۱۶ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۵

«هوپاتیا» قدم به کتابفروشی‌ها گذاشت

«هوپاتیا» قدم به کتابفروشی‌ها گذاشت

کتاب «هوپاتیا» نوشته سندی دونوان با ترجمه فاطمه شاداب در قالب یکی از عناوین مجموعه «شخصیت‌های تاثیرگذار» انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر،‌ حدود 2 هزار و 500 سال پیش در یونان باستان، دگرگونی‌های فرهنگی و سیاسی رخ داد و این کشور وارد عصر طلایی تاریخ خود شد که طی آن، بنیان دموکراسی و سرچشمه‌های پژوهش دانشگاهی شکل گرفت. به این ترتیب گام‌هایی بزرگ در زمینه پزشکی و علم برداشته شد، معماری پیشرفت کرد و نمایشنامه‌ها و اشعاری حماسی خلق شد.

بعد از سقوط شهر تروا در جنگ تروا که حدود سال 1180 پیش از میلاد رخ داد، سربازان یونانی به کشوری فرو رفته در باتلاق قحطی و اقتصادی از هم پاشیده بازگشتند. زمان بازسازی بود و یونان با گذار به دوره دولتشهرهای مستقل و پایه‌گذاری بازی‌های المپیک، دگرگونی سیاسی و فرهنگی 400 ساله‌ای را پس از جنگ از سر گذراند. آتن کانون پیشرفت‌های معماری، هنر، علم و فلسفه شد. حدود سال 460 پیش از میلاد، یونان باستان قدم به عصر طلایی خود گذاشت. در این عصر، مردم‌سالاری مستقر شد و طلیعه مطالعات دانشگاهی پدیدار شد.

هوپاتیا ریاضیدان، مخترع و فیلسوف یونانی در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم میلادی زندگی می‌کرد. در این دوره تاریخی، مسیحیان با کافران دشمنی عمیقی داشتند. هوپاتیا فرزند آخرین مدیر کتابخانه اسکندریه بود و به همین دلیل هم تمام علوم زمان خود را فرا گرفت. به دلیل اطلاق لقب کافر به هوپاتیا، عده‌ای مسیحی خشمگین به او حمله کرده و او را به شهیدی کافر مبدل کردند.

سندی دونوان نویسنده این کتاب،‌ درباره تاریخ، اقتصاد، حکومت و سایر موضوع‌ها کتاب‌های متعددی برای خوانندگان جوان نوشته است. او روزنامه‌نگار، ناشر مجله و طراح وب‌سایت اینترنتی هم بوده است. دونوان در رشته روزنامه‌نگاری دارای مدرک کارشناسی و در رشته سیاست‌های عمومی دارای مدرک کارشناسی ارشد است. سندی دونوان در شهر مینیاپولیس ایالت مینه‌سوتای آمریکا با همسر و دو پسر خود زندگی می‌کند.

«قتل در خیابان‌ها»، «شهر دانش»، «دختر تئون»، «افلاطونیان، کافران و مسیحیان»، «درگیری بین علم و دین»، «ویرانی یک معبد»، «اسقف اعظم بی‌رحم»، «پایانی غم‌انگیز»، «میراث یک فیلسوف»، «گاهشمار»، «زندگی هوپاتیا در یک نگاه»، «منابعی برای مطالعه بیش‌تر»، «شرح اصطلاحات»، «یادداشت‌ها»، «کتاب‌شناسی برگزیده» و «نمایه» بخش‌های مختلف این کتاب را تشکیل می‌دهند.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

سرانجام معبد عظیم سراپیوم در برابر آن‌ها در هم شکست. بسیاری از افراد از میان جمعیت، بقایای مجسمه را از پایه سنگی‌اش جدا کردند و آن را از معبد بیرون آوردند و در خیابان‌های اسکندریه روی زمین کشیدند. هنگامی که بقایای مجسمه در خیابان‌های شهر کشیده می‌شد، مردم از شادی فریاد می‌کشیدند. مسیحیان و کافران در خیابان‌ها صف کشیده بودند، بعضی شادی می‌کردند و برخی در سکوت، مبهوت ایستاده بودند. شایع شده بود که آن روز، هزاران نفر از کافران، با دیدن مجسمه ارزشمند خدایشان که در خیابان‌های شهر کشیده می‌شد، از دین و آیینشان چشم پوشیدند. اغلب آن‌ها بعد از دیدن این که دین مسیح چقدر قدرتمند است، به این دین روی آوردند.

هدف اسقف اعظم هم همین بود که کافران از جمله هوپاتیا به مسیحیت روی آورند. هدف دیگر بنای یک کلیسای قدرتمند بود تا خطر دین‌های دیگری را که احتمال داشت با مسیحیت به رقابت برخیزند، از بین ببرد. تئوفیلوس پیروانش را تشویق کرد تا مجسمه را در سرتاسر خیابان‌های شهر بکشند، چون می‌خواست به کافران اسکندریه بفهماند که خدایشان چقدر ناتون است. طبق فرمان امپراتور، که مقرر شده بود نمادهای کافران برای کمک به فقیران استفاده شود، تئوفیلوس برنامه دیگری در پیش گرفت که باعث آزار بیش‌تر کافران می‌شد. وی در مراسم عمومی در میدان مرکزی شهر، فلزات گرانبهای مجسمه‌های کافران را ذوب کرد و از آ‌ن‌ها برای ساختن نمادهای مسیحیان برای نمایش در کلیسا استفاده کرد یا آن‌ها را به فقرا بخشید. احتمالا او دستور نابودی تمام کتاب‌هایی را که در سراپیوم موجود بودند هم داده است. بعضی مورخان می‌گویند که او به موسیوم هم رفته و دستور تخریب این معبد و نیز کتاب‌های کتابخانه را هم داده است.

این کتاب با 112 صفحه مصور، شمارگان هزار و 500 نسخه و قیمت 5 هزار و 200 تومان منتشر شده است.

کد خبر 2249957

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha