پیام‌نما

وَلَنْ تَرْضَى عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ * * * یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی. بگو: مسلماً هدایت خدا فقط هدایت [واقعی] است. و اگر پس از دانشی که [چون قرآن] برایت آمده از هوا و هوس های آنان پیروی کنی، از سوی خدا هیچ سرپرست و یاوری برای تو نخواهد بود. * * * از تو کی خوشنود گردند ای ودود! / از رهی، هرگز نصاری و یهود؟

۲۴ اسفند ۱۳۹۳، ۱۳:۵۶

نوزدهمين شماره فصلنامه علمی پژوهشی تاريخ فلسفه منتشر می‌شود

نوزدهمين شماره فصلنامه علمی پژوهشی تاريخ فلسفه منتشر می‌شود

به همت بنیاد حکمت اسلامی صدرا نوزدهمين شماره فصلنامه علمی پژوهشی تاريخ فلسفه، مربوط به زمستان ۱۳۹۳ به زودی منتشر و در اختيار علاقه مندان قرار می‌گيرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، اين شماره مشتمل بر آثار ذيل است: «مقايسه دو سنخ خردورزي خودبنياد و وحي‌بنياد در مناظره ابوحاتم رازي و محمد بن زکرياي رازي» اثر عباسعلي منصوري و دکتر احد فرامرز قرا ملکي؛ «فهم حقيقت نزد پيشاسقراطيان» از دکتر سعيد شاپوري؛ «سعادت از منظر ارسطو و ابن مسکويه رازي» به قلم دکتر علي محمد ساجدي و هاجر دارايي تبار؛ «مقايسه نظريات منطقي ـ زبانشناختي فارابي با اصول و نظريات زبان‌شناسي معاصر» بتحقيق دکتر محمودرضا مراديان و دکتر علي نوري خاتونباني؛ «ارزيابي انتقادي خوانش هگل از بنياد آموزه‌هاي هراكليتوس» اثر داريوش درويشي؛ « فارابي و نظريه تمايز وجود از ماهيت» از دکتر قاسم پورحسن و «تحليل انتقادي ـ تطبيقي جامع آثار اخلاقي خواجه نصيرالدين طوسي» بتحقيق دکتر فرشته ابوالحسني نيارکي.

در سرمقاله اين شماره مي خوانيم: تعيين و تشخيص زباني خاص براي هر دانش، متمايز از ساير دانشها، امري بظاهر روشن و غيرقابل انكار است و چند و چون در آن معنا ندارد. اين زبان اختصاصي تنها محدود به اصطلاحات و واژگان فني مُستعمل در هر علم نيست بلكه عمدتاً به ساختار، چشم‌انداز و به ويژه روح حاكم بر آن زبان بازمي گردد. اين در حالي است كه ترابط و مشاركت علوم در برخي زمينه‌ها بسيار زياد است و علوم بلحاظ قواعد و مناسبات، ارتباط تنگاتنگي دارند.

در گفتمان و فروعات مربوط به فلسفه علم نيز يكي از مقولات اساسي همين مقوله «زبان علم» است. اگرچه اين معنا در تقسيمبندي علوم نزد قُدما و شرايط و مبادي آن چندان متمايز و مستقل نگرديده بود، ليكن وقتي به اصولي چون مفردات و روشها و تعاريف نظر مي كردند، خواه‌ناخواه به نقش «زبان علم» هم التفات داشتند و آن را در تحديد و تشخيص دانشها موثر مي دانستند؛ نگارش رساله‌هايي چون الحدود ابن‌سينا، الحروف فارابي، كبري في المنطق ميرسيد شريف و دهها نوشته ديگر از ايندست، عمدتاً و اصالتاً بر مقوله زبان تأكيد و تمركز يافته‌اند.

زبان فلسفه و اهل آن، «برهان» است. در صناعات خمس، برهان از جدل و سفسطه و شعر و خطابه جدا شده است. اگر در همين تفكيك و تمايز دقت كنيم، شرايط و مقدمات فلسفه و زبان اختصاصي آن آشكار ميشود. از ديد معلم اول، برهان بدين اعتبار از بقيه ممتاز است كه از زباني ناظر بر واقع برخوردار است و هرچند تمامي دانشها واقع‌نما هستند، گويي فلسفه در اين محاكات و واقع‌نمايي سهم بيشتري دارد. زبان برهان كه زبان فلسفه است، بدين اعتبار است كه اين زبان از ساير زبانهاي علوم و بويژه از زبان روزمره و عادي فاصله ميگيرد؛ اگر در ذهن و ضمير مردمان چنين جلوه كرده است كه فيلسوفان به تعقيد و ابهام و كلي‌گويي تمايل دارند، ناشي از سنخ زباني و البته سنخ انديشگي فلسفه و فيلسوفان است وگرنه هيچ فيلسوفي در غموض و دشواري زبان تعمد ندارد.

اما اگر به پيوستگي و ترابط ميان زبان و تفكر قائل باشيم و زبان را آيينه و جلوه و ساحت ملفوظِ تفكر بدانيم، آنگاه ساخت و بافت و روح حاكم بر زبان را مصنوعي و تكلف‌آميز نميدانيم و اهل فلسفه را متهم به لفاظي و پيچيده‌گويي نمي كنيم. اگر امروزه سخن از ساده‌سازي زبان فلسفه بميان مي‌آيد و حتي در نزديك ساختن آن به زبان روزمره و امور عادي و رايج زندگي تلاش ميشود، بايد به نتايج اين ساده‌سازي، بويژه در قياس با مبادي پذيرفته شده در تكوين علم نيز بينديشيم و آفاق دو سنت كلاسيك و جديد در مقوله زبان فلسفه را با يكديگر مقايسه كنيم. اميد كه تأملات اصحاب فلسفه به اين ساحت مهم معطوف گرديده و به ويژه بتواند در عرضه زباني استوار در گفتمان فلسفي معاصر مدد رساند.

کد خبر 2518665

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha