتیم. در ساختار و قالب پیشرفتهای خوبی داشتهایم. در مجموع با گسترش شبکههای تلویزیون و افزایش رقابت توانستیم به جایگاه خوبی برسیم و به نظرم ایران جزو 10 کشور فعال در زمینه تولید فیلم و مجموعه است. از سوی دیگر معتقدم گلایه برخی نسبت به رشد کیفی مجموعهها درست است، چرا که همیشه باید در کیفیت متوقع بود تا رشد کنیم.
* مجموعههای"روزی روزگاری" و "تفنگ سرپر" از همان تیتراژ ابتدایی دنیای فرضیشان را به مخاطب نشان میدهد و او را درگیر میکند، حتی به نوعی نشاندهنده نمادی از فرهنگ و لهجه بومی است. در این باره توضیح میدهید؟
ـ زمانی قلم را به دست گرفتم که نسبت به آئینها آشنایی پیدا کرده بودم. همیشه در روستای پدری به دنبال شنیدن و یاد گرفتن فرهنگهای مختلف بودم و همه مراسمها از جمله قاشقزنی و ... برایم جذابیت داشت. در مجموعههای "روزی روزگاری" و "تفنگ سرپر" نیز سعی داشتم فرهنگ بومی را یادآوری کنم. البته نمیدانم تا چه حد موفق بودم، اما همیشه به دنبال به تصویر کشیدن فرهنگ بومی بودم.
* فکر میکنید فیلمسازان ما در به تصویر کشیدن فرهنگ بومی موفق بودهاند؟
ـ فیلمسازان را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. فیلمسازانی که مستندهایی با محوریت آئینها ساخته و مستقیم به آئینها اشاره کردهاند و برخی که به صورت غیرمستقیم پرداختهاند. به نظرم باید زبان بومی را در سینما و تلویزیون پیدا و آن را تعریف کنیم. اگر تلاش کنیم حتماً موفق میشویم.
در تلویزیون آثار بومی نیز فراز و نشیب داشت. اگر پرداخت به فرهنگ بومی مسئله جدی مسئولان شود، قطعاً مورد توجه فیلمسازان هم قرار میگیرد. زمزمههای علاقمندی به فرهنگ بومی شنیده میشود. امیدوارم بتوانیم آرام آرام در تلویزیون به این زبان برسیم.
* در مجموعه "روزی روزگاری" متحول شدن شخصیتها از جمله مراد بیک با بازی زنده یاد خسرو شکیبایی یکی از جذابترین و باورپذیرترین بخشهای کار است، مردی که آرام آرام دست از دزدی برمیدارد. چه طور این روند را انتخاب کردید بی آنکه چیزی را به بیننده تحمیل کنید؟
ـ پرداخت به هر تم و مضمون بستگی به توان، بضاعت، ذوق و خلاقیت نویسنده و فیلمساز دارد. مسئله درباره تحول ذهنی است و باید روح را درگیر کند. در این مجموعه هم مراد بیک شخصیت منفی قصه بود و آرام آرام با کارهایی که خاله لیلا (ژاله علو) از او میخواهد، متحول میشود. در مجموعه "روزی روزگاری" به رابطه انسان و کار و تاثیر آن در روحیه انسان پرداختم. مضمون اصلی تقریباً همه قصههای من اخلاق است.
* در یکی از گفتگوهایتان خوانده بودم دست به قلم نمیبرید، مگر آنکه نسبت به موضوع آگاهی کامل داشته باشید. واقعاً همین طور است؟
- دقیقاً همین طور است. اگر به موضوع اشراف نداشته باشم، مسلماً به سمت آن نمیروم. وقتی کاری جدی میشود و با مسئولان تلویزیون صحبت میکنم، دقت دارم آنها چه چیز میخواهند. اگر بتوانم خودم را به این فضا نزدیک کنم کار را آغاز میکنم. سعی میکنم بعد از شناخت نبض جامعه فیلمنامهای را بنویسم.
به یاد دارم وقتی پخش مجموعه "روزی روزگاری" آغاز شد، مردم درچند قسمت اول نتوانسته بودند با آن همذاتپنداری کنند و بعد از پخش قسمتهای ابتدایی اعتراضهای زیادی به من شد، اما بعد از پخش چند قسمت لحن مجموعه برای مردم جا افتاد. برایشان سرگرم کننده شد و با آن ارتباط برقرار کردند.
* طنز مجموعه "روزی روزگاری" هم خیلی هم متفاوت بود. طنزی که مخاطب را میخنداند و او را به تامل وا میداشت.
ـ سعی کردم طنزی متنوع ارائه بدهم. طنزی که کاملاً جدی باشد. دلم میخواست بر خلاف عادت تماشاگر عمل و او را به دیدن طنزی متفاوت دعوت کنم. متاسفانه در چند سال اخیر در تعریف طنز دچار مشکل شدهایم و نبود آگاهی نسبت به این امر باعث شده راه را به اشتباه برویم و گاهی طنز با لودگی اشتباه گرفته میشود. به نظرم اگر طنز و زیرمجموعههای آن مشخص شود، مسلماً به بیراهه نمیرویم.
* چطور ریسک کردید و برای مجموعههای "روزی روزگاری" لحنی متفاوت با دیگر آثار تلویزیونی انتخاب کردید؟
ـ روحم هم خبر نداشت که مردم نتوانند با مجموعه ارتباط برقرار کنند، چرا که قبل از نگارش با چند نفر از دوستان صحبت کرده بودم و همه احساس رضایت داشتند. فکر میکردم انتخاب لحن تازه میتواند تازگی ایجاد کند، اما هرگز تصور نمیکردم مردم با دیدن قسمتهای ابتدایی مجموعه "روزی روزگاری" نسبت به آن اعتراض کنند. فکر میکردم از آن لذت ببرند.

نمایی از مجموعه تلویزیونی "تفنگ سرپر"
* قصه مجموعه "تفنگ سرپر" بر خلاف مجموعه "روزی روزگاری" که روایت ساده داشت، خیلی پیچیده بود و تعدد شخصیتها و قصهها باعث شد مخاطبان این مجموعه کمتر از "روزی روزگاری" باشد؟
ـ ساخت مجموعه "تفنگ سرپر" را با تجربهای که کسب کرده بودم، آغاز کردم. این مجموعه ساختاری ساده داشت و اصلاً پیچیده نبود. به نظرم ایراد این مجموعه تعدد شخصیتها نبود، بلکه آنچه باعث شد کم بیننده شود ساعت و نحوه پخش آن بود. ساعت پخش در پربیننده بودن مجموعه تاثیرگذار است.
پخش مجموعه "تفنگ سرپر" اواخر بهار آغاز شد و همزمان یک مجموعه طنز شبانه روی آنتن شبکه بود که مردم به آن عادت کرده و خبر نداشتند شبکه یک پخش مجموعه "تفنگ سرپر" را آغاز کرده است. علاوه بر آن اظهار نظر برخی منتقدان که جسته و گریخته مجموعه را دیده و نقد نوشته بودند، بیتاثیر نبود. از سوی دیگر تعجیل شبکه در پخش "تفنگ سرپر" باعث شد کارهای فنی به سرعت انجام شود. اشکالات فنی از جمله زمانی که برای هر قسمت بسته میشد، از عوامل دیده نشدن مجموعه بود.
به نظرم بعد از مرتفع شدن اشکالات فنی و یک دوبله قابل قبول میتوانست "تفنگ سرپر" را مجموعهای پر مخاطب کند، اما تعجیل در پخش مانع شد. در مجموع من با دو دسته مخاطب روبرو بودم. یک دسته که با دقت مجموعه را دیدند و لذت بردند و دسته دیگر که کار را ناقص تماشا کردند و دوست نداشتند.
* شما هم اکنون در حال بازنویسی مجموعه طنز شبانه "اوسنه پادشاهی" هستید. در این مجموعه هم ماجراهای یک پادشاه را در یک مقطع تاریخی نامشخص به تصویر میکشید. چرا باز هم سراغ خلق یک دنیای عجیب و غریب تاریخی رفتید، آیا ضرورت آن را در تلویزیون احساس میکنید؟
ـ اتفاقاً من فیلمنامههای دیگری همچون "تولد" با محوریت دفاع مقدس برای شبکه یک نوشتم که به مرحله تولید نرسید یا مجموعه "صحرایی" را که قصه آن در عربستان اتفاق میافتد. مجموعههای "حقایق اتفاقیه" و "کوکوال" به معنی قلعهبان را هم نوشتم که تولید نشد.
وقتی کارگردانی در کاری موفق باشد، مسئولان تلویزیون ترجیح میدهند کاری در همان ژانر به او بدهند، چرا که در این زمینه امتحان خود را خوب پس داده است. به عنوان نمونه معمولاً کارهای صدر اسلام به دوستم داود میرباقری سپرده میشود.
* چرا مجموعههایی که بعد از "تفنگ سرپر" نوشتید به مرحله تولید نرسید؟
- ساخت یک مجموعه مربوط به مسئولان تلویزیون میشود و آنها تصمیمگیرنده هستند، اما امیدوارم تولید این پروژهها نیز آغاز شود.
ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ ــ
گفتگو از فاطمه عودباشی


نظر شما