بزرگداشت نويسنده اي خارجي در ايران به همان اندازه قابل قبول و اهميت است كه معرفي نويسندگان و اهل قلم ايران در خارج از محدوده هاي جغرافيايي در چشم ما ايرانيان ، عزيز و مبارك ...
حقيقت امر اين است كه قبل از آن كه مذاق ما و فرزندان ما با شكلاتي كه اين روزها به بهانه ي بزرگداشت هانس كريستين اندرسن قسمت مي كنند ، شيرين شود ، چشم ما با چشم اندازهاي گونه گوني كه در آثار قلمي اين نويسنده وجود دارد ، روشن شده است ، نويسنده اي كه در آثارش براي مخاطب پيام جهاني داشته باشد ، قطعا درمحدوده ي جغرافيايي محدود نمي شود وعينكي كه او به واسطه ي آن به پيرامون خود مي نگرد ، ممكن است بعدها از تملك شخصي اش به در آيد و خيلي هاي ديگر نيز- چه از جماعت مخاطبان و چه از قماش نويسندگان - در صدد اين برآيند كه مانند او به همه چيز و همه كس نگاه كنند ، اما به ندرت اتفاق مي افتد كه اين " نگاه " در شعور و عمق يك مخاطب ته نشين شود و به " باور " تبديل گردد .
مخلص كلام ، اين كه تجربه كردن خوب است ، اصولا تبليغ تجربه هاي ديگران - به ويژه درحوزه ي فكر و فرهنگ و ادب - نيز از ميدان اهميت و توجه خارج نيست ، اما بايد در اين نكته تامل كرد كه اگر مشاهدات و رهيافت هاي فكري يك نويسنده خارجي يا داخلي ، عمق چنداني در خود نداشت و يا با فرهنگ و خواستگاه تمدني يك ملت سازگاري چنداني پيدا نكرد ، نمي توان انتظار داشت كه تعميق يا همان دروني شدن در مخاطب اتفاق بيافتد ، حتي اگر ده ها و صدها همايش و جشنواره و ... در اين راستا نقش آفريني كنند .
نبايد ازتاثير مثبت حركت هايي از اين دست در برقراري تعامل فرهنگي و سازنده ميان اهل قلم ايران با ساير كشورها غفلت كرد . |
البته نبايد ازتاثير مثبت حركت هايي از اين دست در برقراري تعامل فرهنگي و سازنده ميان اهل قلم ايران با ساير كشورها غفلت كرد ، به شرط آنكه متوليان چنين برنامه هايي با درايت و هوشمندي كامل عمل كنند و به همان ميزان كه از آن سو فراورده ي فكري و فرهنگي مي رسد ، به همان ميزان نيز فرهنگي اسلامي - ايراني خودمان در قالب آثار ادبي معاصر به خارج صادر گردد ، اين موضوع از موضوعات روز وادي فرهنگ ماست كه علي رغم دغدغه و دعاوي بسياري از ممتازان عرصه ي خرد و نظر ، هنوز تدبير شايسته و قابل اجرايي براي آن به كار گرفته نشده است .
ممكن است عده اي مدعي باشند كه تعدادي از آثار ادبي ما در خارج ترجمه و منتشر شده كه اتفاقا پديد آورندگان آن آثار " معاصر " بوده اند ... ، قطعا چنين است چرا كه درك اين مهم كه بزرگاني چون " فردوسي " و " حافظ " و " سعدي " و " مولانا " و " عطار " و ... معاصر با ما نيستند و آثار آنها از قديم الايام مورد عنايت خارجي ها بوده ، چندان دشوار نيست ، اما در اين زمينه حركتي فراگير صورت نگرفته و بسياري از آثار بومي ، قوي و ارجمند ادبي ما هنوز در شهر و استاني كه نويسنده ي آن زندگي مي كند نيز ، شناخته نشده است !
باز هم بايد گفت كه شايسته ترين كار، نكوداشت اهل قلم و خلاقيت در سالروز تولد آنهاست ، زيرا قرار است اين واقعيت به همگان قبولانده شود كه اساسا در چنين روزي ، يك " فكر " به دنيا آمده است تا يك " فرد " ، اما شايسته تر از آن ، ايجاد تعامل مثبت و پرهيز از انفعال فرهنگي و ذوق زدگي است ، بي ترديد ما نيز وارثان و مبلغان فرهنگي اصيل و خيره كننده هستيم ، بنابراين از تبليغ شايسته ي آن به واسطه ي آفرينش ادبي و صدور به موقع آن به خارج از مرزهاي جغرافيايي دريغ نكنيم ؛ درست همان گونه كه ديگران عمل مي كنند ...
نظر شما