به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه «شناسنامه» این هفته به مصاحبه با مجید انصاری معاون پارلمانی رئیس جمهور اختصاص داشت.
بنابر این گزارش حجت الاسلام مجید انصاری در ابتدای مصاحبه تلویزیونی خود در مورد رابطه خود با دکتر حسن روحانی گفت:«من آقای روحانی را برای اولین بار قبل از انقلاب در مسجد انقلابی قم دیدم. بعد هم ایشان را مشخصاً در مسجد ارک تهران و در جریان سخنرانی معروف ایشان در این مسجد از نزدیک دیدیم و با مراتب سخنوری و سیاست ورزی ایشان آشنا شدیم. در آن ایام ما طلبه های جوانی بودیم که خبر رسید فعالان سیاسی دانشگاه در تهران برای آیت الله شهید سید مصطفی خمینی در مسجد ارک مراسمی ترتیب داده اند. ما هم با اتوبوس از قم به تهران آمدیم و در این جلسه معروف شرکت کردیم. سیاسیون معروف آن زمان صاحبت عزا بودند و دم در مسجد ایستاده بودند. این برایم جالب بود که برا اولین بار می دیدم برای برپایی ختم یک روحانی، جمعیتی از میان جماعت غیرروحانی، اساتید دانشگاه و دانشجویان که بعضاً حتی کروات هم زده بودند صاحب عزا هستند.»
وی ادامه داد:«جناب آقای روحانی در آن مراسم منبر تاریخی رفتند و آن جمله معروف که را گفتند و آنجا بود که برای اولین بار از لفظ امام خمینی استفاده شد. از آنجا آشنایی ما با آقای روحانی آغاز شد. در مجلس اول همراه با هم وارد مجلس شدیم و در ادامه و در ادوار مختلف مجلس خدمت ایشان بودیم. در دوره سوم خبرگان رهبری هم که هر دو حضور داشتیم، عضو یک کمیسیون بودیم. نزدیک به 12-13 سال هم هست که در مجمع تشخیص مصلحت نظام در خدمت ایشان هستیم.»
انصاری در پاسخ به این سوال که کدام طیف از اصولگرایان را بیشتر قبول دارید و کدام یک از طیف های اصلاح طلب را قبول ندارید، گفت:«من وجود طیف اصلاح طلب و اصولگرا که زیر خیمه نظام و ذیل قانون اساسی فعالیت می کنند و ارکان و اصول نظام را به رسمیت شناخته و قبول دارند را مفید و ضروری می دانم.شخصا جریانات اصولگرا و اصلاح طلب را که در قول و عمل به راه و اندیشه حضرت امام (ره) نزدیک تر هستند و در مدار عقلانیت و اعتدال حرکت می کنند را بیشتر می پسندم.»
وی ادامه داد:«بنده حرکات افراطی را زیاد نمی پسندم و معتقدم تندروی در جبهه اصلاحات در درجه اول به خود ِ اصلاحات لطمه زده و خواهد زد و بعد به دیگران! همچنین در جریان اصولگرا، افراط گری ها، تندروی ها و نگاه قهرآمیز به دیگران داشتن با منطق اسلام و سیره پیامبر(ص) و سیره عملی امام و توصیه های ایشان ناسازگار است. اگر به منشور برادری امام توجه کنیم، می بینیم ایشان بر ضرورت چند صدایی بودن جامعه و حضور تشکل های متعدد تاکید دارند و در عین حال توصیه می کنند که مرزهای رقابت نباید به مرزهای خصومت، منفعت طلبی های شخصی و آلودگی های دنیایی آلوده شود.»
انصاری افزود:«سال 67 به دلیل مسائلی که در عرصه سیاسی پیش آمده بود، عده ای روحانیون تهران تصمیم گرفتند از جامعه روحانیت مبارز منشعب شوند و مجمع روحانیون مبارز را تاسیس کنند. چون احتمال می دادند به اختلاف افکنی متهم شوند و از این رهگذر فکر می کردند حضرت امام با این تصمیم مخالف باشد، ترجیح دادند با ایشان مشورت کنند. این مشورت صورت گرفت و در نهایت این موضوع مشخص شد که حضرت امام نه تنها مخالفتی نداشتند بلکه گویی منتظر چنین چیزی بودند. امام یک سیاستمدار ورزیده و کارکشته بودند و می دانستند واقعیات بیرونی جامعه را با دستور نمی توان از بین برد. در سطح جامعه اختلاف نظر وجود داشت و در سازمان عمومی روحانیت هم طبیعتاً این اختلاف نظر وجود داشت. اگر سازمان وسیع روحانیت فقط یک حرف و یک صدا بود، ممکن بود یک عده ای از روحانیت جدا شوند.»
وی همچنین گفت:«بعد از ارتحال حضرت امام، در همان ماه های اول مجمع روحانیون مبارز با مقام معظم رهبری ملاقاتی داشت که این موضوع به نوعی مطرح شد. آقا فرمودند حتی اگر مجمع روحانیون مبارز هم نبود و یا یک روزی چنین مجمعی وجود نداشته باشد، من به مصلحت کشور و روحانیت می دانم که جریان یا جریان های دیگری باشد. از زمان تاسیس مجمع روحانیون مبارز حضرت امام مبلغی را بابت هزینه های جاری دفتر جامعه روحانیت مبارز و مجمع روحانیون مبارزه کمک می کردند که بعد از رحلت حضرت امام این موضوع از سوی مقام معظم رهبری ادامه داشت و تا امروز هم ادامه دارد.»
انصاری همچنین گفت:«مبلغ، چندان زیاد نیست اما نگاهی که وجود دارد مهم است. مقام معظم رهبری مانند حضرت امام در موضوعات سیاسی نوعاً به تکثر تاکید داشتند، البته با اقتضاعات خاص خود!»
وی افزود:«نه از اصولگرایی تعریف روشنی وجود دارد و نه از اصلاح طلبی. در نقاطی این دو جریان خیلی به هم نزدیک می شوند. در بسیاری از مسائل کارشناسی وقتی پای بحث می نشینیم، اختلافی وجود ندارد. در مجمع تشخیص مصلحت نظام ترکیب متفاوتی از جریان های سیاسی وجود دارد.در این 12 سال مباحث مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... مطرح شده که من جز یکی- دو مورد به یاد ندارم از زاویه این دو جریان اختلاف اساسی وجود داشته باشد.»
انصاری همچنین گفت:« البته در برخی مسائل سیاسی و در حوزه حقوق اساسی و آزادی های فردی- اجتماعی اختلافات این دو جریان سیاسی کشور پر رنگ تر می شود چون این موضوعات به دیدگاه ها برمی گردد. در این مباحث هم اینطور نیست که بحث اسلام و کفر باشد و نوعی اختلاف سلیقه وجود دارد که البته بعضی از آن ها مهم است و جا دارد دو طیف بر سر این مباحث صحبت مبنایی کنند تا دیدگاه هایشان به هم نزدیک شود. در نهایت بنده جریانات معتدل و مصلحت اندیشی که در چهارچوب خط امام فعالیت می کنند را بیشتر می پسندم و به آن ها احساس نزدیکی بیشتری دارم.»
حجت الاسلام انصاری در بخش دیگری از «شناسنامه» در مورد آشنایی خود با امام گفت:«روستای ما که امروز تبدیل به شهر شده، محل مذهبی و روحانیت پروری بود و روحانیان زیادی در سطح ملی و استانی داشته و دارد. مرحوم پدر ما معمم نبود اما منبر می رفت و انسان اهل مطالعه ای بود و ارادت ویژه ای نسبت به اهل بیت (ع) داشت. ایشان برای افزایش سطح آگاهی مذهبی مردم از آیت الله سبحانی دعوت کردند تا در آنجا سخنرانی داشته باشند. سال 43-44 بود که ایشان آمدند. در آن ایام به دلیل اینکه مصادف بود با تبعید امام، موضوع حضرت امام در مجامع دینی مطرح بود. آیت الله سبحانی هم که از شاگردان حضرت امام بودند، در طول ماه رمضان که منبر تشریف می بردند همیشه در پایان سخنرانی خود برای امام با نام آیت الله خمینی دعا می کردند. آنجا بود که نام حضرت امام را از زبان ایشان و در قالب این دعا ها شنیدم. بعدها هم ایشان برای مرحوم پدرم به مناسب عید نوروز کارت تبریکی ارسال کردند که یک طرف آن تصویر حضرت امام بود و طرف دیگر پرچمی روی کره زمین گسترانده شده بود که روی آن نوشته شده بود:( بود برما آن روزی به مطلق، که در گردش درآید پرچم حق) در واقع آن روز بود که برای اولین بار عکس حضرت امام را دیدم که همان کارت موجب، گزارش گزارشگران و دستگیری ابوی ما شد.»
وی ادامه داد:«ما به آیت الله سبحانی ارادت ویژه داشته و داریم اما به دلیل مشغله هایی که بیشتر در تهران داشتم ارتباط کمی بین ما بوده اما اخیراً خدمت ایشان رسیدم. آیت الله سبحانی همیشه محبت داشته اند و ما هم به ایشان ارادت داریم. حتی عامل طلبه شدن اخوی بزرگ من و بنده هم تشویق های ایشان و تاثیرات آیت الله سبحانی بود.»
معاون پارلمانی دکتر روحانی در ادامه برنامه راجع به طبع هنری خود هم گفت:«قم که برای تبلیغ می رفتم، به دنبال شیوه جذاب تری بودم. در آن ایام آقای قرائتی شیوه تخته سیاه را تازه باب کرده بودند و برای طلبه های جوان تر دوره ای هم در حوزه برگزار کردند که من هم در آن دوره شرکت کردم. در نهایت این شیوه را امتحان کردم و دیدم خیلی جذاب است. به همین دلیل هرجایی که برای تبلیغ می رفتم، یک منبر سنتی داشتم و در کنار آن و در طول روز برای اقشار مختلف جامعه با همین سبک تخته سیاه برنامه هایی را اجرا می کردیم.»
وی ادامه داد:«کم کم به این نتیجه رسیدم که جذابیت کارهای هنری بالاست. به همین دلیل به سمت ساماندهی گروه های سرود حرکت کردیم و چند نمایشنامه هم نوشتم و در شهرهای مختلف کارگردانی کردم. علی رغم فشاری که از سوی ساواک وجود داشت سعی می کردیم در این نمایش ها بیشتر به نقد اجتماعی و سیاسی بپردازیم. ساواک هم این موضوع را در نهایت تحمل نکرد و ما را دستگیر کرد. رئیس ساواک وقتی من را دستگیر کردند با فحاشی و تهدید گفت ما نفهمیدیم تو آخوندی یا لوتی و سینما چی! تو عمامه پیامبر را روی سرت گذاشتی و باید بالای منبر قال الصادق (ع) بگویی اما آمده ای و کارگردانی تئاتر می کنی؟»
انصاری افزود:«آن زمان فضا طوری نبود که جوان ها زیاد جذب روحانیت و دین شوند اما وقتی این نمایشنامه ها سامان داده شد، مسجد و محوطه آن هم برای بحث های تخته سیاهی پر می شد و هم برای این نمایش ها! از این طریق جوانان زیادی جذب شدند که بعد از انقلاب بسیاری از آن ها به جبهه رفتند و شهید شدند و با برخی دیگر از این عزیزان هم امروز در ارتباطم.»
معاون پارلمانی رئیس جمهور کشورمان در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود در مورد حضور در بیت امام گفت:«رزق های الهی فقط محدود به رزق مادی نیست. در این میان بنده اخلاص مرحوم ابوی و والده را در درجه اول می دانم. والدین ما در شرایط دشواری ما سه نفر را برای طلبگی به قم فرستادند. از طرف دیگر ما از دوران کودکی با نام امام آشنایی پیدا کردیم و در ادامه در حوزه علمیه با روحانیون به نام مبارز کرمانی آشنا شدیم. من از 13 سالگی مقلد امام بودیم و خانواده ما اگرچه ایشان را ندیده بود، به امام عشق می ورزید.»
وی ادامه داد:«این علاقمندی باعث شد اخوی ما (محمد علی انصاری) در سال 56 و 57 پای ثابت راهپیمایی ها و سخنران مراسمات قم باشد. در اکثر راهپیمایی های قم که در میدان امام به پایان می رسید، یا اخوی ما سخنرانی می کرد یا مرحوم شهید بشارت. این مساله موجب شد کمیته استقبال قم با حضور ایشان تشکیل شود و به طور طبیعی وقتی حضرت امام به قم تشریف آوردند، اخوی در حلقه اعضای دفتر قرار گرفتند. اخوی ما عاشقانه در دفتر ماند و وقتی امام به تهران آمدند ایشان در خدمت امام بود. در طول 10 سال ایشان فقط یک مسافرت کوتاه برای انجام حج واجب داشتند و بقیه ایام در خدمت امام بود. این مساله موجب شد ما هم سعادت دیدار امام را پیدا کنیم. بعد از رحلت حضرت امام هم طبیعتاً در خدمت بیت حضرت امام و حاج احمد آقای خمینی بودیم و اخوی ما (دکتر حمید انصاری) در موسسه فعالیت داشتند.»
انصاری افزود:«ما خدمتگذاری به امام و بیت ایشان و مرقد امام را یک عطیه الهی می دانیم و آن را با هیچ منصب و عنوان دیگری قابل قیاس نمی دانیم و امیدواریم در آخرت هم مشمول شفاعت ایشان باشیم و آن جا هم در خدمت امام باشیم.»
حجت الاسلام انصاری که سابقه حضور در ادوار مختلف مجلس، از جمله مجلس ششم را در کارنامه دارد، در مورد علت استعفای برخی از نمایندگان مجلس ششم گفت:«در مسولیت های مختلفی که به عهده داشته ام سعی کرده ام از خدا کمک بگیرم و با توجه به اقتضاعات آن مسولیت، به وظایفی که دارم عمل کنم. در آن زمان از نگاه من در بررسی صلاحیت ها در حق برخی از دوستان ظلم و تندروی شده بود و آن ها هم هرچه تلاش کردند به نتیجه نرسیدند و نتوانستند احقاق حق کنند و صلاحیتشان رد شده بود. البته تندروی هایی مثل جریان تحصن ها صورت گرفت که از دید من زیبنده نبود. من ضمن اینکه همه جا از حقوق این دوستان دفاع می کردم، اما به شخصه نمی پسندیدم که این تضییع حق باعث شود صدای دادخواهی آنقدر بلند شود که موجبات سوء استفاده دیگران را فراهم بیاورد.»
وی ادامه داد:«تکلیف مجلس هفتم مشخص شده بود و مجلس ششم روزهای پایانی خود را سپری می کرد که برخی از دوستان برای همین مدت کوتاه شروع به استعفا کردن دادند. هدف از استعفا این بود که می خواستند از فرصتی که آیین نامه مجلس در مورد استعفا فراهم می کند استفاده کنند و مطالبی را در جهت دادخواهی خودشان بیان کنند. من این کار را به دو جهت صلاح نمی دانستم. اولاً انتخابات تمام شده بود و دیگر فایده ای نداشت. ثانیاً تعابیر و گفتارها گاهی از حدود مصلحت خارح می شود. لذا من در مخالفت با یکی از استعفاها صحبت کردم و گفتم ما با هدف خدمت به مردم وارد مجلس شدیم. از این دوران خدمت یک ماه باقی مانده و باید از این فرصت باقی مانده حداکثر استفاده را داشته باشیم.»
اتصاری افزود:«بعضی از تعابیری که در این صحبت ها بیان می شد گاهی انتخابات دوره هفتم مجلس به طور کلی زیر سوال می رفت که بنده این را قبول نداشتم. البته من هم قبول داشتم که در بعضی از حوزه های انتخابیه خوب عمل نشده و رد صلاحیت هایی که صورت گرفته بود موجب ایجاد عدم تعادل سیاسی شده بود. من به برخی موارد مثل برخوردی که با من در دوره هفتم انتخابات مجلس در تهران شد، انتقاد داشتم که از راه قانونی به شورای نگهبان شکایت کردم که آقایان یا رسیدگی کردند یا نکردند! وظیفه من بود که شکایت کنم.»
