کامران پارسینژاد، نویسنده در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: به طور کلی آثاری که سال قبل، در داوری کتاب سال دفاع مقدس دیدم، بهترین آثاری بوده که طی این سالها در حوزه داستان دفاع مقدس وجود دارد. خصوصا اثر اول و دوم، شاخصتر بودند. دلیل این مدعا آن است که به این باور رسیدهام که یک جریان مستقل و خودجوش نه تنها در ادبیات دفاع مقدس که در ادبیات داستانی کشورمان، در حال شکلگیری است.
وی افزود: این جریان بیشتر توسط نسل جوانی که در شهرستانها زندگی میکنند، جلو میرود. این جوانان در حالی که نه از کلاسهای آموزشی و کارگاههای داستاننویسی بهره میبرند و نه جلسات نقد و بررسی کتاب در محل زندگیشان برگزار میشود، آثار قوامیافته و منسجمی در عرصه ادبیات داستانی خلق میکنند.
این نویسنده در ادامه گفت: در همان زمانی که آثار کتاب سال دفاع مقدس را بررسی میکردیم، شاهد بودیم که این آثار در تقابل با آثار نویسندگان صاحب نام بودند ولی از چنان قوتی برخوردار بودند که توانستند، برگزیده شوند. دلیل چنین رویدادی همین جریان خودجوش بود و این نبود که برگزارکنندگان جشنواره برنامه یا سیاست مشخصی را پیش گرفته باشند. به هر حال جوانان شهرستانی در حال شکل دادن جریانی هستند و کار را خیلی جدیتر از نویسندگان نوقلم تهرانی، گرفتهاند.
پارسینژاد گفت: در نوشتههای این نویسندگان میتوان قالبها و مضامین داستانی کاملا جدیدی را مشاهده کرد. سبک و شیوهها و شخصیتپردازیهای کلیشهای که در قبلا در آثار دفاع مقدسی وجود داشت، در این آثار وجود ندارد. برخی از این داستانها بسیار حسبرانگیز هستند و مخاطب را کاملا با خود همگام میکنند.
این منتقد ادبی افزود: در زمان جنگ، به دلیل شرایط و لزوم روحیهدهی به مردم و نیروهای رزمنده، متولیان فرهنگی زیاد در بند این که آثار منتشره، قوت داستانی داشته باشند. بعد از جنگ هم ادبیات داستانی دچار کممهری و رخوت شد. اما در حال حاضر به مقطعی رسیدهایم که بهترین زمان، برای پرداختن به جنگ است. در کشورهای دیگر هم موضوع جنگ، بعد از 15 سال محور موضوع آثار ادبی و هنری قرار میگیرد. چون در زمان جنگ، نمیتوان شرایط را به درستی بررسی کرد. بنابراین با توجه به گذشت زمان، امروز مناسبترین زمان برای خلق داستانهای جنگی است.
وی درباره برخی اظهار نظرها مبنی بر این که در دروان طلایی ادبیات دفاع مقدس هستیم، گفت: معتقدم علیرغم شعارهایی که داده میشود و پشتیبانیهای ضمنی و کلامی، از این حوزه هیچگونه حمایت جدی انجام نگرفته است. متولیان فرهنگی این حوزه ادبی را فراموش کردهاند و فقط در زمان مناسبتهایی مانند هفته دفاع مقدس به آن میپردازند. اگر هم جریان تاثیرگذاری در این زمینه وجود داشته یا وجود دارد، به علت جریانهای خودجوشی بوده که از درون نویسندگان و علاقهمندان شکل گرفته و براساس سیاست مشخصی نبوده است.
«بالای سر آبها» نوشته محمدرضا شرفی و «سرریزون» اثر محمد محمودی نورآبادی سال گذشته در سیزدهمین دوره جایزه کتاب سال دفاع مقدس به طور مشترک به رتبه اول رسیده و «ساعت عشق 8 را نشان میدهد» به قلم رحمت حقیپور و «دیلمزاد» اثر محمد رودگر هم به ترتیب در جایگاه دوم و سوم ایستادند.
نظر شما