پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۱۸ فروردین ۱۳۸۹، ۱۰:۰۰

ادبیات داستانی معاصر جایگاه مناسبی در نظام آموزشی ندارد

ادبیات داستانی معاصر جایگاه مناسبی در نظام آموزشی ندارد

محمدهاشم اکبریانی معتقد است ادبیات داستانی معاصر در نظام آموزشی چه در سطح دانشگاهی و چه غیردانشگاهی جایگاه مناسبی ندارد و دلیل عمده این‌ امر هم به رسمیت نشناختن تکثر ادبی از سوی نظام آموزشی است.

محمدهاشم اکبریانی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: اگر نظام آموزشی بپذیرد که جریانهای مختلف و متکثری در ادبیات ما وجود دارد آنگاه می تواند رفتار صادقانه تری با دانش آموزان و دانشجویان داشته باشد و آنها را بیشتر جذب مطالعه  و به ویژه ادبیات داستانی کند.

بی مهری نظامی آموزشی به برخی شخصیتهای ادبی

نویسنده مجموعه داستان "کاش به کوچه نمی رسیدم" با انتقاد از اینکه در کتابهای درس فارسی مدارس تمامی شخصیتهای شاخص ادبی معاصر مورد توجه قرار نمی گیرند گفت: در این کتابها فقط به برخی از شخصیتهای ادبی و جریانهای ادبی پرداخته شده است.
 
اکبریانی اضافه کرد: این وضعیت در نظام آموزشی در سطح داشنگاه نیز حاکم است. با چنین وضعیتی دست معلمان و استادان برای معرفی کتابها و نویسندگان به دانش آموزان و دانشجویان بسته است.
 
بیگانگی و بی توجهی معلمان و استادان با ادبیات داستانی معاصر
 
دبیر مجموعه "تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران" مشکل دیگری را که باعث شده است ادبیات داستانی در نظام آموزشی جایگاه شایسته خود را نیابد بیگانگی برخی معلمان و استادان با ادبیات دانسته و گفت: برخی معلمان و استادها آشنایی لازم را با ادبیات داستانی معاصر ندارند و همین امر باعث می شود نتوانند هدایتگر خوبی برای شاگردانشان به سوی مطالعه آثار ادبی باشند.
 
اکبریانی افزود: از دیگر مشکلات این است که در سطح دانشگاهی هستند استادانی که ادبیات معاصر را نمی پذیرند و یا حتی جریانی منفی قلمداد می کنند. در سطح مدارس معلمان معمولا داستاننویسان معاصر و نسل جوان نویسندگان و کتابهای روز را نمی شناسند.
 
ممیزی مجدد کتابهای مجوزدار از سوی نظام آموزشی
 
این شاعر تاکید کرد: نظام آموزشی ما حتی کتابهایی که از سوی وزارت ارشاد مجوز گرفته و منتشر شده است ممیزی مضاعف کرده و در کتابخانه های مدارس جایی بدانها نمی دهد.  وقتی دانش آموزان با تنوع سلیقه ها ونیازهایشان به کتابخانه مدارس مراجعه می کنند آثار مورد نیاز خود را نمی یابند وهمین امر باعث روگردانی آنها از مطالعه در فضای آموزشی مدارس می شود.
 
وی با اشاره به اینکه علت العلل پایین بودن جایگاه ادبیات داستانی در نظام آموزشی به رسمیت نشناختن تکثر ادبی است عنوان کرد: تا زمانی که دیدگاه تکثرگرایی نهادینه نشود هیچ راهکار اجرایی برای رفع این مشکل نمی توان ارائه کرد.
 
مطالعه ادبیات داستانی نباید به دانش آموزان تحمیل شود
 
اکبریانی همچنین گفت: تا وقتی آن تکثرگرایی پذیرفته نشود اگر هم قرار باشد در نظام آموزشی کتابهایی مورد توجه قرار گیرد در قالب بخشنامه تعدادی کتاب به معلمان معرفی می شود که آسیب این امر خیلی بیشتر است و می تواند دانش آموز را از ادبیات بیزار کند.
 
ادبیات عامه پسند هم مخاطب خود را دارد
 
دبیر جایزه شعر خبرنگاران درباره این موضوع که چرا نظام آموزشی ما با دانش آموزانی که در کنار کتابهای درسی خود به مطالعه ادبیات داستانی می پردازند برخورد قهری دارد  توضیح داد: خیلی از بچه ها این تجربه را دارند که کتاب داستان را زیرمیز مدرسه گذاشته یا در ساعت تفریح مطالعه کرده اند و اگر معلم و ناظم این صحنه را دیده با او برخورد کرده است.
 
وی اضافه کرد: حساسیت زیادی درباره کتابهای عامه پسند هم در مدارس وجود دارد در حالی که به اعتقاد من ادبیات عامه پسند هم می تواند پله ای باشد برای رسیدن به ادبیات عمیق تر. ضمن اینکه ادبیات عامه پسند هم بخشی از نیاز افراد جامعه است و در همه جهان هم بدان توجه می شود و می بینیم آثار نویسنده ای مانند دانیل استیل جزو پرفروشها محسوب می شود.
 
ورود دانش آموزان بیگانه با کتاب و کتابخوانی به فضای دانشگاهی
 
این  روزنامه نگار و منتقد ادبی گفت: نباید انتظار داشت همه کسانی که اهل مطالعه هستند به سراغ ادبیات نخبه پسند بروند ضمن اینکه برخورد قهری با نوجوانانی که در دوران مدرسه میل به مطالعه دارند کار اشتباهی است. این رفتارها باعث می شود دانش آموزان با کتاب بیگانه شوند و وقتی از دبیرستان به دانشگاه می آیند هیچ کتابی نخوانده باشند. بدین ترتیب ما با قشر دانشگاهی روبه رو می‌شویم که با کتاب و کتابخوانی مانوس نیستند و این مشکل خودش را در شمارگان‌ پایین کتابهای ما نشان می دهد.
 
اکبریانی راهکارهای پیشنهادی خود برای برون رفت از این وضعیت را اینگونه بیان کرد: نظام آموزشی ما جدا از دیگر مولفه های جامعه نیست. ما با منظومه ای به نام جامعه روبه رو هستیم که عناصر سازنده آن با هم در ارتباطند و ارائه راهکار بدون در نظر گرفتن وضعیت فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی غلط است. ولی مهمترین موضوع که باید بدان توجه شود به رسمیت شناختن تکثرها در حوزه های مختلف است.
 
لزوم پذیرش چندصدایی و تکثر فرهنگی
 
نویسنده داستان "بی آغاز و بی پایان مثل زندگی" راهکارهای دیگر را ذیل راهکار کلی پذیرش تکثرگرایی دانست و گفت: راهکارهایی چون حذف ممیزی نظام آموزشی بر انتخاب کتابهایی که از سوی وزارت ارشاد مجوز گرفته است، ارتقاء آگاهی عمومی معلمان نسبت به ادبیات داستانی معاصر و ... راهکارهایی مقطعی است که تا زمانی که کلیت جریان اصلاح نشود این فعالیتها هم با شکست روبه رو می شود.
کد خبر 1056819

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha