به گزارش خبرنگار مهر، نشست مولوی پژوهی با حضور دکتر پرویزعباسی داکانی و دکتر بشر دوست عصر دیروز شنبه 24 مرداد ماه در سرای اهل قلم برگزار گردید.
در بتدای این نشست دکتر داکانی با اشاره به بحث زبان و اندیشه مولانا و رابطه آنها، گفت: در این بحث قصد دارم بخشی از اندیشه مولانا که کمتر به آن پرداخته شده را مورد بررسی قرار دهم. بحث درباره زبان و اندیشه مولانا و رابطه میان آنها در مولانا کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
وی افزود: برای مولانا بحث زبان جدی است. برای مولانا شعر اصالت ندارد. جای تعجب است که مولانا برای شعر اصالت قایل نیست. ولی باید بدانیم که چه شعری برای مولانا اصالت ندارد. برای مولانا شعر یک محمل و معبر است. برای او شعر مثل ظهور حقایقی است که جز با شعر ظهور نمیکند.
او تصریح کرد: خواجه نصیر میگوید هیچ واژهای فی نفسه معنی ندارد و واژه فقط در متن معنا مییابد که این بحث امروز در هرمنوتیک نیز مطرح است. مولانا میگوید آدمی مخفی است در زیر زبان. باید توجه داشت که ما ملاقاتمان در زبان رخ میدهد و در گفتگو است که همدیگر را میشناسیم. زبان صحنه دیدار آدمیان است. پس زبان برای مولانا حقیقتی است.
داکانی در ادامه خاطر نشان کرد: سنائی غزنوی که مورد توجه مولانا نیز بوده میگوید که شرع و شعر از روان و جان خیزد. او شعر را همپایه دین میکند. او در حدیثی که از پیامبر نقل میکند میگوید که خداوند گنجهایی دارد. این گنجها کلیدهایی دارند و زبان و شاعران کلید این گنجها هستند. پس شعر جایگاه رفیعی دارد. غزنوی میگوید: بسته دو صف در افق کبریا بس شعرا آمد و پیشم بیا. لذا لسان شعر بالاترین بیانهاست. تلقی مولانا هم البته همین است.
وی گفت: مولانا شعر را وحیانی تلقی میکند. شعر به نظر او مال شاعر نیست بلکه از طریق شعر، شاعر سروده میشود و شاعر آنچه را که استاد ازل میگوید، میگوید.
وی تصریح کرد: مولانا در فیه مافیه میگوید که منفورترین چیز نزد من شعر است. مولانا چرا این را میگوید! باید توجه داشت او شعر فی نفسه را نفی میکند. برای فهم بهتر این مطلب لازم است به شعری از او اشاره کنم. میدانیم هم خاقانی منطق الطیر دارد و هم عطار. مولانا میگوید: منطق طیران خاقانی صداست منطق طیر سلیمانی کجاست. با این اشاره متوجه میشویم که چه گونه شعر نزد مولانا نفی میشود. او در جای دیگر میگوید: از محقق تا مقلد فرقهاست کین چو داود است و آن دیگر صداست. پس میبینیم که مولانا شعر حقیقی را رد نمیکند.
وی در ادامه با اشاره به تفاوتهای هرمنوتیک و تاویل، گفت: هرمنوتیک غربی زمینهای در کانت دارد. کانت میگوید ما حقیقت را نمیشناسیم بلکه ما فقط واقعیت را میشناسیم. باید توجه داشت که تاویل قرآنی ربطی به هرمنوتیک ندارد. تاویل قرآن رجوع به اصل است. علامه طباطبایی میگوید قرآن یک حقیقت نازل است. لذا قرآن را در حد مفاهیم نمیتوان پایین آورد. از اینرو تاویل قرآن با هرمنوتیک غربی کانتی تفاوت اساسی دارد.


نظر شما