معاون پارلمانی رئیس جمهور در بخش دیگری از «شناسنامه» در مورد ماجرای انتخابات 88 گفت:«حوادث انتخابات، برای همه حوادث تلخی بود و باز برای همه هزینه هایی را در پی داشت. فکر نمی کنم کسی از دلسوزان نظام و انقلاب از چیزی که پیش آمد راضی و خشنود باشند. ظرفیت پرداختن به این موضوع در یک برنامه مستقل تلویزیونی و حتی به شکل مناظره ای وجود دارد. در یک توضیح مختصر می توانم بگویم حوادث ناگوار انتخابات 88 دارای مقدمات و موخراتی بود. هم در مقدمات و هم در موخرات عناصر، جریانات، افراد و دستگاه هایی تقصیر جدی داشتند و تخلفاتی از قانون به طور حتم صورت گرفت. در مجموع حوادث ناگواری اتفاق افتاد که هیچ کس آن را تایید نمی کند.»
وی ادامه داد:« موضوع انتخابات موضوع حساسی است و افتخار جمهوری اسلامی و ابتکار حضرت امام (ره) به حساب می آید. حضرت امام از ابتدا فرمودند جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیشتر، نه یک کلمه کمتر! جمهوریت و اسلامیت یک حقیقت از دل هم بیرون آمده است و نمی توان هیچ کدام از این دو اصل را به نفع یا ضرر دیگری تضعیف و تقویت کرد. هر کدام از این دو اصل که تضعیف شود، دیگری هم با ضعف روبه رو خواهد شد. مقام معظم رهبری فرمودند جمهوریت انضمامی نیست و اسلامیت و جمهوریت هر دو یک حقیقت هستند »
انصاری افزود:«. نظام انتخاباتی کشور باید آسیب شناسی شود. ضمن اینکه اصل انتخابات در کشور ما یک افتخار است و در دنیا از جهت برگزاری انتخابات، رکوردار هستیم. این افتخار نظام جمهوری اسلامی است که مهندسی آغازین آن برگرفته از متن فقه، قرآن و سیره نبوی توسط امام اینطور بوده که از رهبری نظام تا رئیس جمهور و نمایندگان مجلس و... از رای مردم قدرت بگیرند. البته با ضوابط و شرایط اسلامی.»
معاون پارلمانی دکتر روحانی همچنین گفت:«برای آینده باید آسیب های نظام انتخاباتی را برطرف کنیم. در غیر این صورت چه بخواهیم و چه نخواهیم در هر انتخابات حواشی، اما و اگرها و چه بسا ناخواسته تضییع حقوق دو جانبه را شاهد خواهیم بود. گاهی ممکن است تضییع حقوق نظام صورت بگیرد و گاهی هم تضییع حق حق دار و گروه ها شود.فکر می کنم وقت آن رسیده که نظام جامع انتخاباتی را بازنگری، آسیب شناسی و بهینه سازی کنیم.»
وی افزود:«بحث ضابطه مند کردن فعالیت های سیاسی و حزبی و گروهی یکی دیگر از مسائل مهم است. گرچه قانون احزاب را داریم اما این قانون هنوز به درستی نهادینه نشده است. قواعد بازی سیاسی باید تدوین و به رسمیت شناخته شود. هم زیستی مسالمت آمیز و مسابقه عادلانه در عرصه سیاسی باید نهادینه شود. قدرت نباید موجب امتیاز در عرصه مسابقه شود. در مسابقات انتخاباتی مانند مسابقات ورزشی باید عدالت موج بزند. عدالت امکانات، تبلیغات، عرصه برگزاری و در نهایت عدالت داوری و تمکین از قانون نکته بسیار مهمی است. اگر این موضوع از آغاز تا پایان به درستی تعریف و تبیین شود فکر می کنم هرگز شاهد حوادث تلخ این چنینی نخواهیم بود.»
حجت الاسلام انصاری در ادامه مصاحبه تلویزیونی خود در مورد راز حضور 12 ساله خود در مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت:«اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام مستقیماً توسط رهبر معظم انقلاب انتخاب می شوند. حتماً ایشان برای انتخاب خود شاخصه ها و دلایلی را مد نظر دارند. تحلیل و بررسی ترکیب اعضای مجمع در طی سه دوره ای که آنجا حضور داشته ام نشان می دهد چند نکته مد نظر ایشان بوده است. اول اینکه مجمع به واسطه وظیفه ای که دارد باید فراگیری داشته باشد و اندیشه ها و دیدگاه های مختلف در آن جا حضور داشته باشند و از این منظر همیشه در ترکیب سیاسی مجمع تنوع وجود داشته است. بنده هم عضو مجمع روحانیون مبارز و جریان اصلاح طلبی هستم. البته همواره شاخص خط امام و ایستادگی بر موازین امام را برای خودم اصلی می دانم و با خدا هم عهد کرده ام تا زمانی که زنده ام بر این میثاق استوار باشم.»
وی ادامه داد:«این نظام حاصل خون دل امام، شهدا و فداکاری ملت است. انسان در مقابل عظمت ملت ایران احساس حقارت می کند. ما هم باید میثاقی که شهدا با خط امام داشته اند را ادامه دهیم. از نقاط قوت مجمع تشخیص مصلحت نظام این است که مشروح مذاکرات مجمع و حتی در مواردی مشروح مذاکرات کمیسیون ها عیناً خدمت رهبری ارائه می شود و ایشان دیدگاه ها و اظهار نظرها را مطالعه می کنند. یکی از وظایف اصلی مجمع تشخیص طبق قانون اساسی این است که اعضای مجمع مشاوران رهبری در سیاست های کلان کشور هستند. اعضا در مقام مشورت باید بدون رودواسی و با شجاعت، اخلاص و ... مشاوره خود را ارائه و بیان کنند.»
مجید انصاری افزود:«اگر من حس می کنم مصلحت کشور این است که فلان اتفاق بیفتد نباید از بیان نظر مشورتی خود مضایقه کنم. البته جمع بندی همه مباحث به دست رهبری می رسد و ایشان تصمیم نهایی را می گیرند. اما ما در مقام مشاوره باید صادقانه و شجاعانه عمل کنیم و مشورت دهیم.»
معاون پارلمانی رئیس جمهور در بخش دیگری از «شناسنامه» گفت:«در دو نقطه نگران آسیب رسیدن به خط اصیل امام هستم. اولین نگرانی ام در مورد نگاه محوری امام به حق مردم است. در کشور ما هم مثل خیلی از کشورهای دیگر منطقه، حکومتی ارتجاعی، وابسته، سیاه و موروثی قدرت را در دست داشت که رای مردم در آن هیچ نقشی نداشت. یک روحانی به نام اسلام و مرجعیت آمد، درکنار مردم ایستاد و گفت آزادی را خدا به شما داده که این آزادی را از شما سلب کرده اند، من آمده ام تا حق مطلوب شما را احیا کنم! او این کار را انجام داد و مردم به هویت و اصالت دست پیدا کردند.»
وی ادامه داد:«اوایل انقلاب خیلی ها حتی برخی از دلسوزان این موضوع را مطرح و به امام مشورت می دادند که مردم آماده نیستند و به واسطه این که سال سال ها زیر استبداد و در خفقان بوده اند، کشور را چند سالی با شورای انقلاب اداره کنید. نیازی هم به قانون اساسی نیست چون شما هر چه بگویید، مردم روی سرشان قرار می دهند. اما امام حتی از لحظه ها و روزها هم ساده عبور نکردند و فرمودند رفراندوم اصل نظام و رفراندوم قانون اساسی باید خیلی سریع برگزار شود تا از این طریق مردم را به استیفای حقوق خود عادت دهند.»
انصاری افزود:«اگر نظام ما در مقابل صدام، جنگ، تحریم و... ایستاده است، این ایستادگی به پشتوانه داوطلبانه و عاشقانه مردم از نظام بوده است. گاهی می بینم اندیشه هایی به وجود می آید که به نوعی رای و حق مردم تضییع می شود، بنده این را قبلاً از اینکه به ضرر جمهوریت نظام بدانم، به ضرر اسلامیت می دانم. مردم نباید از صحنه خارج شوند. امام فرمود اگر این نظام آسیب ببیند، اسلام سیلی خواهد خورد و شاید سال ها نتواند قد راست کند.»
وی همچنین گفت:«گاهی می بینیم شبه روشنفکری ها و خودباختگی هایی صورت می گیرد. اینکه تصور کنیم در دنیای امروز صحبت از اسلام، ارزش های اسلامی و حکومت دینی باعث خجالت است، به نظرم یک تهدید محسوب می شود. ما معتقدیم اسلام و قرآن ظرفیت اداره کل جهان را دارد و منتظر روزی هستیم که کل دنیا بر اساس ارزش های الهی و انسانی که در قرآن تبیین شده، اداره شود. البته اسلام ِ جامع و کامل نه اسلام تنگ نظرانه و متحجرانه!»
انصاری ادامه داد:«گاهی افرادی هستند که حکومت دینی و ولایی را در برابر مردم سالاری و دموکراسی تلقی می کنند و فکر می کنند اگر کشور بخواهد پیشرفت کند، باید در این حوزه ها کمرنگ شویم در حالی که بین دین و سیاست و بین پیشرفت و اسلامی زیستن آشتی و عینیت برقرار است. اتفاقاً با اسلام درست زودتر می توان به پیشرفت رسید. مشروط به اینکه ما نظرات شخصی و فردی و تنگ نظرانه خود را عین اسلام ندانیم. دایره اسلام بسیار وسیع و اسلام دین بسیار منعطفی است. فکر می کنم باید از چهره اسلام راستین و حکومت علوی انجام شود.»
وی افزود:«بعضی ها فکر می کنند حکومت علوی یعنی حکومت تانک، شمشیر وشلاق! ما باید چهره رحمانی اسلام، نظام و ولایت فقیه و چهره شخص ولی فقیه را ترسیم و تبیین کنیم و آن را به نسل جوان منتقل کنیم. استفاده مقطعی، ابزاری و سوداگرایانه از فرمایشات و اندیشه امام یکی از خطرهای بزرگی است که وجود دارد که یک عده برای کوبیدن طرف مقابل به بخشی از اندیشه و رفتار امام تمسک می کند و طرف مقابل برای کوبین رقیب خود به بخش دیگری از رفتار و اندیشه امام متوسل می شود. به تعبیر حجت الاسلام حاج حسن خمینی نگاه کاریکاتوری به اسلام،امام و خط امام،ظلم به اسلام و امام است. اینکه ما جزئی از سخن و رفتار امام را بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی برجسته و پررنگ کنیم در نهایت به اصل موضوع لطمه می زند.»
مجید انصاری همچنین گفت:«اگر من ِ اصلاح طلب برای خارج کردن دوست اصولگرایم به سخن و رفتاری از امام تمسک کنم که برای موضوع دیگری گفته شده، کار ناشایسته ای است. در مقابل اصولگرای عزیز هم اگر بدون توجه به شرایط زمانی و مکانی، به برخی سخنان امام تمسک کند و مسائلی را با هم شبیه سازی کند که به هم شبیه نیستند، کار پسندیده ای نیست.»
وی افزود:«خط امام این بوده که در درون نظام چند صدایی و اختلافات جریانات سیاسی زیر خیمه نظام به رسیمت شناخته شود. امروز هم به همین شکل است. در یکی از انتخابات یکی از بزرگان جناح راست به دلیل جریان سازی هایی که علیه او صورت گرفته بود، رای نیاورد. حضرت امام بلافاصله برای حفظ این نیروی انقلابی و سابقه دار مسولیت سنگینی به ایشان دادند. یا گاهی برای کوبیدن یکی از وزرا از سوی برخی شخصیت ها فعالیت های زیادی صورت می گرفت که حضرت امام نامه ای نوشتند که شما چرا اینطور قضاوت می کنید و با دیدن یک نظریه متفاوت طرف مقابل را متهم به شرک و کفر می کنید؟»
انصاری همچنین گفت:«خدمت به نظام و ولایت فقیه و رهبری این نیست که یک جریانی مرتب تلاش کند که بگوید جریان رقیب ضد ولایت فقیه، ضد امام، ضد ارزش و... است. از دید بنده جریانات مختلف سیاسی با هم رقابت و اختلاف نظر دارند و ممکن است به نهادها و عملکردها انتقادهای مختلف داشته باشند اما من در طیف وسیعی از جریان اصلاح طلب زندگی کرده ام و با جریان اصولگرا هم مرتبط بوده اند. با قطعیت می گویم که اکثریت قاطع این ها اصل نظام، نظریه ولایت فقیه، رهبری معظم انقلاب و شخص ولی فقیه را هم قبول دارند و هم مایل هستند این جایگاه همواره نافذ و محبوب باشد اما نظراتی هم دارند. عقیده بنده این است که دفاع از ولایت فقیه و رهبری با برخی از شیوه هایی که انجام می شود، منافات دارد. در واقع برخی از دوستی ها ناخواسته ضربه بیشتری را نسبت به برخی از دشمنی ها وارد می کند.»
وی ادامه داد:«در این مقطع اگر همدلی، همفکری و هم افزایی قدرت ملی را مد نظر قرار دهیم و زیر خیمه نظام که عمود و ارکان آن مشخص است، سعی کنیم کدورت ها را کنار بگذاریم و اگر اشتباهی هم صورت گرفته، اشتباهات را تصحیح کنیم. چه جریانی می تواند بگوید که معصوم بوده؟ هیچ جریانی معصوم نیست...»
حجت الاسلام انصاری در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود اظهار داشت:«خوشبختانه خط و راه امام و همچنین صدا و سیمای امام هنوز در حافظه نزدیک مردم ما وجود دارد. بیت حضرت امام و شخص حاج حسن آقا مثل پدر بزرگوارشان (حاج احمد خمینی) رفتاری متین، ساده و مردمی دارند و از نظام و رهبری خالصانه حمایت می کنند. عشق حاج احمد به امام طوری بود که ما بعد از رحلت حضرت امام واقعاً نگران بودیم که او از شدت علاقه، قالب تهی کند اما ایشان در همان شرایط اصرار داشتند که خبرگان رهبری سریع تر رهبر جدید را انتخاب کند.»
وی ادامه داد:«همه باید دقت کنند و نزدیکان به بیت امام باید بیشتر توجه داشته باشند تا همچنان نام و پرچم امام مانند نام حضرت رسول (ص) باقی بماند. باید از این نام و یاد پاسداری و حفاظت کنیم و در این مسیر قطعاً وظیفه نزدیکان سنگین تر است.»
مجید انصاری در پایان برنامه هم گفت:«هم تاکیدات رهبری و هم خواست مردم و هم برنامه جدی دولت این است که ما فعلاً تمام توان کشور و قوا را به سمت پیشرفت کشور، رفع مشکلات مردم، اعتلای جایگاه مردم و... سوق داده شود. مشکلات و موانع زیادی وجود دارد اما اگر در کنار هم باشیم و اراده خالصانه ای وجود داشته باشد، با توکل به خدا، عنایت حضرت ولیعصر (عج) و حمایت های مردم از نظام جمهوری اسلامی می توانیم بر مشکلات غلبه کنیم. امیدواریم موج امید و نشاطی که در جامعه به وجود آمده روزافزون شود و هر روز شاهد این باشیم که باری از روی دوش مردم برداشته شده و لبخند روی لب آن ها نشانده شده باشد.»
وی همچنین گفت:«بعد از گذشت قرن ها از مظلومیت ائمه و مظلومیت شیعه این انقلاب به ثمر نشسته است. امروز نظام جمهوری اسلامی به عنوان مهم ترین میراث حضرت امام در دست ماست و امیدهایی که در داخل و خارج از کشور به این انقلاب بسته شده، بسیار زیاد است. هر کم کاری و تنبلی که از سوی امثال من صورت بگیرد، خیانت به این امید است و در مقابل هر گامی که خالصانه برا تقویت نظام و برطرف کردن مشکلات مردم برداریم بی شک مورد توجه خدا و حضرت صاحب الزمان و نشانه امانت داری است.»
نظر شما