پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۸ تیر ۱۳۸۴، ۱۷:۰۶

نگاهي كوتاه به بحث "تبيين علي" و تك سبب بيني پديده هاي انساني

نگاهي كوتاه به بحث "تبيين علي" و تك سبب بيني پديده هاي انساني

خبرگزاري "مهر" - گروه دين و انديشه : تبيين علي يكي از مفاهيم مهم موجود در فلسفه علم و معرفت شناسي است كه تأثيرات اجتماعي و فرهنگي زيادي را داراست. در اين مقاله سعي مي شود با تكيه بر اين مفهوم، يكي از مشكلات فرهنگي جامعه ما به صورت مجمل طرح شود.

به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر"،  ذهن آدمي را حوزه اي "علت ياب" مي نامند. به عبارت ديگر، علت يابي را از ويژگيهاي ذهن به حساب مي آورند و اين البته با موضوع "اصل عليت " يكي نيست. اصل عليت يك مقوله فلسفي و مابعدالطبيعي است در حالي كه "تبيين علي" موضوعي در معرفت شناسي و شاخه اساسي آن فلسفه علم به حساب مي آيد. از لحاظ قدمت البته موضوع اصل عليت بر تبيين علي مي چربد . علاوه بر اين ، نمي توان اين نكته را ناديده گرفت كه تبيين علي ، واديهايي بس تازه براي اصل عليت فراهم كرده و به روي آن چشم اندازهاي جديدي را گشوده است؛ هرچند كه آبشخورهاي تبيين علي، در آغاز پيدايش معرفت شناسي جديد ، با مقوله عليت بي ارتباط نيست. خلاصه اينكه دو مفهوم تبيين علي و اصل عليت دو مقوله جدا از هم هستند و خلط و خبط اين دو آدمي را به مغالطه هاي زيادي مي كشاند.

از يك منظر مي توان تبيين علي را به دو قسم ؛ تبيين علي در علوم طبيعي و تبيين علي در علوم انساني تقسيم كرد. گرچه عده زيادي از انديشمندان و فيلسوفان خواهان آن بوده اند كه قوانين حاكم بر جهان مادي را به انسان نيز گسترش و بسط دهند و رفتار آدمي را به مانند حركت ماده تبيين نمايند، اما تاريخ علم گواه خوبي براي شكست اين تلاش است و تقسيم بندي ما را موجه جلوه مي دهد.

به گزارش "مهر"، جدا از اين دو مقدمه، هدف از اين مقال كوتاه توضيح يكي از ويژگيهاي تبيين علي در اين مرز و بوم است كه  آن را "تك سبب بيني "در پديده هاي مربوط به انسان مي ناميم. پديده هايي كه به انسان مربوط مي شوند از آن جهت كه پيچيدگيهاي آدمي در آنها نيز ساري و جاري هستند و عوامل زيادي در شكل گيري و حادث شدن آنها دخيل هستند طبيعتاً از جنبه هاي گوناگوني قابل مداقه، بررسي و تجزيه و تحليل اند . اما يك تبيين تك سبب بين از آن رو  كه توصيفي از يك مجرا را مورد توجه قرار مي دهد توصيفي ناقص به شمار مي رود. از ويژگيهاي ديگر اين نگاه و تبيين آن است كه يكسونگري و تك سبب بيني نه تنها توصيفي ناقص را ارائه مي دهد بلكه راه حلها و نتيجه گيريهاي مسبوق به اين توصيف را نيز به صفات خود مبتلا مي سازد. به عبارت ديگر، ويژگيهاي اين نوع تبيين به راه حلها نيز سرايت مي كنند و جوابها را نيز در محدوده تنگ و بسته نگه مي دارد.

به گمان ما جامعه اي كه در آن زندگي مي كنيم در مقام تبيين و تحليل وقايع كم و بيش دچار اين ويژگي تك سبب بيني است. هنگامي كه مسئولي عنوان مي كند " ايران مشكل فرهنگي، سياسي و امنيتي ندارد بلكه مشكل ما مشكل اقتصادي است" يا وقتي كه يكي از انديشمندان اين ديار يادآور مي شود كه " دانشمندان را تشويقها و جوايز بين المللي مي سازند" يا موقعي كه در بين مردم مي شنويم كه " همه مشكلات ما به خاطر امريكا و انگليس هستند" يا " جمعيت زياد، توسعه يافتگي را به وجود آورده است" و از اين قبيل عبارات، در همه اين نقل قولها ويژگي و خصيصه فوق بوفور و بوضوح هويدا است.

به گزارش "مهر"، اين پديده ( اينكه ما در تبيين علي ، تك سبب بين هستيم) خود محتاج تبيين علي مفصلي است ! اما در عمل – غير از اينكه تك سبب بيني پديده ها و معضلهاي انساني و اجتماعي به تك بعدي شدن جوابها و راه حلها مي انجامد – موجب مي شود براي يك مشكل، بيش از يك علت بر نشماريم و به همين ترتيب براي آن بيش از يك راه حل  نيز تصور نكنيم. علاوه بر آن، وجود چنين عقيده اي عام مي تواند جامعه را براي سپردن سرنوشت خويش به گروه و افرادي خاص اماده كند. البته صفاتي ديگر را نيز مي توان براي تبيين علي در ديار ما برشمرد؛ ويژگيهايي چون : ساده و سهل پنداشتن پديده هاي اجتماعي، خلط پديده هاي اجتماعي با مباحث مابعدالطبيعي و عرفان كه تبيين آنها مقالي مجزا را خواهان است.

به گمان ما اين خصيصه حتي در گفتارها و نوشتارهاي بسياري از روشنفكرانمان نيز به چشم مي خورد. از آن جهت كه "معضل شناسي" و "از فاصله ديدن امور و مسائل" جزو وظايف اصلي روشنفكران و انديشمندان است اين ويژگي، ضعفي كوچك براي آنها به حساب نمي آيد.

کد خبر 208359

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha