رونمایی «تركيب‌بند محتشم كاشانی»/

اگر مفاهیم اسلامی را از دیوان حافظ و سعدی بگیریم، چیزی از آنها باقی نمی‌ماند

اگر مفاهیم اسلامی را از دیوان حافظ و سعدی بگیریم، چیزی از آنها باقی نمی‌ماند

علی معلم گفت: محصول کار بزرگان گذشته ما، آن‌قدر آمیخته به اسلام است که قابل چشم‌پوشی نیست، زیرا اگر مفاهیم اسلامی را از دیوان شمس، حافظ، مولانا و سعدی خارج کنید، حتی جلد کتاب‌هایشان هم باقی نمی‌ماند.

به گزارش خبرگزاری مهر، مراسم رونمایی از كتاب نفیس «تركيب‌بند محتشم كاشانی» حاصل كار خوشنويسان و تذهيب‌گران ايرانی عصر شنبه اول تیر با حضور علی معلم دامغانی رئیس فرهنگستان هنر، مهدی فيروزان مدیرعامل موسسه شهر کتاب، پرويز عباسی داكانی و محمدعلی آذرشب در فروشگاه مرکزی شهرکتاب برگزار شد.

در ابتدای این برنامه، فيروزان درباره برگزاری برنامه‌های فرهنگی در فروشگاه مرکزی شهر کتاب گفت: هدف ما در شهر كتاب، گسترش فرهنگ مطالعه است و برای اين كار شيوه‌های مختلفی را در پيش گرفته‌ايم تا مردم را به كتاب علاقه‌مند كنيم. این‌جا هم محل عرضه کتاب است و هم محل گفتگو درباره کتاب و محصولات فرهنگی.

وي درباره كتاب «تركيب‌بند محتشم كاشانی» گفت: خاطراتی که از محتشم در ذهن‌ها مانده و جایگاهی که او در نوستالژی ما داشته، ناشی از آن است که مراسم مذهبی ما همواره با اشعار محتشم همراه بوده است. اهميت ترکیب‌بند عاشورایی او به اندازه‌ای است كه بزرگان ادبيات معاصر ما نيز روی آن كار كرده و به استقبالش رفته‌اند. مثلا استاد همايی با وجودی كه در جامعه روشنفكری ادب فارسی بوده، به استقبال 12 بند اين شعر رفت تا تجربه عاطفی خود را در قالب شعر بریزد.

فيروزان كه مقدمه كتاب «تركيب‌بند محتشم كاشانی» را نوشته است، ادامه داد: آن‌چه در مورد محتشم کاشانی مهم است، اين است كه او به دلايلی سرآمد شاعران مرثيه‌گوی قدیمی ايران به شمار می‌رود. اگر به مکاتبی که بعد از رنسانس به وجود آمدند بنگریم، می‌بینیم از زمانی كه كی‌یركگور، مسيحيت را از دنيای دربسته عقايد درآورد و وارد مباحث انسانی کرد، تعاریف و مكاتب هنری و ادبی پيدا شدند. اکثر این مکاتب بعد از چند دهه به فراموشی سپرده شدند، ولی كلاسيسيزم و امپرسیونیزم همچنان باقی مانده‌اند. در واقع به ميزانی كه يك مكتب هنری و انسانی با حقيقت پيوند بخورد، ماندگار می‌شود. به ميزانی كه قصه‌نويسان و شاعران ما با حقيقت، امر بی‌صورت و متعال پیوند داشته باشند ماندگار می‌شوند.

مدیرعامل موسسه شهر کتاب ادامه داد: حقیقت بی‌صورت به قول ابن عربی، همان عالم خیال است و عالم خيال، عالم معانی بی‌صورت. با وجودی كه شعر بايد صورت داشته باشد و محتشم نيز در ترکیب‌بند خود از صورت‌های عاشورا استفاده كرده، ولی مضامین غيرصوری را در شعرش وارد كرده و باعث ماندگاری آن شده است. بنابراین به محض این‌که بخواهیم به هنر صورت بدهیم، آن را سطحی کرده‌ایم. وقتی در یک مينياتور به حضرت عباس (ع) شمايل بدهيم، در واقع او را به فردی عادي تبديل كرده‌ايم، درحالی كه در هنر بايد جنبه سمبليك و متعالی حضرت مطرح شود تا شكل ماندگار پيدا كند، نه به آن‌چه می‌توان در زندگی روزمره هم پیدا کرد. قرار نیست چهره‌ها و صورت‌نگاری‌ها، ما را به ظاهر ارجاع دهند. قرار نيست با نام بردن از حضرت علی (ع) به ياد آنتونی كويين بيفتيم، بلكه قرار است با نام آن حضرت مفهوم علی به يادمان بيايد. زمانی هم که محتشم، واقعه عاشورا را ترسيم می‌كند، ما را به دعوت عالم ملکوت و به سمت مفاهيم بي‌صورتی چون ايثار، طلب و تشنگی می‌برد.

علی معلم دامغانی شاعر و رئیس فرهنگستان هنر نیز در این برنامه در سخنانی گفت: قصه انديشه الهی و اومانيسم، يك آمیغ ساده است كه می‌توانیم چنان‌چه به الاهيت فكر می‌كنيم به مسائل انسانی هم تا همان اندازه بها بدهيم، مشتركاتشان را درنظر بگيريم و آن‌چه را ايجاد تفرقه می‌كند ناديده بگيريم تا به سلامت از این برهه زمان بگذریم. اگر چنين باشد ما در همين نقطه نخست، دو انديشه متقابل و در عين حال مورد احترام را داريم كه اكنون به ضرورت زمان می‌خواهیم آنها را آشتی بدهيم.

وی افزود: در دهه اخير گرفتاري‌هايي كه تحت تاثیر این دو تعصب در جهان اتفاق افتاده، بر كسي پوشيده نيست. بنابراین جدا از اين دو تفكر به خط سومي قائل هستم. به اعتبار این خط، کوچک کردن الهیات در اندازه تحزب‌های شناخته شده، مسلما افراط یا تفریطی زیان‌آور و بیدارکننده تاریکی است.

این شاعر گفت: باید به حقیقت اسلام و تاریخ اسلام توجه داشت. در این اندیشه شگفت، مردی چون حضرت علی (ع) که سرسلسله ولایت است، سالیان دراز در خانه می‌نشیند تا صیانت حقیقت اسلام کرده باشد و به دختر پیغمبر نیز می‌گوید که آیا دوست داری این بانگ اذان شنیده شود یا نه؟ برای من میسر است که به عنوان کسی که در بین اعراب، شیعیانی دارد که تا پای مرگ با اویند، در مقابل مدعیان بایستم اما تضمینی برای صیانت دین نیست. در مرحله بعد می‌بینیم که مردی به عظمت حسن بن علی که در جنگ‌های مسلمانان شرکت داشته و از شجاعان و کریمان عرب بوده، با پسر ابوسفیان که مظهر نفاق و دورویی و کفر است، صلح می‌کند؛ صلحی درازدامن که انگیزه آن نگاهداشت حقیقت دین است. بنابراین باید طوری عمل کنیم که نتیجه، آن شود که رضایت خدای تعالی و ذات مقدس نبوی و علوی در آن باشد.

معلم با اشاره به مقدمه کتاب «ترکیب‌بند محتشم کاشانی» گفت: مقایسه ذات مقدس حضرت سیدالشهدا(ع) با مسیح و تا حدودی همگونی اینها و خاصیت شفاعت و هدایتشان، مورد توافق بسیاری از بزرگان در طول تاریخ بوده است. مساله سیاوش هم در اسطوره‌های ما یادآور همین واقعیت و در تطبیق و ترجمان آن بوده است. به هرحال دو مساله اشاره به مسیح و اشاره به سیاوش نکات بدیعی هستند که باید پیش از آن مسائل جدی‌تری گوشزد شود تا مشخص شود که پیامبر نیامده است مگر برای نزدیک کردن امت‌ها و ملت‌ها. ملت‌ها هم به اندازه برخورداری از حقیقت، مشترکاتی با هم دارند که در این روزگار مشترکاتشان به درجه اعلایی رسیده که می‌توان به حسب سیاست و کیاست روی آن حساب کرد.

رئیس فرهنگستان هنر با اشاره به برخی افراط‌های ایران‌پرستانه گفت: محصول کار بزرگان گذشته ما، از ابوریحان و بوعلی گرفته تا رودکی، آن‌قدر آمیخته به اسلام است که قابل چشم‌پوشی نیست زیرا اگر مفاهیم اسلامی را از دیوان شمس، حافظ، مولانا و سعدی خارج کنید حتی جلد کتاب‌هایشان هم باقی نمی‌ماند. این است که دشمنی با خویشتن باید حدی داشته باشد. امروز خصیصه‌ای از جانب بسیاری از دوستداران ایران دیده می‌شود که این دوستداری، از دشمنی هیچ کم ندارد. از آن سو هم تعصباتی به نام اسلام ورزیده می‌شود که نتیجه‌اش بی‌ایمانی و بی‌عقیدگی بسیاری از نسل جوان و حتی مسن‌ترهایی است که مدتی از عمر را با باوری همگانی سپری کرده‌اند و امروز تصور می‌کنند چیزی به نام علم، آن‌ها را از حقیقتشان دور می‌کند. ولی خط سومی هم هست که می‌گويد نه اين و نه آن.

