پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۱۶ مرداد ۱۳۸۸، ۱۱:۲۶

گفتگوی مهر با نویسنده‌ای که کتابش را در پیاده‌رو می‌فروشد!

گفتگوی مهر با نویسنده‌ای که کتابش را در پیاده‌رو می‌فروشد!

عدم استقبال مردم از کتابخوانی و فروش نرفتن کتاب در کتابفروشی‌ها، نویسنده‌ای کرمانی را برای فروش کتابش به پیاده رو کشاند.

به گزارش خبرنگار مهر در کرمان، شاید تصورش نیز سخت باشد که یک نویسنده در گوشه ای از پیاده روی یکی از خیابانهای رفسنجان کتابهایش را می فروشد اما "مهرو حجری محمد زاده" نویسنده کرمانی بساطش را در خیابان پهن کرده و کتابهایش را در معرض فروش مردم قرار می دهد جالب اینکه این نویسنده خود سراغ رهگذران به خصوص دانشجویان و جوانان می رود و کتابش را معرفی می کند.

مهرو حجری محمد زاده با نوشتن کتاب "باران را با خود بیاور" در تیراژ دو هزار نسخه تصمیم گرفته است به دلیل فروش نرفتن کتابها در کتابفروشی ها، خود دست به فروش کتاب بزند.

وی با اشاره به هزینه یک میلیونی چاپ این کتاب افزود: پس از چاپ کتاب برای عرضه و معرفی به مردم کتاب را به کتابفروشی ها سپردم اما هر بار که مراجعه می کرم دیدم که کتابها فروش نرفته است. یکی از دلایل عدم فروش کتابها، عدم وجود فرهنگ کتابخوانی در جامعه است که باید فکری به حال این وضعیت در جامعه شود.

معرفی و توزیع کتاب در جامعه باید ساماندهی شود

این نویسنده زن کرمانی عنوان کرد: وقتی دیدم کتابهایم فروش نمی رود و اکثر افرادی که به کتابخانه ها و کتابفروشی ها مراجعه می کنند دانشجویانی هستند که تنها برای خرید کتاب درسی به کتابفروشی می روند تصمیم گرفتم خودم کتابم را به مردم معرفی کنم و سراغ جامعه رفتم.

وی گفت: وقتی کتاب را به مردم معرفی می کنم می بینم با اشتیاق به سوی کتاب خوانی می آیند و این نشان از ضعف در معرفی کتابها و نحوه توزیع کتاب دارد که باید ساماندهی شود. زمانی که می بینم هر چند در گوشه خیابان و پیاده رو مردم وقت خود را برای خواندن کتاب می گذارند خوشحال می شوم.

شما راه حل بهتری سراغ دارید؟!

این نویسنده افزود: وقتی مردم می بینند که یک نویسنده اقدام به فروش کتاب آن هم در پیاده رو می کند، می پرسند چرا خودتان اقدام به فروش کتاب می کنید و من جواب می دهم آیا راه حل بهتری سراغ دارید؟ از مسئولان فرهنگی می خواهم فکری برای حمایت از نویسندگان بکنند و امکانات مطلوبی برای معرفی کتابها به جامعه در اختیار این افراد بخصوص نویسندگان نوپا بگذارند.

حجری در خصوص کتاب آینده خود گفت: این کتاب در واقع رمان زندگی دختر 17 ساله ای است که به اجبار خانواده اش با یک پیرمرد ازدواج می کند و پیرمرد اقدام به معتاد کردن این دختر می کند و داستان حول زندگی این دختر می گذرد.

وی اضافه کرد: دوست دارم بیشتر از جوانان بنویسم تا مشکلات آنها در جامعه مطرح شود و درنهایت جامعه اصلاح شود. نویسندگی را از سالها قبل شروع کرده ام و داستانهایی را که در ذهن خود داشتم می نوشتم.  پس از ازدواج به دلیل رسیدگی به بچه ها در طول روز، شب ها تا ساعت ها بیدار بودم و سعی می کردم حرف ها و داستانهایی که به ذهنم متبادر می شد بنویسم اما امکاناتی که بتوانم این نوشته ها را چاپ کنم نداشتم.

نویسنده نیاز به حمایت مسئولان دارد

این نویسنده با اشاره به اینکه یک نویسنده نیاز به توجه جامعه و مسئولان دارد گفت: در حالی که با تمام وجود اقدام به نوشتن می کردم و این کار را ادامه می دهم اما حمایت خاصی را احساس نمی کنم و این مسئله برایم گران است. در زمان نوشتن بسیار تحت تاثیر نوشته هایم قرار می گیرم و یک نوشته را بارها می خوانم و با آنها احساس آرامش می کنم.

وی در خصوص کتاب "باران را با خود بیاور" گفت: این کتاب مشتمل بر 15 داستان کوتاه است که نوشتن آنها 2 ماه طول کشید و درنهایت پس از طی مراحل مختلف پائیز 86 منتشر شد. آغاز کبوتر، دیدار آشنا، عشق را باور کن، نگار من به مکتب نرفت، عشق شرقی و کبوتری می خورد آب از جمله داستانهای این کتاب هستند. تمام این داستانها سالها با من همراه بودند و از اینکه توانستم با پیگیریهای متمادی این کتاب را چاپ کنم خوشحالم.

حجری عنوان کرد: قبل از نوشتن کتاب این داستانها در قلب من بودند و پس از نشر این کتاب شادمانم که مردم نیز با این داستانها که همگی حقیقی هستند آشنا شدند زیرا همه وقایعی است که برای اطرافیان خودمان روی داده و درحقیقت تخلی ها و شیرینی های زندگی اجتماعی را نشان می دهد.

کد خبر 925110

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha