اما امسال بازهم ازمربي سال 82 درخواست شده تا هدايت تيم را بپذيرد كه واقعا مشخص نيست اين آمدن ورفتن ها درپيكان ازبه چه دليل است؟
درحاليكه سال گذشته رامين طباطبائي بعنوان رئيس هيات بسكتبال پيكان به همراه تني چند ازهيات مديره باشگاه، مصرانه اعتقاد داشتند كه سعيد فتحي وهمراهان اودرمسابقات ليگ82 مطابق با قابليتها وتواناييها نتيجه نگرفته اند وبا تمام توان درصددعوض كردن كادرهدايت برآمدند ومهدي ايزدپناه وقاسمي را عليرغم فشارهاي فراوان جايگزين كردند، اما طي روزهاي اخيردكترطباطبايي ويكي ازاعضاي هيات رئيسه بدون مطلع كردن ايزدپناه وقاسمي ودرحاليكه ظاهرا با آنان قرارداد هم داشته اند، با همان مربي اسبق يعني سعيد فتحي وارد مذاكره شده اند وتوافقاتي نيزصورت گرفته كه اين موضوع خشم مربيان يعني ايزدپناه و قاسمي را بدنبال داشته است، زيرامعتقدند درحق آنان اجحاف صورت گرفته است.
اما واقعا ماجرا چيست؟ چه شد كه فردي همانند طباطبائي كه مصرانه سعيد فتحي را ناكارآمد معرفي كرده بود وحتي مقابل حاج مهدي دادرس مديرعامل وقت تيم پيكان كه ازفتحي وهمكارانش حمايت مي كرد، موضع گرفته بود، امسال وپس از صرف هزينه هاي فراوان وشرايط وحاشيه هايي كه براين تيم درسال 83 حاكم شد، چنين تصميمي گرفته است؟ پشت پرده اين ماجرا چيست؟
گفته مي شودعلاوه برآن حاشيه هايي كه براين تيم درسال گذشته مستولي شده بود كه بسياري از آنرا مي توان به عدم كنترل بازيكنان و مديريت بسكتبال پيكان ارجاع داد كه عدم انسجام را برتيم تحميل كرده بود، ظاهرا موارد ديگري طي روزهاي اخير درحال روشن شدن بود كه مي توانست، حاشيه ها را به اين تيم بازگردانده و آسيبهاي جدي به آن بزند كه چنين مواردي با آمدن سعيد فتحي مسكوت خواهد ماند، زيرا بسياري ازبازيكنان حاضردرپيكان حاضرند بخاطرفتحي درهرشرايطي به كارادامه بدهند.
با اين وجود آنچه كه مسلم است اينكه قبل ازكادرفني وهدايت پيكان درسال گذشته كه آنگونه كه بايد وشايد نتوانستند درنتيجه گيري هاي مسابقات موفق باشند. هرچند كه دركسب مقام نسبتا موفق بودند، رئيس هيات بسكتبال باشگاه بايد دراين موارد پاسخگو باشد.

اينكه چرا مصرانه وبا تمام توان سعيد فتحي را كنارگذاشت و امروزقصد بازگرداندن اورا دارد؟ اينكه چرا نتوانست سال گذشته آرامش را بر تيم حكمفرما كند و اينكه درسالجاري هم بسياري ازبازيكنان تيم قصد جدا شدن ازپيكان را داشتند، حتي آنانكه قابليتهايشان دراين تيم به منصه ظهوررسيده بود؟ اينكه چرا براي همه اين ناكامي ها، عده اي ديگر قرباني مي شوند و به جايشان جايگزين آورده مي شود؟ اينكه آن همه سرمايه وهزينه اي كه در سال گذشته شد، اما حاشيه ها ازتيم دور نشده ويكي از بزرگترين سرمايه هاي بسكتبال يعني حدادي دراين تيم ازصحنه خارج شد و اينكه چه تضميني وجود دارد كه آن كسي كه درسال گذشته درمديريت بسكتبال پيكان معرفي نبوده وبا تكيه بر امكانات مالي قصد نتيجه گيري داشت و البته امروزهم قطعا اين موضوع را دربرنامه دارد، بازهم سرمايه هاي ملي موجود در باشگاه پيكان را مانند سال گذشته خرج نكند؟ و درپايان يك سوال: پس مدرسه پيكان يا مدارسي كه ازآن گفته مي شد، چه شد؟ آيا استخدام بازيكنان گرانقيمت خارجي يعني اداي دين نسبت به بسكتبال كشور؟


نظر شما