پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

استاد امریکایی در گفتگو با مهر بررسی کرد:

چگونه هورمون "اکسیتوسین" باعث احساس نوع‌دوستی می‌شود/ مغز را می‌توان فریب داد

چگونه هورمون "اکسیتوسین" باعث احساس نوع‌دوستی می‌شود/ مغز را می‌توان فریب داد

پروفسور پل زاک استاد دانشگاه کلارمونت امریکا معتقد است به لحاظ عصب شناختی می توان همان احساسات ناشی از دیدن حضوری افراد و احساس دوستی و همدلی متعاقب این دیدار که با آزاد شدن هورمون "اکسیتوسین" حاصل می شود را از طریق مشاهده و شنیدن هنر، موسیقی و آثار فرهنگی آن جوامع در ذهن ایجاد کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، علوم انسانی نقش مهم و اساسی در توسعه یافتگی جوامع دارد. نقش این علوم می تواند مستقیم و غیر مستقیم باشد. به این معنا که نوع تفکر انتقادی حاصل از آموزش علوم انسانی می تواند زمینه ساز توسعه یافتگی جوامع باشد. آنچه در ادامه می آید درباره نقش علوم انسانی در توسعه یافتگی جوامع است که در گفتگو با پروفسور پل زاک استاد دانشگاه کلارمونت آمریکا مورد بررسی قرار گرفته است.

نقش علوم انسانی در توسعه یافتگی جوامع چیست؟

هنر، ادبیات و موسیقی تأثیرات عصب شناختی فوق العاده ای برای انسان دارند. در واقع این مقولات به افراد دیگر این اجازه را می دهند تا از فعالیتهای مغزی افراد دیگر و از دنیای فعالیتهای ذهنی و مغزی آنها آگاه شوند.

بر این اساس علوم انسانی می تواند به همدلی و فهم افراد از یکدیگر منجر شود به ویژه کسانی که خودشان را دوست ندارند. در واقع علوم انسانی از جمله هنر باعث می شود تا از فرهنگ کسانی که آشنایی با آن نداریم مطلع و آگاه شویم. این آگاهی نهایتا منجر به همدلی و دوستی میان فرهنگهای مختلف می شود.

مغزهای اجتماعی ما نیازمند این نیستند که برای دیدن افراد مختلف از جوامع گوناگون به آن سرزمینها سفر کنیم بلکه به لحاظ عصب شناختی می توان همان احساسات ناشی از دیدن حضوری افراد و احساس دوستی و همدلی متعاقب این دیدار که با آزاد شدن هورمون "اکسیتوسین" حاصل می شود را از طریق مشاهده و شنیدن هنر، موسیقی و آثار فرهنگی آن جوامع در ذهن ایجاد کرد. در واقع اینکه مستقیم آن افراد را ببینیم یا اینکه هنر آنها را مشاهده کنیم و یا بشنویم در احساس دوستی که در مغز نسبت به آنها ایجاد می شود تفاوتی ندارد.

 

برخی معتقد هستند که توسعه سیاسی مقدم برتوسعه اقتصادی است و برخی معتقد هستند که عکس این موضوع صادق است. دیدگاه شما در این خصوص چیست؟

معتقد هستم که توسعه اقتصادی مستلزم توسعه و ثبات سیاسی است. در واقع کافی است که توسعه یافتگی روسیه وچین را در سالهای پس از سقوط کمونیسم با یکدیگر مقایسه کنیم.

در واقع توسعه اقتصادی از طریق توسعه سیاسی رخ می دهد. اگر در جامعه ای آزادیهای سیاسی و به طور کلی توسعه سیاسی وجود داشته باشد در آن صورت توسعه اقتصادی نیز رخ خواهد داد.

وقتیکه مردم در سرنوشت خود دخیل هستند و در جامعه شاهد نهادهای مشارکت قانونی و مردمی هستیم در این صورت رشد اقتصادی و ثروت اجتناب ناپذیر خواهد بود.

 

پل زاک دانش آموخته نورواقتصاد از دانشگاه پنسیلوانیا است. او فوق دکترای خود را از دانشگاه هاروارد أخذ کرده است. کتاب "بازار اخلاقی: نقش انتقادی ارزشها در اقتصاد" از جمله آثار او به شمار می‌روند.

کد خبر 2340693

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha