به گزارش خبرنگارمهر، نشست "آسیب شناسی اقتصاد ایران بعد از جنگ" با سخنان دکتر ابراهیم رزاقی استاد بازنشسته گروه اقتصاد دانشگاه تهران عصر دوشنبه یکم خرداد در خانه جنبش عدالت خواه دانشجویی برگزارشد.
دکتر رزاقی ابتدا به مقدمهای از اقتصاد ایران قبل از انقلاب پرداخت و گفت: اقتصاد ایران قبل از انقلاب یک اقتصاد وابسته به صادرات نفتی بوده که فراز و نشیبهایی داشته است. زمان رضاشاه کمتر بوده در زمان مصدق به کلی قطع میشود ولی از زمان محمد رضا بعد از کودتای 28 مرداد دوباره از سرگرفته میشود.
وی افزود: صنایع این زمان هم اغلب مونتاژ بوده است و در کشاورزی هم با انقلاب و اصلاحات ارضی زمینهای کوچک به کشاورزان میرسید و برای آنان کشاورزی صرفه اقتصادی نداشته است و اکثرا به شهرها مهاجرت میکردند. در همین زمان ایران به عنوان ژاندارم منطقه هزینههای نظامیاش سرسام آور بود و هزینههای تجملی مردم هم بالا بود. ظاهرا ایران خودش را اداره میکرد در حالیکه وجود 50000 مستشار خارجی کشور را در قبضه داشت.
استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران تصریح کرد: فضای این دوران این بوده که درآمدهای نفتی همه مشکلات اقتصادی را حل میکند و مردم با دلار 7 تومان راحت به سفرهای خارجی میرفتند و سیل مهاجرت روستائیان به شهرها ادامه داشت.
رزاقی اذعان کرد: اما با پیروزی انقلاب در ایران این فضا طور دیگری میشود. همه بانکها خصوصی دولتی میشوند اکثر صنایع وابسته به نظام شاهنشاهی دولتی اعلام میشوند و بطور کلی یک سیستم دولتی همه جانبه حاکم بر اقتصاد ایران میشود. در زمان جنگ هم سیستم جیرهبندی کالاها و کوپنی کردن اجناس و مایحتاج عمومی بین همه توزیع میشود و مردم کمتر احساس فقر میکردند. صنایع در این زمان هم در خدمت جنگ قرار گرفت و با وجود تحریمها پیشرفتهای خوبی در صنایع نظامی داشتیم.
وی افزود: بعد از جنگ به نظر میرسد فضای قبل از انقلاب دوباره حاکم شد و سیاستهای اقتصادی ما از اصل قانون اساسی دور شد و سیاستهای تعدیل که صورت گرفت به سمت یک اقتصاد لیبرالی و سرمایهداری سوق پیدا کردیم.
استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران ادامه داد: در فرهنگ وسنت ایرانی کاسب حبیب خداست و کاسب میخواسته که مصرف کننده با خریدن کالا از آنها، آنها را دعا کند و راضی باشد. تولید کنندهها هم بیشتر محلی بوده و هدفشان سود زیاد و سرمایهدار شدن نبود بلکه میخواستند اعتماد و رضایت مردم را بدست آورند.
رزاقی یادآورشد: درالگوی اقتصاد غربی آدام اسمیتی سود باید هدف باشد و سودآوری کارخانهها بطور نامرئی بازار را کنترل و اداره میکند و همه چیز اتوماتیکوار پیش میرود. اینکه اگر سود عامل باشد و سرمایهگذاریها در تولید بشود تخصیص منابع و تولید هم خیلی خوب انجام میشوند.
وی افزود: هیچ کشوری بدون حمایت دولتش صنعتی نشد. صنایع نظامی کشورها در اختیار بخش دولتی است که کشور ماهم به علت تحریمها پیشرفت خوبی در این زمینه یافته است. چرا ما که در مدیریت این بخش خوب عمل کردیم در صنایع دیگر موفق عمل نکردیم؟
استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه تهران تصریح کرد: اگر بنا بر اقتصاد لیبرالی فقط دنبال سود باشیم دلالی در ایران سودش از همه کارها بیشتر است برای مثال واردات پارچه چادر مشکی 500 درصد سودآوری دارد همه به واردات روی میآورند با دلار 1000تومانی، در نتیجه کمر اقتصاد ایران میشکند. در این صورت سرمایهها هم جذب تولید نمیشود. اگر آدمهایِ غربیِ بدنبال سود پرورش دهیم نتیجهاش همین اختلاسهای کلان و پولکی بارآوردن مسئولان و مدیران میشود. قانون اساسی میگوید بیکاری در کشور نباشد و وابستگی به کشورهای خارجی کمتر باشد ولی چقدر توانستهایم استقلال اقتصادی خود را حفظ کنیم؟
رزاقی افزود: آمریکاییها مصرف بیشتر در کشورهای وابسته را رواج میدهند و مردم مثل یک معتاد به مصرف زیاد عادت کرده و اگر جنس به آنان نرسانیم شورش میکنند. این همان الگوی قبل از انقلاب است که بعد از جنگ هم در ایران دوباره بازسازی شد. یعنی منافع فردی به منافع ملی ارجحیت پیداکرد.
وی افزود: اکثر مواد خام تولیدات کارخانههای ما از غرب و چین میآید و صادرات نفتیامان هم بطور مواد خام است اگرچه تولیداتمان خیلی بیشتر از زمان شاه شده، اما رشد پوشالی داشتهایم و اقتصاد اسلامی را اجرا نکردهایم.
رزاقی درپایان گفت: به نظر میرسد سیاستهای اقتصادی بعد از جنگ ما 180 درجه با اهداف قانون اساسی ما فاصله دارد و یک اقتصاد لیبرالی برکشور حاکم شده که نتیجهاش مصرفی بار آمدن مردم شده است.
نظر شما