۲۶ تیر ۱۳۹۲، ۱۰:۲۹

آسیب‌شناسی نقد هنری در اصفهان/

فعالیت همزمان یک هنرمند در خلق و نقد آثار هنری درست نیست

فعالیت همزمان یک هنرمند در خلق و نقد آثار هنری درست نیست

اصفهان- خبرگزاری مهر: هنرمندان اصفهانی معتقدند در اصفهان كساني كه به خلق آثار هنري مي‌پردازند، در زمينه نقد هنري هم فعاليت مي‌كنند كه چنين كاري درست نيست.

به گزارش خبرنگار مهر، نبود فضای علمی برای نقد آثار هنری در اصفهان، شرایط را به گون‌ای رقم‌زده که گاه نقد دقیق و علمی جای خود را به غرض‌ورزی‌ها و تسویه حساب های شخصی می‌دهد.

در بهترین شرایط اگر اهالی هنر بتوانند نقد هنرمند را به جای نقد اثر هنری اشتباه نگیرند، تازه دچار مصیبت جدید سلیقه‌ای شدن نقد می‌شوند و روی به نقدهایی می‌آورند که به جای علمی بودن، بیشتر ناشی از احساسات فرد به اثر هنری است. نبود محافل تخصصی و مجله‌های هنری، سنتی بودن فضای هنری اصفهان و آشنا نبودن هنرمندان این شهر با نظریه های جدید انتقادی شاید از عواملی باشد که به این موضوع دامن‌زده است.

نقد هنري از خلق اثر هنري جدا است

در همین زمینه يك هنرمند و منتقد هنري اصفهاني گفت: نقد كردن بايد جدا از حيطه فعاليت‌هاي يك هنرمند باشد.

رسول معرك‌نژاد در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: خلق اثر هنري وظيفه هنرمند و نقد هنري، وظيفه نقاد هنري است. نقاد هنري بايد مباني هنر را درك كند، به اصول جامعه شناسي و روانشناسي آگاه باشد و بتواند نقد هنري اثر را به زبان قشر عام جامعه بيان كند.

وي با بيان اين كه تمام عناصر يادشده در نقد هنري اهميت زيادي دارد، افزود: در اصفهان كساني كه به خلق آثار هنري مي پردازند، در زمينه نقد هنري هم فعاليت مي كنند كه چنين كاري درست نيست.

معرك‌نژاد بيان داشت: هنرمند مي تواند جهان بيني اثر خود را تبيين كند، اما نقد اثر هنري خودش براي او سخت است، چرا كه او با اثر مخلوق خود يك رابطه حسي دارد. در واقع بايد كسي به نقد يك اثر هنري بپردازد كه مي تواند از دور و بدون دلبستگي به آن نگاه كند.

وي اضافه كرد: متاسفانه در جامعه ما وقتي كاري نقد مي‌شود، هنرمند انتقاد مطرح شده نسبت به اثرش را به خود مي‌گيرد، در حالي كه در هنر دوران مدرن مي‌گفتند وقتي كاري نقد مي شود، نقد اثر مطرح مي‌شود، نه نقد هنرمند.

اين هنرمند خاطرنشان كرد: با اين وجود اگر انديشه موجود در اثر هنري زير سوال برود، هنرمند مي‌تواند رنجيده خاطر شود، اما بايد توجه كرد كه دوران نقد سنتي كه در آن شخصيت هنرمند هدف نقد قرار مي گرفت، گذشته است.

وي ادامه داد: نقاد هنري آگاه به چهار عنصر روانشناسي، جامعه شناسي، مباني هنر و اصول نگارش نداريم و از طرف ديگر در نقد هنري باندبازي وجود دارد، به طوري كه برخي گروه هاي هنري معتقدند هر چه اثر هنري در گروه آن‌ها خلق مي‌شود، آثار خوب است و هيچ اثر هنري ضعيفي توسط اعضاي دسته آن‌ها خلق نمي‌شود.

نقد هنري باعث بالا رفتن سطح فرهنگ جامعه مي شود

معرك‌نژاد گفت: نبود نقد و منتقد منصفانه و انجام نقد توسط هنرمندان باعث ايجاد مشكلاتي در اين عرصه شده و مشخص نيست براي حل اين مشكل چه راه حلي وجود دارد.

وي افزود: نقد هنري باعث شناخت بهتر اثر هنري و بالا رفتن سطح فرهنگ جامعه مي‌شود و در نتيجه نقد آثار هنري، جامعه را به پويايي مي‌كشاند. در واقع اثر هنري قابليت‌هاي بالقوه‌اي دارد كه منتقد هنري با شكافتن و بررسي آن‌ها، اين قابليت ها را بالفعل مي‌كند.

اين منتقد هنري اظهار داشت: اثر هنري متن اولي است كه نقد به عنوان يك متن دوم بر اثر وجود اين متن اول خلق مي‌شود. در نتيجه مي‌توان گفت نقد به عنوان متني كه خلق مي‌شود، يك اثر هنري محسوب مي‌شود.

وي اضافه كرد: نقد علاوه بر اين كه در نتيجه وجود يك اثر هنري خلق مي‌شود، خود نيز خلق آثار هنري بعدي را پايه‌ريزي مي‌كند و ديد مخاطب هنري و فرهنگ جامعه را ارتقا مي دهد.

معرك‌نژاد بيان داشت: اجازه نقد، نقدپذيري و منتقد باسواد در كشورهاي ديگر وجود دارد، اما متاسفانه ما در فرهنگ خود عادت نداريم حرف ديگران را بپذيريم، حتي اگر اين نقد منصفانه باشد و بيشتر به تعريف و تمجيد از خودمان اهميت مي دهيم.

وي ادامه داد: منتقد بايد منصف باشد و هنرمند هم پذيراي نقد باشد و وجود چنين فضايي باعث پويايي جامعه مي‌شود، اما متاسفانه در حال حاضر چنين اتفاقي بين هنرمندان و منتقدان هنري نمي‌افتد و به همين دليل در هنر پيشرفت نمي كنيم و به دليل نبود نقد پويا براساس اصول نقد در جامعه ما، آثار هنري درجا مي‌زند و مدام تكرار مي‌شوند.

اين هنرمند خاطرنشان كرد: موضوع ديگري كه در اين زمينه ضربه زده، معضلات موجود در جامعه هنري ما است. متاسفانه اكثر هنرمندان ما به طور آكادميك رشته‌هاي هنري را نخوانده‌اند و كساني هم كه در دانشگاه‌ها به تدريس هنر مي‌پردازند، در مواردي به سطحي نرسيده‌اند كه مدام سواد هنري خود را ارتقا دهند.

وي گفت: چنين شرايطي باعث مي‌شود كه در مواردي استاد از هنرجوي خود عقب‌تر باشد و در نتيجه پويايي هنري در دانشگاه ايجاد نشود و استعداد هنرجو تخريب شود.

جنبه نازل آثار هنري در رسانه ها تبليغ مي شود

معرك‌نژاد افزود: مشكلات ديگر به جامعه ما برمي گردد. ما در جامعه خود به شعور فرهنگي و شناخت اثر هنري نرسيده ايم و گاه اثر درجه چندم را به كار درجه يك ترجيح مي دهيم، نگاه ما به آثار هنري سنتي است و به سطح نازلي از خلق آثار هنري توجه داريم.

وي اظهار داشت: بايد توجه داشت كه هنرمند ناجی جامعه نيست و صرفا مي تواند به تلاش فردي خود بپردازد و تغيير اين نگاه هاي نازل به هنر، وظيفه دستگاه هايي است كه بايد به فرهنگ سازي جامعه بپردازند.

اين منتقد هنري اضافه كرد: البته بايد توجه كرد كه بخشي از جامعه هم به آثار هنري نازل نياز دارند، اما متاسفانه جنبه نازل آثار هنري در رسانه هاي ديداري چون تلويزيون تبليغ مي شود و در نتيجه مخاطب به اين گونه آثار به عنوان سطح استاندارد اثر هنري عادت مي كند.

نقد، سليقه‌اي برخورد كردن با اثر هنري نيست

معرك نژاد اظهار داشت: نقد، سليقه اي برخورد كردن با اثر هنري نيست. ما در مجموع 20 نوع رويكرد انتقادي داريم كه هر كدام 10 زيرشاخه دارد و در نتيجه 200 نوع شيوه نقد هنري در جهان وجود دارد.

وي اضافه كرد: يك منتقد هنري بايد در يكي از اين شاخه هاي نقد كار كند و لازم نيست به همه شاخه هاي نقد هنري مسلط باشد، بلكه او بايد از زاويه يكي از اين شاخه هاي نقد هنري به بررسي اثر هنري بپردازد.

اين منتقد هنري بيان داشت: از طرف ديگر منتقد هنري بايد فرد دست به قلمي باشد، مخاطب خود را بشناسد و روانشناسي اجتماعي بداند، در نتيجه نقد يك هنر چندجانبه است و منتقد بايد به دانش هاي مختلف مسلط باشد.

وي ادامه داد: به دليل آشنا نبودن برخي منتقدان هنري با دانش هاي روان شناسي، جامعه شناسي، اصول هنري و فن نگارش گاه نقدهايي نوشته مي شود كه ويژه يك اثر هنري خاص نيست و مي توان آن ها را به هر اثر هنري چسباند.

فرهنگ نقدپذيري در جامعه وجود ندارد

هم چنین يك دكتراي جامعه شناسي دانشگاه اصفهان در این باره گفت: دليل نبود فرهنگ نقدپذيري در جامعه ما، اين است كه ما هنوز به رشد فرهنگي نرسيده ايم.

مسعود كيان‌پور در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: اگر جامعه ما به رشد فرهنگي رسيده بود، ديدگاه‌هاي مختلف مي‌توانست در آن مطرح شود و قابل احترام باشد.

وي افزود: در جوامع فاقد تكثرگرايي، قضاوت ها صفر و صد است، به طوري كه اگر نظر طرف مقابل مثل نظر ما باشد، نظر او را درست مي دانيم و اگر نظرش مخالف نظر ما باشد، نظر او را اشتباه مي دانيم، در حالي كه اگر مدارا بين نظرات وجود داشته باشد، مي توانيم نظرات مختلف را بپذيريم.

كيان پور بيان داشت: در جامعه اهل نقد، فضا بسته نيست و افراد بدون ترس از واكنش طرف مقابل به بيان ديدگاه هاي خود مي پردازند و در برابر بيان اين ديدگاه ها تخريب شخصيتي و اخلاقي نمي شوند، متهم نمي شوند و زير سوال نمي روند.

وي اضافه كرد: توسعه سياسي و فرهنگي يك جامعه زمينه اي براي بروز ديدگاه هاي مختلف در آن فراهم مي كند. بالا رفتن ظرفيت هاي افراد براي شنيدن نظر مخالف، جلوگيري از واكنش احساسي و ايجاد فضاي عقلاني هم در اين مورد اهميت دارد.

اين جامعه شناس خاطرنشان كرد: بايد به هنگام بررسي نقدها به جنبه استدلالي و منطق آن ها توجه كنيم و تلاش كنيم تا از نقدها آموزه هايي را دريافت كنيم.

وي ادامه داد: جامعه ما يك جامعه در حال گذار از سنت به مدرنيته است، به طوري كه در اين جامعه هم با پيامدها، كالاها و تكنولوژي جامعه مدرن روبرو هستيم و هم هنوز برخي از عرصه هاي ما سنتي است و به همين دليل در موارد زيادي در جامعه خود دچار تناقض هستيم.

نقد كردن اصول دارد

كيان پور گفت: فايده وجود فرهنگ نقد در يك جامعه اين است كه پيش از اين كه از بيرون به اين جامعه بابت اشكالاتش نقد شود، خود افراد حاضر در آن جامعه متوجه ايرادات جامعه خود مي شوند و براي اصلاح آن تلاش مي كنند.

وي افزود: جوامع پيشرفته از دل خود به نقد مشكلات موجود در جامعه مي پردازند، ايرادات خود را برطرف مي كنند و به عيب خود آگاه مي شوند.

اين جامعه شناس اظهار داشت: نقد كردن هم اصول دارد و نقاد بايد در لحن و نقد خود نيت خير نشان دهد. لحن همراه با توهين و تحقير را براي نقد كردن بايد كنار گذاشت و از موضع برتر اخلاقي به نقد افراد نپرداخت.

وي اضافه كرد: بايد در كمال صداقت و احترام، با رفتار و استدلال منطقي و با نيت خير و بدون غرض ورزي به نقد امور پرداخت.

كيان پور بيان داشت: اگر نقد را منصفانه و به جا يافتيم، بايد درصدد رفع اشكالات وارده بربياييم و نبايد اجازه دهيم احساسات بر قضاوت ما درباره نقد مطرح شده تاثير بگذارد.

وي ادامه داد: در فضايي كه افراد بحث منطقي مي كنند، يكي از نقدكنندگان و نقدشوندگان مي توانند يكديگر را قانع كنند، مگر اين كه نقد مبتني بر احساسات و لجبازي باشد.

اين جامعه شناس خاطرنشان كرد: منطق و صداقت باعث مي شود كسي كه منطقش قوي تر باشد، پيروز شود. با اين وجود همه اين موضوعات نسبي است و ممكن است بخشي از حرف طرف مقابل را قبول كنيم و بخش ديگري از حرف او را نپذيريم.

با وجود تمام این مشکلات می توان امیدوار بود که همدلی هنرمندان و منتقدان هنری برای آشنایی با نظریه های انتقادی جدید و اخلاق نقد شاید بتواند به پیشرفت فضای هنری این شهر در نقد هنری کمک کند.

گزارش: الهام باطنی

کد خبر 2098302

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha