پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۹ مهر ۱۳۹۱، ۱۲:۴۰

حافظ در هنر و ادب امروز -3/

دانته در دام متکلمان افتاد ولی حافظ با رندی از این دام جست

دانته در دام متکلمان افتاد ولی حافظ با رندی از این دام جست

حافظ موسوی گفت: دانته گرچه از کلیسا انتقاد می‌کرد، به همان دامچاله‌ای افتاد که متکلمان جلوی پایش پهن کردند اما حافظ با رندی تمام این دامچاله را از پیش پای خودش برداشت و آنچه به حافظ این ویژگی را ‌داد، مذهبِ مدارایِ اوست.

به گزارش خبرنگار مهر، در آستانه روز بزرگداشت حافظ (20 مهر) عصر روز سه‌شنبه 19 مهر همایشی با عنوان «حافظ در هنر و ادب امروز» با حضور جمعی از چهره‌های ادبی و هنری و نیز علاقه‌مندان خواجه شیراز، با همکاری موسسه دانشنامه فارس، در شهر کتاب مرکزی در تهران برگزار شد.

در این برنامه علی موسوی گرمارودی شاعر و حافظ‌پژوه در سخنانی از اینکه «چهره حافظ، زندگی خصوصی و احوال شخصی و خلاصه، زندگینامه او تقریباً کاملاً ناشناخته مانده است» ابراز تعجب کرد و گفت: روشن‌ترین چیزی که در مورد حافظ می‌دانیم این است که او به اغلب احتمال در شیراز به دنیا آمده و در 729 هجری قمری در همین شهر از دنیا رفته است!

وی سپس با اشاره به اطلاعات بعضاً درست و نادرست درباره زندگی حافظ، افزود: سعدی نابغه شعر فارسی حدود 30 سال قبل از تولد حافظ در شیراز از دنیا رفته است اما شعر حافظ از شعر سعدی و به طریق اولی از تمام شاعران دیگر معناگراتر است.

موسوی گرمارودی اضافه کرد: با آنکه حافظ حدود 100 سال از سعدی، 120 سال از مولوی، 200 سال از خاقانی، 300 سال از ناصرخسرو، 400 سال از فردوسی و 500 سال از رودکی، جوانتر است، اما از همه بی‌نشان‌تر مانده است.

این حافظ پژوه سخنرانی‌اش با این سوالات بی‌پاسخ ادامه داد: آیا واقعاً پدر حافظ کازرونی و تاجر بوده؟ مادرش چطور؟ دقیقاً چه زمانی به دنیا آمده؟ کودکی را چگونه گذرانده؟ روزگار را چطور؟ «شاخ نبات» که بوده است؟ آیا افسانه‌هایی که درباره او می‌گویند، درست است؟ به راستی چه وقت، چند بار و با که و یا کیان ازدواج کرده؟ و چند فرزند داشته؟ و قس علی هذا.

علی موسوی گرمارودی در پایان با قرائت این بیت از خود حافظ که «می‌دهد هر کَسَش افسونی و معلوم نشد / که دلِ نازک او مایل افسانه کیست؟» گفت: حافظ برای ما یک مقدار هم اسطوره‌ای است؛ مثل عنقا نوعی تجرد دارد اگرچه بسیار نامدار است اما نشان درستی ندارد مثل سیمرغ، و مگر از سیمرغ، بیش از این می‌دانیم؟!

در ادامه این برنامه، حافظ موسوی در یک سخنرانی با عنوان «مذهب مدارا» به گرایش شعری خود و همنسلانش به نیما اشاره کرد و گفت: من هم مثل بسیاری از شما، اولین مواجهه‌ام با حافظ از طریق دیوان او بود که روی تاقچه اتاق خانه همه ما وجود دارد اما شاید توجه من به حافظ به صورت جدی، زمانی جلب شد که نکته‌ای از شاملو خواندم که گفته بود: حافظ شکوهمندترین پدیده پدیده شعر فارسی است».

وی در ادامه با اشاره به راز ماندگاری شعر حافظ، افزود: اصولاً راز ماندگاری هر شعری از جمله شعر حافظ، شعر بودن آن است و آن هم به این جهت که مشمول صدق و کذب نمی‌شود و لذا می‌ماند. البته این یک دلیل ساده است و باید به دلایل عمقی‌تر برسیم.

موسوی سپس با بیان اینکه پیروان مذاهب و سلوک مختلف از اشاعره گرفته تا معتزله و ملامتیه، حافظ را از خود می‌دانسته‌اند، اضافه کرد: احتمالاً در سپهر اندیشگی حافظ چیزی وجود داشته که این اضداد را در خود جمع کرده است.

این شاعر سپس با مقایسه جهان تفکر حافظ و دانته که همعصر نیز بوده‌اند، گفت: حافظ در قرن 14 میلادی که قرن تاثیرگذاری است و دوره پیش از ورود به مدرنیته بوده، زندگی می‌کرده؛ همعصر با دانته که در فلورانس می‌زیسته که مرکز علوم مغرب زمین بوده، می‌زیسته است. البته در این طرف، شیراز هم همین جایگاه را داشته است.

وی سپس با نقل قولی از علامه محمد اقبال لاهوری، افزود: او در مقدمه کتاب «سیر فلسفه در ایران» از فیلسوفی به نام «واحد محمود» نام می‌برد که به قول او (اقبال) حتی پیش از اسپینوزا از لزوم وجود عقاید متکثر فلسفی سخن گفته است. اقبال می‌گوید حافظ هم جزو کسانی بوده که به این نوع از فلسفه گرایش داشته است. به واقع هم تکثرگرایی در ذات سخن حافظ دیده می‌شود.

حافظ موسوی با بیان اینکه «پرسش کلی نظیر اینکه منشا نظام هستی چیست و بعد از آن چه خواهد شد، برای حافظ و دانته مطرح بوده است» اضافه کرد: مهمترین مسئله، مسئله گناه است. دانته هم مثل عرفای ما به عقل اعتنا داشه اما آن را کافی نمی‌دانسته است.

این شاعر سپس گفت: حافظ برخلاف دانته، تا حدودی به گناه اولیه مباهات می‌کند و با اینکه یک متاله است، رویکرد او به گناه پسا رنسانسی است؛ اینکه آدم نباید و مجبور نیست تا ابد زیر بار گناهی که جد او مرتکب شده، بماند.

وی ادامه داد: این رویکرد جدی در شعر حافظ در زندگی ما ایرانیها هم کم و بیش مشاهده می‌شود و به نظر من نسخه حافظ روی شیرازیها خوب عمل کرده است. منظورم آسانگیری و تساهل و تحملی است که ما در مقابل سختیها از خود نشان می‌دهیم.

حافظ موسوی دوباره با مقایسه رویکرد دانته و حافظ به سرنوشت انسان، گفت: دانته گرچه از کلیسا انتقاد می‌کند، به همان دامچاله‌ای می‌افتد که متکلمین جلوی پایش پهن می‌کنند اما حافظ با رندی تمام این دامچاله را از پیش پای خودش برمی‌دارد. آنچه به حافظ این ویژگی را می‌دهد، مذهب مدارای اوست. 

در پایان این برنامه فرزاد ادیبی گرافیست در سخنانی با عنوان «صد گونه تماشای گرافیک» برخی از طرح‌های گرافیکی خود را که ملهم از شعرهای حافظ بود، در معرض نمایش حاضران در همایش «حافظ در هنر و ادب امروز» قرار داد.

کد خبر 1716620

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha