به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از پایگاه اطلاع رسانی "حرف ویژه"، "یوگنی ساتانوفسکی" در این باره می نویسد: ترکیه مدتی است سعی میکند در خاورمیانه به عنوان بازیگر سیاسی نیرومند ظاهرشود که از این حیث از اتحادیه اروپا، روسیه، چین و حتی ایالات متحده حساب نمی برد. این کشور که از سال 1952 تکیه گاه ناتو در خاور میانه بود، در خط سیاست خارجی خود بازنگری اصولی کرده و به جهان اسلام روی آورده است. دولت ترکیه به جای بلوک راهبردی "واشنگتن- تل آویو - آنکارا"، به ائتلاف با سوریه و ایران علاقمند شده است.
ساتانوفسکی در ادامه می نویسد: تغییرات راهبردی در سیاست خارجی ترکیه مدتها قبل با روی کار آمدن حزب "عدالت و توسعه" شروع شد. حزب اسلامگرای عدالت و توسعه در سال 2002 در ترکیه به پیروزی رسید. در حال حاضر مرحله تبدیل نهایی ترکیه به امپراطوری عثمانی جدید یا حتی امپراطوری سلجوقی در حال انجام است. احزاب لاییک شکست خورده و نظامیانی که همیشه حافظ نظام غیر مذهبی کشور بودند، به خاطر پرونده "ارگنه کون" تضعیف شدهاند. اگر حزب حاکم در جریان همه پرسی حمایت مردم از اصلاحات جدید در قانون اساسی را کسب کند، ارتش به عنوان نیروی سیاسی تحت نظارت شدیدی قرار خواهد گرفت.
در این شرایط ترکیه به پیدا کردن جای خود در جهان اسلام نیاز دارد.آنکارا با کشورهای همسایه که استانهای سابق امپراطوری عثمانی هستند، روابط اقتصادی و سیاسی محکمی دارد. با دولت ایران نیز همکاری تنگاتنگی برقرار شده است. مثلث ترکیه- سوریه- ایران به این سه کشور اجازه میدهد که اوضاع کردستان عراق را به شدت کنترل کنند.
در این شرایط ترکیه به اسراییل به عنوان متحد احتیاجی ندارد. بر عکس، داشتن چنین متحدی به ضرر ترکیه است. اکنون آنکارا بیشتر دوست تهران است تا تلآویو.
در رابطه با اتحادیه اروپا اوضاع روشن است. هیچ چشمانداز روشنی درباره عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا وجود نداشته و ندارد. مقامات ترکیه از این وضع علیه نیروهایی استفاده کردند که برای عضویت در اتحادیه اروپا تلاش زیادی میکردند. منظور نیروهای چپگرا، طرفداران دولت لاییک و نظامیان هستند. نقش نظامیان را به بهانه رعایت موازین دمکراتیک اروپایی کاهش دادند. آنکارا فهمید که اتحادیه اروپا منتظر آن نیست . اردوغان نخست وزیر ترکیه طی سخنانی در جریان ملاقات با آنگلا مرکل، آلمان را به قتل عام فرهنگی ترکهای مقیم آلمان متهم کرد. ابتکارات فرانسه در زمینه همکاری در منطقه مدیترانه که نیکلا سارکوزی به عنوان "طرح غیر آمریکایی" پیشنهاد کرده بود، با تلاش ترکیه شکست خورد. این طرح ناظر بر تأمین امنیت انرژتیک اروپا هم بود.
حتی واشنگتن نیرومند نمیتواند مانع از تغییر خط سیاست خارجی آنکارا شود. باراک اوباما میتواند فقط ناراحت شود و اشک بریزد. تنها کاری که از دست او بر میآید، امتناع از فشردن دست اردوغان و گرفتن عکس گروهی با او در پایان سفر نخست وزیر ترکیه به ایالات متحده است. ولی کار دیگری از دستش ساخته نیست زیرا ایالات متحده به پایگاه نظامی "اینجیرلیک" نیاز دارد. ایالات متحده همچنین به مقدار نه چندان زیاد سلاحهای هستهای هم نیاز دارد که در خاک ترکیه نگهداری میشود.
به عبارت دیگر، آمریکاییها به ترکیه نیاز دارند و فعلاً نمیتوانند روابط خود با این کشور را قطع کنند. ولی آنکارا بدون حمایت واشنگتن هم حتی از نظر اقتصادی مشکلی ندارد. بحران مالی اخیر به نفوذ کاخ سفید در ترکیه پایان داد. اوضاع اقتصادی ترکیه حتی از آمریکا بهتر است. ترکیه دلیلی ندارد که از سرد شدن روابط با آمریکا بترسد. ترکیه مانند سابق عضو ناتو است ولی بر شرایط خود در این پیمان تأکید میکند. این کشور مانند سابق سربازان خود را به افغانستان میفرستد ولی خودش تعداد و شرایط استفاده از آنها را تعیین میکند. مشکل بتوان گفت آنکارا بیشتر به واشنگتن وابسته است یا واشنگتن به آنکارا.
ترکیه بر خلاف مواضع کاخ سفید از ایران و برنامه هسته ای آن حمایت میکند. ترکیه با ایران بلوک منطقه ای نیرومندی تشکیل میدهد که حتی بازیگرانی از آمریکای لاتین در آن شرکت میکنند.
ترکها فهمیدند که اقتصاد آنها با اقتصاد غرب فرق میکند و اینکه آنها میتوانند بدون وابستگی به ایالات متحده، اروپا و چین، در فضای دیگری زندگی کنند. تبادلات بازرگانی بین برزیل، ترکیه و ایران کفایت میکند تا این کشورها هر گونه "سرمای سیاسی" را تحمل کنند. آنکارا این واقعیت را فهمیده و حالا مطابق با میل خود اظهار نظر میکند و رفتار میکند و ائتلافهایی را تشکیل میدهد که لازم میداند.
نظر شما