به گزارش خبرگزاری مهر، درسگفتارهای تابستان ۱۳۹۴ موسسه مطالعات سیاسی-اقتصادی «پرسش» اعلام شد. این درسگفتارها عبارتند از:
هنر و فلسفه: کانت به روایت دلوز با تدریس عادل مشایخی شروع دوره: چهارشنبه ۲۷ خرداد ماه ساعت ۱۷-۱۹
نقد و بررسی «سرمایه» اثر کارل مارکس
سرمایه تجاری/ جلد سوم(فصول ۱۶تا ۲۰)با تدریس حسن مرتضوی شروع دوره: شنبه ۳۰ خرداد ماه ساعت ۱۷.۳۰- ۱۹.۳۰
حسن مرتضوی در رابطه با این دوره می نویسد: ما در دوره های پیشین که به بررسی مقوله ی به ظاهر ساده سرمایه پایا در جلد دوم اختصاص داشت، پرداختیم. اما خصلت نیمه تمام جلد دوم حاکی از آن است که این مبحث بیشتر باید شکافته شود، مهمترین مسئله این است که مارکس در پایان فصول قبل در جلد دوم به موضوع عملکرد نظام اعتباری در ارتباط با تشکیل، گردش و استفاده از سرمایه ی پایا نزدیک شد. به همین دلیل ما سعی بر آن داریم در طول چهار دوره پیش رو این موضوع را بررسی نماییم که نظام اعتباری در چهارچوب قوانین یک شیوه تولید سرمایه دارانه ی ناب چگونه عمل می کند؟ در این چهار دوره مقدمات و بنیادهای نظام اعتباری را از طریق مطالعه جلد سوم کاپیتال بررسی خواهیم نمود و پس از آن مجدد به جلد دوم باز خواهیم گشت.
فرویدیسم و سیاست/ ملاحظاتی پیرامون امر سیاسی و امر جنسی با تدریس احمد نقیب زاده شروع دوره:دوشنبه ۱ تیرماه ساعت ۱۷-۱۹
طرح درس:
از زمان پیدایش جامعه شناسی به عنوان یک رشته مستقل «مبادله و مراوده» بین انسانها به موضوع اصلی این رشته تبدیل شد و مشخص شد که مبادله کالا و زن اساسی ترین بخش مبادلات بین انسانها را تشکیل می دهد که بعدها مبادله سمبل ها هم به آن اضافه شد. دراین میان یک نکته نظر اغلب جامعه شناسان را بخود جلب کرد و آن حرمت زنای با محارم در همه اجتماعات بشری از قبایل آمازونی تا پیشرفته ترین جوامع بشری بود. در کنار این، داستانهایی از جنگ بر سر یک زن یا زنان یا جنگ بخاطر عشق سینه به سینه نقل می شد:
ژزفین می شکند دمدمۀ ناپلئون کاترین خم کند آخر کمر پطر کبیر
اما تا زمان فروید کسی به طور دقیق نقش سکس در رفتار آدمیان را مورد توجه قرار نداد. او بود که بر مبنای محرومیت یا برخورداری دو حس ارس و تاناتوس را در انسانها تشخیص داد که نتیجۀ چگونگی Refoulement یا بخود بازفروبردن امیال یا پس راندن آنها به درون یا ناخودآگاه است. لیبیدو به عنوان مهمترین غریزه بیشترین نقش را در موتورخانه ناخودآگاه دارد که پستویی پر از انرژی های سرخورده و نهفته شده است و مانند اورانیوم غنی شده نیازمند یک چاشنی برای انفجار است. براین اساس مطالب این دوره به صورت زیر تقسیمبندی می شوند:
۱- سابقه موضوع تا فروید و دستگاه روانکاوی فرویدی.
۲- ویلهلم رایش شاگرد فروید و دو کتاب او به نام های «نبرد جنسی جوانان» و «روانشناسی توده های فاشیست».
۳- فرویدومارکسیست های مکتب فرانکفورت بویژه کتاب «اروس و سیویلیزاسیون» مارکوزه.
۴- فروید و نیچه ای های متأخر با پرداختن به فوکو و اندیشه های ژیل دولوز و فلیکس گواتاری و کتاب «آنتی ادیپ» آنها.
چگونه می توان تاریخ ساخت و فروریخت!؟ مروری بر چگونگی شکل گیری و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی با تدریس کمال اطهاری شروع دوره: سه شنبه ۲ تیرماه ساعت ۱۷-۱۹
طرح درس:
در پی انقلاب سوسیالیستی در اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه، نهادی (نظامی) نوین در جامعه بشری برپا شد که به تشکیل کشوری پهناور و ابرقدرت به نام اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و پس از آن اردوگاه سوسیالیسم (در مقابل اردوگاه کاپیتالیسم) در جهان انجامید. اما ۷۴ سال بعد در سال ۱۹۹۱ این نظام فروپاشید و اردوگاه سوسیالیسم برچیده شد و باعث شد سرمایه داری بتواند جهانی گردد. در واقع برای اولین بار در جهان، نظامی جهانی شده در قالب یک ابرقدرت (ایران، رم و چین باستان را بیاد آورید) بدون هجوم بنیانکن خارجی، آن هم در مدت زمانی کوتاهتر از همه آنها، فروپاشید.
این فروپاشی در زمانی رخ داد که پیش از آن فولاد این نظام در شرایطی بسیار سخت آبدیده شده بود، زیرا این نظامی بود که از درون آتش و خون جنگ جهانی اول و جنگ داخلی سر برآورده و در جنگ دوم جهانی با بیش از ۲۵ میلیون نفر تلفات نه تنها توانسته بود ماشین جنگی هراسانگیز آلمان نازی را نابود ساخته و «میهن سوسیالیستی» را از چنگ فاشیسم نجات دهد، بلکه در محو نظام آن از تاریخ جهان نقشی عمده داشت. پس از آن نیز به ابرقدرتی تعیین کننده در جهان تبدیل گشت و با طرح عینی و ذهنی آرمان سوسیالیستی و کمک خود به تحقق آن، نیمی از مردم جهان را به برپایی نظام سوسیالیستی موفق و مشتاق ساخت.
اما درست هنگامی که در دهه ۱۹۷۰ میلادی رهبران اتحاد شوروی اعلام نمودند اردوگاه کار بر سرمایه تفوق یافته است و شکست سخت ایالات متحده آمریکا در ویتنام و فراگیر شدن انقلابات ضد امپریالیستی در جهان (از آن جمله ایران و نیکاراگوئه) به همراه بحران اقتصادی جهانی، خبرِ احتضار اردوگاه سرمایه را تائید می کرد، ناگهان اردوگاه کار وارد بحران شد و پس از یک دهه بحرانی، همان طور که خود به تاریخ وارد شده بود، خود نیز از تاریخ بیرون رفت.
جامعه شناسی تاریخی به ما می آموزد که ورود به تاریخ و خروج از آن اتفاقی نیست. برای ساختن تاریخ، یا برپایی نهادها و نظامات نوین اقتصادی و اجتماعی، باید ضرورتهای تاریخی را شناخت؛ خروج از تاریخ نیز درپی عدم شناخت ضرورتهای تاریخی رخ می دهد.
بی گمان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی درپی سترگترین، فراگیرترین، یکپارچهترین و آگاهانهترین تلاش بشری تا آن زمان پدید آمد تا سرمایه داری را از تاریخ براند. تلاشی که حداقل نیم قرن با همان حدت ادامه داشت و شتابانترین دگرگونیهای مثبتی را که تا آن زمان جامعه بشری بخود دیده بود پدید آورد. اما همه این دستاوردها در یک سیلاب تاریخی شسته شد، چنان که گویی هرگز وجود نداشته است. به این پدیده بزرگ تاریخی، پژوهشگران و فعالان حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ما (بخصوص در قلمرو چپ) سکوت اختیار کرده و به گونه یک «تابو» وارد شدن در حریم آن را منع می کنند.
اما در کشورهای بیشتر توسعه یافته سرمایه داری، به پژوهش درباره علل این فراز و نشیب بزرگ تاریخی توجه فراوان شده و می شود. بخشی از این علاقه ناشی از خواست دولتهای آنها برای جلوگیری از شکل گیری نظامهای مشابه است. بخشی دیگر هم در دانشگاهها و موسسات پژوهشی در زمینه های مختلف اقتصاد سیاسی و توسعه، اقتصاد ریاضی، جامعه شناسی تاریخی، علم سیاست و ... برای انکشاف حوزه های مربوطه صورت می گیرد. چون این تجربه بزرگ تاریخ سازی و تاریخ زدایی، درسهایی آموزنده برای همه حوزه های علوم اجتماعی دارد.
در حالی که در کشورهای کمتر توسعه یافته سرمایه داری چون ایران، توجه به این زمینه پژوهشی باید بسیار بیش از کشورهای بیشتر توسعه یافته باشد، چون در کشورهای اخیر نهادهای نوین اقتصادی و اجتماعی در اساس از بطن حوزه مدنی جوشیده و بصورت قرارداد اجتماعی به حوزه سیاسی می رود، یعنی مدتها است که در جوامع آنها تاریخ سازی، هرچند با نشیب و فراز، بصورت پیوسته صورت می گیرد. اما در کشورهای کمتر توسعه یافته برای جبران عقب ماندگی ها و همزمان شدن با تاریخ، و نیز گاه درپی این یا آن آرمان، عمدتا بصورت دیکتاتوری برپایی نهادهای نوین از حوزه سیاسی به حوزه مدنی ابلاغ می شود، در نتیجه بطور معمول دچار نهادهایی کژکارکرداند و فرآیند تکامل تاریخیِ بسیار پرنوسان، گسیخته، و پردرد و رنجی را می پیمایند.
من در این درسگفتارها می کوشم با طرح پژوهش درباره چگونگی برپایی و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، روششناسی و چارچوب پژوهشی را تعریف کنم که بتواند با بدست آوردن شناخت از اصول تاریخ سازی و ماندگاری تاریخی، به کاهش درد و رنج در زایمان تاریخی جامعه ما بینجامد.
برنامه درسگفتارها
درسگفتار نخست
آیا جهش تاریخی ممکن است؟ رویکرد مارکس و انگلس به ساختن تاریخ.
درسگفتار دوم
مرحله دموکراتیک در انقلاب چه معنایی دارد؟ رویکرد لنین به ساختن تاریخ.
هژمونی چیست و چگونه حاصل میآید؟ رویکرد گرامشی به ساختن تاریخ.
درسگفتار سوم
آیا سوسیالیسم همان حکومت تک حزبی با برنامه ریزی متمرکز است؟ رویکرد به ساختن تاریخ پس از پیروزی انقلاب سوسیالیستی.
درسگفتار چهارم
چگونه می توان تاریخ ساخت و در آن ماندگار ماند؟ نتیجه گیری درباره روششناسی و برنامه پژوهشی درباره ساختن تاریخ.
برخی اسناد لازم برای مطالعه (گاه نام مترجم و یا ناشر نیامده است) :
کارل مارکس (گاه همراه با فردریش انگلس) :
- مانیفست کمونیست.
- دیباچه جلد اول سرمایه.
- ایدئولوژی آلمانی، ترجمه پرویز بابایی، نشر چشمه.
- گامی در نقد فلسفه حق هگل، ترجمه مرتضی محیط، نشر اختران.
- نقد برنامه گوتا.
- درباره تکامل مادی تاریخ، ترجمه خسرو پارسا، نشر دیگر.
- هیجدهم برومر لویی بناپارت، ترجمه باقر پرهام، نشر مرکز.
ولادیمیر ایلیچ لنین (اولیانوف) :
- توسعه سرمایه داری در روسیه.
- دو تاکتیک سوسیال دموکراسی در انقلاب دموکراتیک.
- درباره حق ملل در تعیین سرنوشت خویش.
- بیماری کودکی چپروی در کمونیسم.
رزا لوکزامبورک (گزیده ها)، ترجمه حسن مرتضوی، نشر نیکا.
آنتونیو گرامشی:
- شهریار جدید، ترجمه قادی کلائی، نشر دنیای نو.
- دولت و جامعه مدنی، ترجمه عباس میلانی، نشر اختران.
فرناندو کلودین، از کمینترن تا کمینفرم، ترجمه فرشیده میربغدادآبادی، شاپور اعتماد، هایده سناوندی، انتشارات خوارزمی.
نظر شما