به گزارش خبرنگار مهر، او را علی نام نهادند تا نقش دلپذیر امیر المؤمنین را به اثبات برساند. عطر شور انگیز پدر بزرگوارش حسین بن علی(ع) اب الائمه و مادرش شهربانو (غزاله) ام الائمه را با لقب ابو الخیرتین بر فراز آسمان به ثبت رساند.
مادر گرامیاش دختر یزدگرد پادشاه ایران بود که در فتح مسلمانان به اسارت گرفته شده و بنا به در خواست خود به همسری حسین بن علی(ع) درآمد، همچنین امام علی(ع) نامش را مریم نهاد تا عیسای زمانه را به دنیا آورد.
عبودیت امام
در دل سکوت شوم شب، این امام همام نقش پر نور الهی را نظاره گر بود که مناجات خمس عشر و دعای بسیار عرفانی ابوحمزه ثمالی در سحر ماه مبارک رمضان و ۵۴ دعای صحیفه سجادیه را ترنم نموده است.
در جایی که ابرهای سرگردان در گذرند، ساکنان خاک را رهگذرانی در بین خواب و بیداری میداند، چرا که دنیا را نیمه خواب (چرت) و آخرت را بیداری میشمارد.
وجودی است که نور پر خروشش در اعماق درون به حرکت در آمده و در مسیر خود زین العابدین لقب گرفته تا زینت عبادت کنندگان برای همیشه باقی بماند و جد بزرگوارش حضرت محمد(ص) فرموده است: به روز قیامت فریاد کنندهای آواز برآرد زینت عبادت کنندگان کجاست؟ چنان میبینم که فرزندم علی بن الحسین باتمام وقار و سکون در میان مردم محشر برای رسیدن به جایگاهش قدم بر میدارد.
خورشید ولایت آن مشعل راه سعادت هر سال در شب آخر ماه مبارک رمضان ۲۰ برده را آزاد میفرمود تا آزاده باشند و بندگی خدا کنند، بر اطاعت خدا بیطاقت و بر معصیتش ناراحت بود، چنین است که قطب اهل تقوی حضرت علی بن حسین(ع) میفرماید: خداوند را معصیت میکنی و ادعا میکنی که او را دوست داری به جان من این ادعا از عجایب امور است که اگر براستی خدا را دوست داشتی او را اطاعت میکردی زیرا محب همیشه مطیع محبوب است.
در ورطه تاریکی به تبلور آفتابی میماند که سجدههای طولانی چنان او را واله و شیدا در دیار عاشقان نموده است که امام باقر(ع) میفرماید: پدرم حضرت سجاد(ع) نعمتی از نعم الهی را یاد نکرد مگر اینکه سجده آن را به جا آورد... که در جمیع مواضع سجودش اثر سجود آشکار بود به همین خاطر پدرم را سجاد نامیدند و در بیانی دیگر فرمودهاند: پدرم را میدیدم که از کثرت عبادت پاهای او ورم کرده و صورت او زرد و گونههایش مجروح و محل سجده او پینه بسته بود.
ای جان گرفته با نفست پیکر دعا / وی آسمان چشم تو را اختر دعا
شرایط سیاسی امام
در زمانی که اوج انحراف از هوای شهر میوزید، بدعتها و عقاید باطل در افکار و اعمال رسوخ کرده و بنی بشر خود را در ساحل خواب آلودش رها کرده بود وجودی از انوار آسمانی مردم را با اسلوب دعا آگاه کردتا تیرگی را از چشمان خسته پاک کند و آسایش معنوی را به ارمغان آورد.
آری تدبیر بینظیر امام(ع) در مدینه راه را بر یزید و عبدالملک مروان بست و به نقل از تاریخ امام سجاد(ع) نگهبانی و پاسداری تشیع در مدینه را بر عهده گرفت، گویا ساحلی است که خشم امواج پرتلاطم را رام کرده و به دریای انسانیت میفرستد.
امامت ۳۵ سالهاش مقارن با ظلم و خفقان امویان بود، کسانی که خنده از چهره گرفته و گریه جایگزین کردند.
روی آوردن معنوی مردم حجاز به مقام بلندش موجب دسیسهای بزرگ شد به طوری که هشام بن عبدالملک نقشه شوم خود را اجرا و در زندان ظلمت وجود، ستارهای از افق امامت را به خیال باطل خود خاموش کرد.اگر چه در حکومت ولید بن عبدالملک باحسرت دیرینه، دلدارترین وجود رامسموم کردند و معالجات سودی نبخشید. اما نور پر فروغش همیشه پا برجاست.
نظر شما