این شاعر آیینی ادامه داد: اگر امروز به تعزیه که از مصادیق مداحی مذهبی است نگاه کنید، می‌بینید که در طول تاریخ پدران ما، کارهای شگفتی به عمل آمده است. در یکی از تعزیه‌ها، حضرت علی (ع) و رستم به جانب سلیمان دعوت می‌شوند. این دو در راه به هم می‌رسند و به آیین پهلوانی بازو به بازو می‌شوند و علی بر رستم چیره می‌گردد. این‌چنین بین اسوه‌ها و اسطوره‌ها رابطه برقرار می‌شود و به خاطر اعتقادات مردم، یکی بر دیگری چیره می‌شود اما هیچ یک نادیده گرفته نمی‌شوند. رستم از آشیل و بسیاری از قهرمانان جهان بزرگتر است اما در آن عرصه، قصه را باخته است. همچنین می‌بینیم که ایرانیان در نوروز همه آیین‌ها را نگاه می‌دارند و قرآن و دعا را وارد می‌کنند. هیچ یک از بزرگان اهل اجتهاد نیز این عید را نفی نکرده‌اند.

معلم گفت: خویش و بیگانه در میان یک امت معنی ندارد. همه ما از يك دسته هستيم و همگی كيان ايرانی و اسلامی را قدر می‌شناسيم. پس بدهكار چه كسی هستيم و چه كسی در این عالم آنقدر سيطره دارد كه حتی از گفتن نام خويش هم تن بزنيم و قائل نباشیم که ما ماییم و اسلام ناب در سرزمين ماست؟

وی به تركيب‌بند محتشم اشاره كرد و گفت: در شعر عرب، تركيب‌بند و ترجيع‌بند به اين صورت وجود ندارد. عرب‎ها غزل دارند اما ايرانيان بودند که تركيب‌بندها و ترجیع‌بندهای ماندگاری را سرودند تا نسل به نسل بخوانند و به آن بازگردند. این شعر محتشم که با همه دیوان او، بلکه با شعر عصر او قابل مقایسه نیست، از جهت معنايی هم بسيار بزرگ است. گويی می‌خواسته چيزی از نوع فصوص‌الحكم ابن عربی را در این دوازده بند بياورد. بند اول را به عنوان فصل آدمی در نظر بگيريد و فصل‌های بعد را به عنوان انبيای بزرگ الهی و ائمه معصومین بخوانيد. خصوصا بند آخر را با ذات مقدس حضرت مهدی (عج) تلقی كنيد تا ببينيد از آن چه جوابی خواهيد گرفت.

سخنران بعدی این نشست، پرويز عباسی داكانی محقق ادبی و استاد دانشگاه بود كه ابتدا درباره نسبت ایرانیان و تشیع گفت: ما ايرانيان با زبان پارسی چگونه با خانه فاطمه(س) نسبت پيدا كرده‌ايم؟ به نظر می‌رسد اگر مطلع شعر فارسی را رودكی بدانيم، جوابمان روشن است. به گفته یکی از دوستان رودکی، او توصيه کرده كه «كاندر جهان به كس مگراي جز به فاطمی...».  آنها كه می‌خواهند ناسيوناليسم ايرانی را از مذهب تهی كنند، باید به فردوسی هم بنگرند كه خودش را با افتخار، خاك پی حيدر می‌خواند. ما ايرانيان تشرفی به زبان پارسی داشته‌ايم و اين زبان با ارادت و آگاهی در خدمت اسلام بوده است. امام علي و امام حسين نيز سمبل‌هایی هستند که شعر پارسی را تحت تاثیر شخصیت والای خود قرار داده‌اند. مثلا عطار در جايی می‌گويد: «بسی خون كردند اهل ملامت/ ولی این خون نخسبد تا قیامت.»

وی ادامه داد: سنايی غزنوی در حدیقه‌الحقیقه، فصلی را به این موضوع اختصاص داده است و در جایی هم به مطایبه می‌گوید كه چرا باید بر يزيد لعنت فرستاد. مولانا نیز می‌گويد: «كجاييد ای شهيدان خدايی...» و بيدل دهلوی با اين‌كه اهل تسنن است، در بيتی می‌گويد كه «به هر كجا رگ ابری نشان دهند/ در ماتم حسن و حسين گريه می‌كنند.» اساس شعر ايرانی، قدسی است؛ چه شعر قبل از اسلام و چه شعر بعد از اسلام. محتشم در قرن دهم تركيب‌بند عاشورا را سرود. بايد بگوييم كه اين صفويه نبود كه شيعه را پديد آورد بلكه صفويه از قدرت شيعه استفاده كرد تا قدرتمند شود. محتشم نيز شاعری در بند دربار و درباريان نبود. شيخ عباس قمی تعبير جالبی درباره او دارد و می‌گويد: «اين‌كه نام محتشم را بر هر كتيبه‌ای می‌بينيد، نشانه معرفت قدسی اوست.» فضای شعر ايرانی هميشه قدسی بوده و تنها از دوره ورود تجدد است كه تحت تاثير غرب، فضای قدسی‌اش را از دست می‌دهد.

داکانی گفت: بسیاری از شاعران سنی مذهب درباره امام حسین سروده‌اند که نمونه بزرگ آن‌ها بیدل دهلوی است. بعد از بیدل بهترین شعر عاشورایی را اقبال لاهوری سروده است: «آن شنیدستی که هنگام نبرد/ عشق با عقل هوس پرور چه کرد؟...» شعر محتشم اثری الهامی است و به او القا شده است. شروع شعر نيز با كلمه «باز» است (باز اين چه شورش است...) كه حكايت از نوعی استمرار و گشودگی دارد. گويی كه تاريخ قدسی ما تاريخ خون است. امام حسين(ع) بخشی از هويت ايرانی است و برخی استراتژیست‌های غربی از جمله فوكوياما هم گفته‌اند كه تا زمانی كه تفكر حسين در ايرانيان هست، نمی‌توان آن‌ها را شكست داد.

در ادامه مهدی فيروزان درباره هنر مذهبی گفت: در مباحث دین‌شناسی گفته می‌شود که ادیان دو بال یا دو رکن دارند؛ حقیقت و حضور. یعنی حقیقت دین و حضور دین. اکثر مصادیق هنر مسيحيت از شمایل حضرت مسيح استخراج می‌شود و ظاهر و نمود آن را در شمايل مسيح جلوه‌گر می‌كند. این یعنی که بر حضور بیشتر تاکید می‌کند. اما حقيقت در اسلام، يكی قرآن است كه لايتغير است، و دیگر عترت و ائمه اطهار (ع) که بخش حضور آن است. در واقع بخش حضور در حقيقت دين ما، ائمه است.

مديرعامل شهركتاب گفت: دو ركن حقيقت و حضور، دو اصل لاينفك در معرفت دينی است. حضور، عشق را به ما ارزانی مي‌كند. حضور خداوند در هنر مسيحی در شمايل مسيح متجلی می‌شود و در اسلام، به خاندان پيامبر و امام حسين (ع) كه سرمنشا شعر و تعزيه و تفكر می‌شود.

در پايان اين برنامه، محمدعلی آذرشب مترجم كتاب به زبان عربی هم در سخنانی كوتاه گفت: غزل فارسی انسان را به اوج می‌رساند. بر اين باورم كه هم عرب و هم عجم بايد قدر غزل فارسی را بدانند. من مدت هفت سال در كشورهای عربی بودم و به اين نتيجه رسيدم كه اگر عرب‌ها می‌خواهند در شعر به جايی برسند بايد به غزل فارسی توجه كنند.

كتاب نفیس «تركيب‌‎بند محتشم كاشانی» به قلم استاد مجتبی ملك‌زاده خوشنويسی شده است. كار تشعير آن را مجيد مهرگان و تذهيب را محمد نباتی به انجام رسانده‌اند. ترجمه عربی كتاب بر عهده محمدعلی آذرشب و ترجمه انگليسی آن بر عهده مرحوم مجيد نكودست بوده است. اين كتاب نفيس به سه زبان فارسی، عربی و انگليسی عرضه شده است تا زيبايی و ظرافت شعر آيينی ايران را در كنار تابلوهای درخشان نقاشی قهوه‌خانه‌ای به مخاطبان داخلی و خارجی ارائه كند.

كار توليد اين كتاب را انتشارات ايران وابسته به موسسه مطبوعاتی ايران‏ حدود يك دهه پيش شروع كرد و به تازگی آن را در قطع خشتی بزرگ، مزين به تصاوير و ظرايف هنر ايرانی منتشر كرده است.

کد خبر 2082188

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha