به گزارش خبرگزاری مهر،اولین شماره دو فصلنامه علمی-تخصصی «حکمت معاصر» در سال ۹۴ به سردبیری حمیدرضا آیت اللهی منتشر شد. صاحب امتیاز این نشریه، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است.
در اولین شماره این نشریه شش مقاله با عناوین زیر منتشر شده است:
«نظریه حرکت جوهری در ترجمه» سالار منافی اناری استاد گروه مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه علامه طباطبائی، عصمت شاهمرادی دانشجوی دکتری مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه علامه طباطبائی
این پژوهش با تمسک به نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، به سیر در لایه‌های معنایی متن، و بررسی چندمعنایی و ابهام واژگانی، و ساختاری آن می‌پردازد و در جست‌وجوی پاسخ به این پرسش است که آیا در فرایند ترجمه، متن مبدأ، حقیقتی متکثر بالذات، در سیلان، نسبی، و دسترسی‌ناپذیر دارد یا علی‌رغم شخصی‌بودن فهم، حقیقتی واحد و جوهری چندلایه دارد. تفاوت میان این دو رویکرد، ما را به رویکرد سومی می‌رساند که امکان توضیح چندمعنایی و ابهام ساختاری و واژگانی متن و درنتیجه تنوع محصول ترجمه از یک متن واحد را فراهم می‌کند.
«تخیل در اندیشهٔ ریکور و ملاصدرا»؛ محمدکاظم علمی سولا دانشیار گروه فلسفه دانشگاه فردوسی مشهد، سیده اکرم برکاتی
کارشناس ارشد فلسفه دانشگاه علامه طباطبائی
پژوهش حاضر، به بررسی دیدگاه‌های ریکور و ملاصدرا در مبحث خیال و نقش مؤثر تخیل به‌ویژه در حوزه معرفت می‌پردازد. تفاوت مبنایی اندیشه ریکور با ملاصدرا در مبحث تخیل، به این جهت است که در اندیشه ریکور، «زبان»، مبنای تبیین تخیل است. اما ملاصدرا عمل تخیل در ایجاد معرفت را عمل قوه‌ای از قوای نفس می‌داند و مستقیماً به زبان نمی‌پردازد. به‌رغم این تفاوت مبنایی، هر دو فیلسوف تخیل را واسطه‌ای میان جهان اعیان و دنیای درون ذهن، می‌دانند.
«نقد و بررسی اشکالات استاد مصباح به دو برهان صدرالمتألهین در اثبات اتحاد عالم و معلوم»؛ محمدهادی توکلی دانشجوی دکتری حکمت متعالیه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
صدرالمتألهین در اثبات نظریه اتحاد عاقل و معقول از دو برهان مدد می‌گیرد: در یکی از تحلیل وجود معلوم و در دیگری از طریق تحلیل وجود عالم سعی می‌کند مطلوب خویش را اثبات کند، که اولی به برهان تضایف و دومی به برهان نور و ظلمت نام‌گذاری شده‌اند. استاد مصباح نقدهای دقیقی بر این دو برهان وارد کرده‌اند که هرچند به تقریر صحیحی از برهان کمک می‌کنند، به‌نظر می‌رسد هیچ‌کدام از آن‌ها وارد نباشد.
«وجود محمولی و اشاره‌پذیری»؛ مهدی اسدی دکترای فلسفه اسلامی دانشگاه تهران
این نوشتار به گزارش و بررسی یکی از مهم‌ترین دیدگاه‌ها در رد وجود محمولی، یعنی بحث اشاره‌پذیری/ اشاره‌ناپذیری، می‌پردازد. برای این منظور دیدگاه برگزیده به کمک تساوی وجود و اشاره‌پذیری، تحلیلی از وجود محمولی در فلسفه اسلامی ارائه می‌کند و نشان می‌دهد یا دیدگاه مطرح در فلسفه و منطق دوره اسلامی قابل دفاع و تقویت است و یا در برخی موارد نیز دیدگاه‌های رقیب در تحلیل منطقی، بر فلسفه و منطق دوره اسلامی ترجیحی ندارند.
«رازگشایی وقوع خطا در ادراکات حسی در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبایی»؛ فروغ السادات رحیم‌پور دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان، فاطمه زارع دانشجوی دکتری حکمت متعالیه دانشگاه اصفهان
فلاسفه‌ای هم‌چون خواجه نصیرالدین طوسی و علامه طباطبایی معتقدند ادراک حسی حاصل تأثیر امر محسوس در اندام قوه حسی است. به گفته ایشان، خطای در احساس امکان‌پذیر نیست بلکه منشأ وقوع خطا در ادراکات حسی را باید در تطبیق‌دادن محسوس با واقعیت خارجی جست‌وجو کرد که این امر در اصل از شئون عقل به‌شمار می‌رود، منتهی ادراک حسی از شرایط حصول حکم عقلی است. از نظر علامه، ادراکات حسی به علم حضوری برمی‌گردد ولی تصریحی در این مورد در آثار خواجه دیده نمی‌شود.
«تطبیق آیهٔ «لیس کمثله شیء» با حقیقت محمدیه از منظر اسما و صفات الهی» هادی وکیلی استادیار گروه پژوهشی مطالعات تطبیقی عرفان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سیده‌زهره سیدفاطمی دانشجوی دکتری تصوف و عرفان دانشگاه ادیان و مذاهب قم
در این مقاله وجوه مختلف آیه «لیس کمثله شیء» درباره حرف «ک» درنظر گرفته شده است. از این آیه به‌روشنی دو تعبیر قابل استنباط است؛ این‌که حضرت رسول گرامی (ص) مظهر این اسم شریف است و دیگر این‌که به لحاظ فنی وجود «مثل» نیز بر حقیقت محمدیه و شخص حضرت رسول گرامی (ص) دلالت می‌کند.
لازم به ذکر است متن مقالات فوق از پایگاه اینترنتی این نشریه به آدرس http://wisdom.ihcs.ac.ir قابل دریافت است.
نظر شما