پیام‌نما

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا * * * * قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد. * * مؤمنى را كه هست نيكوكار / بهر او مهر مى‌دهد دادار

۹ مهر ۱۳۹۰، ۸:۴۶

چرایی آغاز نشدن مثنوی با نام خدا / مولانا تمام حرفش خداست

چرایی آغاز نشدن مثنوی با نام خدا / مولانا تمام حرفش خداست

پرویر عباسی داکانی گفت: مولانا تمام جان و حرفش خداست و این پاسخی است که می‌توان به کسانی داد که می‌گویند او مثنوی خود را بدون نام خدا آغاز کرده است.

 به گزارش خبرنگار مهر، پرویز عباسی‌داکانی در همایش ادبی «یار مرا» که همزمان با شب میلاد مولانا جلا‌الدین بلخی هفتم مهر در فرهنگسرای ارسبارن برگزار شد با اشاره به سوال برخی از مفسران درباره اینکه چرا کتاب مثنوی معنوی بدون نام خدا آغاز می‌شود، بیان کرد: برخی در پاسخ به این پرسش گفته‌اند که مولانا در اولین داستان مثنوی که همان روایت معروف پادشاه و کنیزک است به زیرکی به این موضوع اشاره کرده است.

 
این پژوهشگر در توضیح بیشتر این مطلب بیان کرد: در این داستان حکیمان برای درمان کنیزک هرگز اشاره‌ای به این موضوع نکردند که خواست خدا هم برای افاقه درمان ما نیاز است و حتی به دلشان نیز این موضوع نیفتاده است در حالی که مولانا تمام جان و حرفش خداست.
 
وی ادامه داد: برخی دیگر از مفسران از جمله زنده‌یاد آن ماری شمیل به موضوع سمبولیزم حروف در عرفان ایرانی اشاره می‌کنند. در نزول قرآن کریم اولین حرف به کار رفته الف است اما در قرآن کریم اولین حرف ب است. برخی با استفاده از این موضوع گفته‌اند که در مقابل بخوان خداوند مولانا از جان خود خواسته است تا بشنود و برخی از اندیشه‌های صوفیانه معتقد است همه قرآن در سوره حمد و همه سوره حمد در بسم‌الله الرحمن الرحیم و همه بسم الله در حرف ب و همه حرف ب در نقطه زیرین آن خلاصه شده است که آن نقطه نماد انسان کامل است.
 
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به علاقه مولانا به موسیقی گفت: برخلاف نظر برخی از شریعت‌مداران، عرفا معتقدند مشکل موسیقی از ذات آن به خودی خود نیست بلکه شنونده آن است که گاه دچار مشکل می‌شود. در نگاه مولانا اما موسیقی به فطرت ازلی انسان رجعت دارد.
 
داکانی همچنین با اشاره به مفهوم نی در کلام مولانا گفت: در نی باید خبری دمیده شود تا صدایی از آن بیرون بیاید. مولانا نی و بشنو از نی را تبدیل به نوعی نگاه انسان‌شناسانه می‌کند و مدعی است زمانی که خدا در نی می‌دمد انسان صاحب نفَس می‌شود.
 
میرجلال الدین کزازی پژوهشگر و استاد بازنشسته دانشگاه در همایش ادبی «یار مرا»، مولانا را همان «نی» معرفی شده در مثنوی معرفی کرد و گفت: مولانا نایی است که از نیستان گم‌شده خود نام می‌آورد و آتشی نیز که او از آن نام می‌برد ناشی از همین افروختگی جانش است.
وی ادامه داد: مولانا می‌نالد، چون در سرزمین آوارگی و بیگانگی گرفتار آمده است و تا به نیستان ازلی خود باز نگردد از نالیدن باز نمی‌ماند.
 
کزازی در ادامه افزود: اگر کسی بخواهد از باورها و اندیشه‌های نهان‌گرایانه و درویشانه ایرانیان به بسندگی آگاهی بیابد بی‌گمان نخستین آبشخور و بنیادی‌ترین سرچشمه آن مثنوی معنوی است. از این رو است که مثنوی را باید شاهکاری آموختاری بدانیم و گونه‌ای ادب که به آن ادب اندرزین می‌گوییم. با این حال شگفتی بزرگ در مثنوی معنوی آن است که تنها در آموختن نمی‌ماند و شاهکاری انگیختاری هم هست و از همین رو است که گفته می‌شود مثنوی را با غزلیات شمس می‌توان سنجید.
 
وی درادامه با اشاره به اینکه داستان سرایش مثنوی نیز در نوع خود بی‌مانند است، بیان کرد: در واقع این مولانا نیست که مثنوی را می‌سراید، مثنوی بر جان و زبان او روان می‌شود. او در آغاز دفتر دوم مثنوی به شیواترین شکل ممکن در رابطه با ساز و کار آفرینش مثنوی به این نکته اشاره می‌کند که مدتی این مثنوی تاخیر شد. این تاخیر به دلیل آن بوده است که شاگرد وی حسام‌الدین چلبی سر در گریبان درونکاوی فرو می‌برد و به آسمان می‌رود و تا به زمین نمی‌رسد مثنوی و سرایشش دوباره آغاز نمی‌شود.
 
کزازی همچنین گفت: ستونی در قونیه است که گویند مولانا دور آن می‌گشته و سرمست مثنوی می‌سروده است و دیگران می‌نوشتند. اما این سرودن به خواست او نیست بلکه مثنوی در جانش روان می‌شده است. او بستر رودی است که آن رود مثنوی است. او خیزابه‌های اندیشه و آزمون درونی را ستانده و بازگفته است.
 
وی همچنین گفت: مولانا در مثنوی سخن‌ور نیست. سخن در او می‌جوشد مثل آب در چشمه سار و ما می‌دانیم که چشمه سار نمی‌داند که آب در آن می‌جوشد.
 
کزازی در بخش پایانی سخنان خود نیز گفت: همه ما نی‌هایی گسیخته از نیستان خودیم که اگر با دم نایی پیوند گرفتیم، چهارچوبی بیهوده و بی ارزش نخواهیم بود. 

در این مراسم و پس از اجرای گروه کُر فرهنگسرای ارسباران و نیز مثنوی‌خوانی فرشته ملک فرنود که در بخش اول با نی‌نواری حسن مکانیکی و در بخش دوم با تنبورنوازی علی اکبر مرادی همراه بود، به تجلیل از مقام تنی چند از مولاناپژوهان همراه بود از مقام محمد علی موحد، پرویز عباسی داکانی، کاظم محمدی بایکانی، حبیب نبوی، امیرحسین ماحوزی پرداخت.

این همایش همچنین از کیخسرو پورناظری خواننده و آهنگساز به عنوان هنرمند فعال در معرفی مولانا تجلیل کرد.

هر کسی در درونش آنی را بجوید که مولانا می‌خواند

در این مراسم محمدعلی موحد در سخنان کوتاهی با اشاره به اینکه شب میلاد مولانا را باید شبی بسیار مبارک دانست، گفت: بسیاری از سر و صداهای موجود در دنیا پیرامون مقام مولانا موجی است که نمی‌ماند. این جریانات در واقع همگی سایه‌ای از مولانا را با خود همراه دارد و نه مایه او را.

وی ادامه داد: هر کسی باید در این اندیشه باشد که آن مخاطبی که مولانا او را می‌خواند اوست و این همت را داشته باشد تا آنی باشد که مولانا می‌جویدش.

شعرخوانی افشین یدالهی با اجرای پیانو سامان احتشامی نیز از دیگر بخش‌های ایر برنامه بود که مورد استقبال قابل توجهی قرار گرفت.

همچنین در این مراسم با وجود اعلام قبلی مبنی بر تجلیل و سخنرانی پری صابری و با وجود حضور وی در مراسم، از وی برای حضور بر روی سن دعوت به عمل نیامد.

کد خبر 1420760

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha