پیشینه اخلاق حرفهای
هر چند اصطلاح اخلاق کاربردی به طور مشخص در دهه هفتاد قرن بیستم رواج یافت، ولی معمولاً سابقه تاریخی اخلاق کاربردی را در غرب با آغاز دغدغه فلاسفه برای کاربردی کردن فلسفه پیوند میزنند.
فلاسفه بعدی نیز گاه فرضیههای اخلاقیشان را در موارد جزئی به کار گرفتند و این کار را روشی برای پیریزی اصول هدایتگر میدانستند؛ به عنوان مثال آکویناس به بررسی طیفی از مسائل عملی در کتاب الهیات جامع پرداخت که شامل ازدواج و خانواده میشد و این سنت از سوی سوآرز و گروتیوس بسط بیشتری یافت.
در میان فیلسوفان قرن بیستم، نظریههای دیویی در باب تعلیم و تربیت تاثیر عملی فراوانی بر نظامهای آموزش و پرورش در آمریکا و بریتانیا گذاشته است. کتاب "روح ساکت" راشل کارسون توجه همگان را به خطرات بی شمار زیست محیطی جلب کرد.
وی دستاوردهای تکنولوژیک و شیوههای کاربست آنها را از جانب شرکتها و دولتها در محیط زیست به عنوان مسائلی اخلاقی معرفی کرد که باید فیلسوفان به آنها توجه کنند.
سال 1970، هنگامی که فلسفه اخلاق به موضوعاتی در اخلاق حرفهای و نیز مسائل اجتماعی از قبیل قتل رهایی بخش، رفتار با حیوانات، جنسیت و نژاد، مجازات اعدام، سقط جنین، مسئولیت محیط زیستی و تبعیض مثبت توجه کرد اصطلاحات اخلاق کاربردی و اخلاق عملی باب شد.
اخلاق حرفهای در اسلام
در فلسفه دین و معرفت شناسی دینی بحث نسبت و تعامل دین و اخلاق و وابستگی دو جانبه معرفتشناختی، هستیشناختی و انگیزشی آن دو با یکدیگر میتواند بنیادهای اخلاق کاربردی را با نوسانات زیادی روبرو سازد.
نقش دین را میتوان در این موارد نیز باز جست: جهتدهی به مضمون قواعد اخلاقی، تبیین دنیوی- اخروی یا جامع نقش تاریخی وحی در شکلگیری دینی مفاهیم اخلاقی، تأمین بعد انگیزشی قواعد و آموزههای اخلاقی از رهگذر گوشزد نمودن ضمانت اجرای الهی احکام اخلاقی، باز تعریف مفهوم محوری "تعارض اخلاقی" در ادبیات اخلاق کاربردی از طریق ایجاد تغییر در دامنه صدق مفهوم تعارض و توسعه و تضییق آن با استفاده از ظرفیتهای عظیم روششناسی ارائه راهکارهای عقلی یا شرعی برون رفت از بن بستها و معماهای اخلاقی بر پایه موضعگیری در بحث حسن و قبح عقلی و شرعی.
در منابع مکتوب اخلاق اسلامی سر نخهای بسیاری از دل مشغولیهای عملی و کاربردی دانشمندان مسلمان از جمله اخلاق حرفهای در اسلام دیده میشود.
علاوه بر آداب نویسی و اندرزنامه نویسیهای فراوان که به هدف ترویج عملی اخلاق نگارش یافته، با توجه به چالشها و نیازها به طور کلی سه عرصه اخلاق دانشوری و تعلیم و تعلم، اخلاق پادشاهی و دولت و حکمرانی و اخلاق طبابت و پزشکی تک نگاریها زیادی را به خود اختصاص دادهاند.
در عرصه اخلاق پزشکی شاید به دلیل مسائل و مشکلات چشمگیرتری که این عرصه برای اندیشمندان اخلاقی داشته، آثار و مکتوبات اخلاقی بیشتر به اخلاق کاربردی به معنای دقیق امروزین آن نزدیکاند، چرا که این آثار علاوه بر بیان هنجارهای اخلاقی حاکم بر حرفه پزشکی و روابط پزشک و بیمار به صورت جزئیتری وارد بحث شده و مسایل کاربردی را عنوان نمودهاند.
در روزگار معاصر جدیترین حوزه اخلاق کاربردی که در دنیای اسلام مورد اقبال قرار گرفته، حوزه اخلاق پزشکی یا اخلاق زیست پزشکی است که البته پژوهشهای این حوزه عمدتاً از صبغه فقهی برخوردار است.
شاخه فقه و احکام دینی هم از دو طریق به اخلاق کاربردی کمک میکند. فقه با بیان پارهای از قواعد و اصول اخلاقی در قالب قواعد فقهی و همچنین صدور احکام ویژه درباره موارد خاص مانند مجازات یا سقط جنین و ... در استنباط احکام اخلاقی این موضوعات به شکل کبروی و صغروی تأثیرات تعیین کنندهای به دنبال میآورد.
فقه با کمک دانش اصول فقه از رهگذر ارائه روش استظهار از متون قرآنی، حدیثی، تنقیح مناط و الغای خصوصیت، الگوپردازی مناسب برای جمع بین عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین به غنی سازی متدولوژی پژوهشهای متنی در علم اخلاق کاربردی و در نتیجه به صورتبندی نهایی قواعد اخلاق نقلی یا استنباط حکم اخلاقی مورد خاص یاری میرساند.
نظر شما