به گزارش خبرگزاری مهر، ممکن است برای هرکدام از ما پیشآمده باشد که بارها و در موقعیتهای مختلف عبارت «کسب معرفت» را شنیده باشیم و این کلمه در نگاه اول، عبارتی ثقیل و نامأنوس به نظر میآید درحالیکه باکمی تأمل در جزئیات آن خواهیم دید این معرفت، کلید به وجود آمدن تغییرات دلپذیر در زیارت است. مطالعه ابعاد کاربردی زیارت و ایجاد معرفت در آن، ما را بر آن داشت تا با حجتالاسلاموالمسلمین سید محمد محسن دعائی همصحبت شویم و پیرامون معنای عام معرفت و چگونگی کسب آن در زیارت به گفتوگو بنشینیم. حجتالاسلاموالمسلمین سید محمد محسن دعائی، کارشناس ارشد الهیات و معارف اسلامی و از شاگردان آیتالله بهجت، آیتالله حسنزاده آملی، علامه حسینی تهرانی و آیتالله جوادی آملی است. وی در کارنامه خود، سابقه معاون آموزشی بنیاد فرهنگی باقرالعلوم قم و معاون پژوهشی و برنامهریزی بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی را ثبت کرده است، حجتالاسلاموالمسلمین دعائی هماکنون مدیر مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی نور است. در ادامه این گفتوگو را بخوانید.
*منظور ما از معرفت چیست؟ اینکه میگوییم ما در یک موضوع باید معرفت داشته باشیم به چه معناست؟
واژه معرفت که یک کلمه عربی هست به معنای شناخت و آگاهی است، در مورد زیارت نیز یعنی شناخت و آگاهی که پشتیبان آموزهای به نام زیارت میباشد، اصطلاحاً به کسی که میخواهد این آموزه دینی را عملیاتی کند زائر می گوییم، زائر برای انجام زیارت نیاز به یکسری دانشها و آگاهیهایی دارد که بعضی از آنها بهاینترتیب است: مثلاً زائر باید نسبت به کسی که به زیارت آن میرود، شناخت داشته باشد، جایگاه و هویت او را کامل بشناسد؛ در زیارتهای معمولی نیز همینطور است، اگر شما مثلاً میخواهید به زیارت برادرتان، یکی از اقوام و یا به دیدار یکی از علما بروید، اگر او را نشناسید، هیچ آگاهی نسبت به هویت او و جایگاه او نداشته باشید، نمیتوانید ارتباطی به نام زیارت با او برقرار کنید و طبیعی است که این دانش، آگاهی و معرفت هم دارای مراتب است، زائر هرچقدر ابعاد وجودی زیارت شونده را بیشتر و کاملتر بشناسد، در برقراری ارتباط با او موفقتر عمل میکند و فلسفه زیارت را بهتر عملیاتی میکند.
پس یکی از محورهای معرفتی که زائر به آن نیاز دارد، شناخت نسبت به کسی است که میخواهد او را زیارت کند، یکی دیگر از محورهای موردنیاز شناخت برای زائر چگونگی زیارت اولیاء الهی است، چگونگی زیارت، چرایی زیارت، آداب زیارت و نقش زیارت در زندگی یک مسلمان، درواقع کارکردهای زیارت در زندگی فردی و زندگی اجتماعی است که زائر باید به تمام اینها آشنایی عمیق داشته باشد تا بتواند بیشترین بهره را از عبادتی به نام زیارت برای خود کسب کند.
*این شناخت چطور به دست میآید که نقش زیارت را در زندگی درک کنیم؟
راههای کسب معرفت و شناخت مشخص است، انسان شناخت را یا با ابزارهای حسی خود به دست میآورد، یا از راه چشم، یا از راه گوش، یا از راه لمس، چشایی و بویایی است یا انسان شناخت را از راه تعقل و تفکر به دست میآورد؛ یکی از ابزارهای شناخت در وجود انسان عقل و دیگری حس است. شهود و کشف یک منشأ دیگری برای شناخت است، در واقع اگر انسان بتواند در یک سطحی خود را ارتقاء دهد که شناختهای کسبشده بر اساس علم و معرفت حضوری باشد، دیگر نورعلی نور خواهد بود.بنابراین مجاری شناخت در انسان حس، عقل یا شهود است اما در مورد زیارت اولیاء خدا طبیعی است که ما بیشترین استفاده را میتوانیم از ادبیات دینی خود داشته باشیم؛ نظر به جایگاه بسیار برجسته مقوله زیارت و آموزه زیارت در تربیتهای اسلامی، پیامبر اسلام(ص) و ائمه(ع) به میزان گسترده برای تبیین چیستی، چرایی و چگونگی زیارت با پیروانشان صحبت کردند.
یک زائر اگر میخواهد بر ارزش زیارت از یکسو، فلسفه زیارت از سوی دیگر، آداب زیارت از سوی سوم و پاداش زیارت و کارکرد زیارت در زندگی اجتماعی و فردی خود واقف باشد، بهترین راه این است که به همان منابع دسته اول دینی در این سرفصل مراجعه کند. حالا به خاطر اینکه بعضی با زبان عربی آشنا نیست، این روایات و آیات نورانی در این مسیر توسط بزرگانی از اسلام شناسان و فقهای، متکلمین و دانشمندان اسلامی در طول تاریخ تشیع مورد پردازش و تبیین قرارگرفته است، بعضی برای آن مجموعههای اختصاصی را فراهم کردهاند، بعضی کتاب نوشتهاند و بعضی مجموعههای راهنما تدوین و تدارک دیدهاند؛ برای اینکه ما با سرفصلها آشنایی کامل پیدا کنیم باید یک سیر مطالعاتیِ حسابشده روی منابع زیارت ازنظر فرهنگ شیعی و اسلامی داشته باشیم که این سیر مطالعاتی باید شامل آیات و روایات، شروح بر این آیات و روایات و تبیینهایی باشد که اسلامشناسان و فقهای برجسته ما انجام دادهاند.
*چنین سیری زمانبر هست و ممکن است همه نتوانند آن را انجام بدهند، اما مثلاً یکسری دورههایی در حرم مطهر رضوی با عنوان «طرح همسفر تا بهشت» انجام میشود، هرسال قبل و بعد از عید زوجهای جوان دانشجو به زیارت بارگاه امام رضا(ع) میآیند. چطور در این دوره کوتاه بتوانیم مفهوم زیارت را به آنان منتقل کنیم یا حداقل جرقهای در ذهن این عزیزان ایجاد شود؟
خوشبختانه در حرم امام رضا(ع) به خاطر وظایف و مسؤولیتهایی که مجموعههای فرهنگی حرم به دوش دارند از دیرزمان برای آشنا کردن زائران حضرت امام رضا(ع) طرح و برنامهها و تولید محصولات فرهنگی و برنامهریزی برای برگزاری جلسات اثربخش در دست اقدام بوده است.
یکی از بهترین این برنامهها، برنامهای است تحت عنوان «نگرشی دیگر به زیارت» که متن این برنامه آموزشی را موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام تولید و اساتید را با همکاری مجموعههای فرهنگی حرم تربیتکرده است؛ در این کارگاه آموزشی بر اساس یک نگرش سیستمی به مقوله زیارت و بر اساس مدل آموزش کارگاهی، زائر عمیقاً هم با فلسفه زیارت، هم با چگونگی زیارت، هم با چرایی و آداب زیارت، هم با شبهاتی که در این مورد مطرح است و هم با پردازشی که زیارت بر قلب، ذهن، فکر و نگاه زائر باید داشته باشد، آشنا میشود.
بدون استثناء هرکس در این کارگاهها شرکت کرده بعد از اتمام آن اقرار کرده که نگاه من و مهارت من برای استفاده از فرصت مغتنم تشرف به بارگاه امام رضا (ع) تغییر کرده و در مواردی هم از این بالاتر، افرادی با یک حالات معنوی خاص اذعان میکردند که ما تازه متولد شدیم و حالا میفهمیم که زیارت چه ارزشی دارد چراکه فهمیدیم زیارت به معنای حاجتخواهی تنها نیست بلکه زیارت به معنای ارتباط قلبی و شهودی با قلب عالم هستی است؛ اگر امام مدیر عالم هستی از طرف خداست، زیارت به معنای اتصال با قلب تپنده عالم هستی است.
