به گزارش خبرگزاری مهر، يكي از مشكلاتي كه تقريبا در عموم خانواده ها وجود دارد اختلاف سليقه بين زن و مرد است. اختلاف سليقه بين زن و شوهر گاه در ارتباط با مسائل اصولي و اساسي و گاه در امور بسيار ساده و پيش پا افتاده تحقق مي يابد. حتي اگر زن و شوهر اصول همانندي و كفويت را در امر ازدواج در نظر گرفته باشند، بازهم اختلاف سليقه بين آن دو امري قطعي است، زيرا هر انساني داراي آراء و افكار خاصي است و همين امر سبب مي شود كه از سليقه هاي متفاوت برخوردار باشند. نا گفته نماند كه برخي از پيوندهاي ازدواج بدون در نظر گرفتن ضوابط و معيارهاي همانندي انجام مي گيرد كه دامنه اختلافات در اين گونه پيوندها عميقتر و گسترده تر است.
اختلاف سليقه بين زن و شوهر به دليل اختلاف خلق و خوي ايجاد مي شود و تحقق اختلاف سليقه در محيط خانوادگي امري اجتناب ناپذير است. همه روانشناسان تفاوت هاي فردي را به عنوان يك اصل مسلم روان شناسي پذيرا شده اند. وقتي بين دو خواهر و برادر توامان واقعي كه از يك سلول به وجود آمده اند، دوگانگي و تفاوت وجود دارد، چگونه مي توان انتظار داشت بين زن و شوهري كه داراي صفات ارثي متفاوت هستند و با فرهنگ و آداب ويژه اي رشد يافته اند، اختلاف سليقه وجود نداشته باشد.
البته اختلاف سليقه بين زن و شوهر مهم نيست، بلكه نكته حائز اهميت اين است كه بايد اختلافات سليقه اي را حل و فصل كرد. گاه بين زن و مرد در امر ساده اي اختلاف نظر پيش مي آيد و چون زن و شوهر با اصول اخلاقي و روان شناسي آشنايي كافي ندارند، به اعمال و رفتارهايي مبادرت مي كنند كه نه تنها اختلاف سليقه را از بين نمي برد، بلكه دامنه اختلاف را نيز عميقتر و گسترده تر مي كند. در حالي كه زن و شوهر كمي عقل و فكر خود را به كار مي گرفتند، به آساني و سهولت اختلاف سليقه ميان آن دو حل و فصل مي شد و كوچكترين تضادي بين آنها به وجود نمي آمد.
در اين جا به برخي از روشهاي هنرمندانه كه به كار بردن آنها براي زن و شوهر ضروري است، اشاره مي شود؛
-اولين نكته اي كه زن ومرد در هنگام برخورد با اختلاف سليقه بايد به آن توجه داشته باشند، اين است كه هر يك پيش از آنكه به سليقه خود اشاره نمايد، در آغاز ذوق و سليقه طرف مقابل خود را مورد تاييد قرار دهد و با كمال شهامت اعتراف كند كه بسياري از افراد سليقه او را به كار مي بندند و آنگاه سليقه خود را ابراز كنيم، بدون اينكه به دفاع از سليقه خويش بپردازيم. زيرا تعريف و تمجيد از سليقه شخصي تحقير ضمني سليقه طرف مقابل است.
-ما به عنوان زن يا مرد وقتي سليقه خود را ابراز مي كنيم بكوشيم از هر نوع تحميل و اجباري جدا خودداري نماييم، زيرا هر گاه عقيده و فكري به انسان تحميل شود، ناخودآگاه به مقابله و دفاع مي پردازيم. به خاطر داشته باشيم پيامبر گرامي اسلام (ص) با اينكه عالي ترين برنامه هاي زندگي را به جامعه ارائه مي دادند. هرگز بر نامه هاي زندگي خود را به افراد تحميل نمي كردند،بلكه نقش بيان كننده را به عهده داشتند. خداوند متعال در سوره غاشيه، آيه 21 مي فرمايند: همانا تو بيان كننده هستي،نه تحميل كننده. لذا زن و مرد هم بايد اظهار كننده سليقه خود باشند،نه تحميل كننده آن.
-به ياد داشته باشيم كه وقتي سليقه خود را بيان مي كنيم، سخن ما بايد سرشار از نرمي و ملايمت و بر كنار از هر تندي و تيزي باشد چرا كه برخورد تند و تيز موجب انزجار و نفرت مي شود.
-نكته بسيار حساس و ظريف اينكه زن و شوهر نبايد اختلافات سليقه اي را در حوزه محبت و صميميت خانوادگي دخالت دهند، زيرا اختلاف سليقه در همه خانواده ها وجود دارد و اگر قرار باشد اختلاف سليقه در صفا و صميميت خانوادگي خدشه وارد كند، بايد در همه خانواده ها به جاي صميميت، نقار و كدورت حاكم باشد.بهتر آن است كه براي از بين بردن توهمات و پيش داوريها، زن ومرد خانه پس از برخورد سليقه اي، ميزان مهر و محبت نسبت به طرف مقابل را افزايش دهند تا كمترين خللي در صميميت خانوادگي ايجاد نگردد.
پس روش پسنديده اين است كه زن يا شوهربه جاي ابراز سليقه با صداقت و ايمان سعي كنند براي طرف مقابل الگو باشند. بديهي است كه انسان سعي مي كند همه رفتارهاي فرد الگو را در رفتار و كردارخود مورد پيروي قرار دهد. امام صادق(ع) سودمندترين راه دعوت كردن به نيكي ها را دعوت الگويي مي دانست.
نظر شما