بنابراین، زیارت یعنی مدیریت قلب زائر توسط قلب عالم هستی و این نگاه به زیارت که زائر از امام معصوم خود که او را حی و حاضر میبیند بخواهد که «آقاجان، شما دست من را بگیر و من را در شبکه هستی به سمت لقاء خدا ببرد» و این نگاه بلند کجا و اینکه ما امام را با بستن یک نخی بهعنوان دخیل برای شفای پادرد و زمینهسازی خرید خانه با او معامله کنیم، این کجا و آن کجا. پیشنهاد میشود مجموعههایی که برای استفاده از فضای ازدواج دانشجویی به حرم مطهر مشرف میشوند، حتماً کارگاه نگرش دیگر به زیارت را تجربه کنند.
*برخی وقتی از فضای معنوی حرم خارج میشوند، آن حس معنوی و حسی که در حرم به دست آوردهاند را از دست میدهند، چه کنیم که این عمل و حس در سبک زندگی آنان نیز به وجود بیاید و حفظ شود؟
یکی از فلسفههای مهم زیارت، تغییر و بازنگری نسبت به شیوه و سبک زندگی است، برای این منظور ما اولاً باید نگاهمان را به مقوله زیارت بازسازی کنیم، زیارت را اینطور بفهمیم که چگونه ما خودمان رو مقابل آینهای قرار میدهیم تا نقصها، عیبها و اشکالاتی که در سروصورت و مو و لباس ما هست، ببینیم و ترمیم کنیم و جایی را که خودش نمیتواند ببیند، آیینه به او بگوید و او برطرف کند.
باید نگاهمان به زیارت اولاً این باشد که خودمان را در محضر یک نسخه جامع کمال ببینیم یعنی شخصیت امامی که مزور ما هست بهعنوان آیینه تمام نمای کمالات الهی و انسانی موردتوجه ما قرار بگیرد. اگر ما با این نگاه به حرم مشرف شویم، باید چند کار انجام دهیم تا آن فضای معنوی برای ما نسبتاً پایدار باشد؛ نکته اول، قبل از تشرف آداب تشرف را انجام بدیم، مسئله توبه، مسئله غسل توبه و غسل زیارت؛ حرم یک محل قدسی و یک محل بهشتی است که آنجا محل ورود و خروج ارواح مقدس و فرشتگان الهی است، من چگونه با آن آلودگیها و غفلتهای روزانه خود وارد آن محل شوم؟
باید کسب آمادگی کنم برای رفتن به این محل، در این کسب آمادگی، یک بازنگری نسبت به زندگی لازم است و یک تعهدهای جدیدی را باید برای خود تعریف کنم؛ در حین تشرف من باید خودم را از فضای توجه به اطراف، شبکههای ضریح، چلچراغهای داخل حرم و آن بادبزنهایی که دست خدام هست، خارج کنم و تمام تمرکز خودم را بر قلب امام و اتصال قلب خود و امام قرار دهم.
البته اینها در لابهلای این متون زیارتی که از ائمه خارجشده موج میخورد، من اگر بر متن زیارتها تمرکز کنم، این حال به من دست میدهد و در این موقع آنچه بسیار مهم است، مراعات ادب حضور هست؛ من در محضر سلطان عالم قرارگرفتهام، در محضر کسی قرارگرفتهام که هستی مرا از نقطه آغاز آفرینش در قوس نزول تا آخرین نقطه در قوس صعود میبیند، مانند کف دست خود پیشینه من، حال من و آینده من در محضر او حاضر است بنابراین اگر امام شناسی خودم را ارتقا بدهم، حال دیگری در حرم دارم.
طبق نص روایت، من باید با امام پیمان ببندم، در موقع خروج از حرم باید دعاهای وداع را بخوانم، دعاهای بعد از زیارت را بخوانم، مضمون این دعاها آینده من و ارتباط دائمی من را با امامی که زیارت برقرار کردهام، بیان میکند؛ من باید جداولی تولید کنم که در این جداول، ارزیابی من نسبت به شخصیت امام و کیفیت فاصلهای که با امام دارم بررسی شود؛ بازنگری در صفات، بازنگری در رفتارها و تمام نگرشهای من باید لیست شود، تمام بازنگریهای من باید بیان شود، کیفیت نزدیک شدن من به او باید بیان شود، اینها با آن آینه تمام نمای کمال مورد ارزیابی قرار گیرد و در برابر امام میثاق سپاری کنم.
با این ترتیب، مطمئن باشیم چون اینیک پروسه در زندگی بعدی من میشود، من همیشه خود را در محضر امام و حال زیارت خواهم دید؛ بهعبارتدیگر همانطور که در قرآن و در اشعار بزرگان ما آمده «الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ دائِمُونَ» که ترجمهشده «خوشا آنان که دائم در نمازند»؛ ما باید به حالی برسیم که بگوییم «خوشا آنان که دائم در زیارتاند»، چگونه؟ با رسیدن به سرّ زیارت؛ سرّ زیارت با یک بیان ابتدایی این بود که من ارتباط ولایی خود را با انسان کامل تقویت کنم، در این صورت من میتوانم حال زیارت را به همه عمر خود گسترش دهم.
*پس وقتی این حال به وجود بیاید، دیگر نیاز به حضور در مکانهای زیارتی و معنوی وجود ندارد؟
قطعاً نیاز هست، برای شارژ شدنها، چطور یک ماشین وقتی بنزین میزند و یا ماشین را بازسازی میکنیم و نفس تازه میکند، بعد از مدتی باز آلودگیهای هوا و بنزین، فیلترهای او را آلوده میکند یا بنزینش تمام میشود و نیاز دارد دوباره خودش را شستوشو بدهد، بازیابی و بازسازی کند؟ لذا یک شیعه دائماً نیاز به حضور در محضر امام دارد از دو جهت؛ اول اینکه این حق امام بر ما است که بهطور مثال اگر کسی سالی یکبار بتواند به کربلا برود و نرود، مذموم تلقی شده است؛ ازاینجهت، خودِ تکرار زیارت مطلوبیت دارد زیرا از حقوق ائمه (ع) بر ما است.
دوم اینکه با داشتن برنامه تکاملی نسبت به آن، در دفعه بعدی تشرف به حرم، گزارش کار میدهیم و تا مدتزمان بعدی تعهد تازه میدهم؛ لذا ما دائم الاحتیاج به زیارت هستیم و همین، فلسفه تکرار نماز هم همین هست؛ چرا ما صبح نماز میخوانیم و خداوند فرموده ظهر هم بخوانید، چرا ظهر میخوانیم و بعد فرموده دو ساعت بعد عصر بخوانید، عصر میخوانیم فرموده مغرب و عشا هم بخوانید و بازهم گفته در دل شب بلند شوید و نماز شب هم بخوانید، چه نیازی است که این امر را تکرار کنیم؟ فرمود «اقم الصلوة لذکری».
آلودگیها، غفلتها و بودن در عالم مادی باعث وجود یک نوع پردههای ظلمانی، غفلتها و فاصله گرفتن از عالم توحید میشود و این، خودِ تکرار نماز از الطاف الهیه است، اینکه در سال باید یک ماه روزه شویم، اینکه در عمر باید یکبار به حج رویم و در زندگی به زیارت ائمه برویم و جمعهها به زیارت اموات، همه اینها در یک هندسه تربیتی متعالی تعریف میشود و آن این است که إی انسان، «إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ» تو مسافری و مسافر باید دائم خودش را برای سفر لقاءالله تجهیز کند.
در مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، سه اثر درباره زیارت تولید کردهایم، یکی متن اصلی آموزشی «نگرشی دیگر به زیارت» که استاد واسطی نوشتهاند، دیگری چهل حدیث در کتابی به نام «چهل جرعه حضور» که چهل روایت و آیه بسیار زیبا در یک تقسیمبندی سیستمی تولیدشده و کتابی نیز اخیراً به زیور طبع آراسته شد به نام «بیایید اینگونه زیارت کنیم» شامل چیستی، آداب و پاداش زیارت که یکی از محققین مؤسسه، حجتالاسلام شفیعیان تألیف کردهاند که در آن، حداقلهای لازم معرفت به زیارت، زیارت عارفانه و زیارت عاشقانه را برای خواننده تأمین میکند.
گفتگو از: سعید خلخالی
پایگاه دبيرخانه شوراي عالي فرهنگي آستان قدس رضوي
نظر شما