۱۹ تیر ۱۳۹۴، ۱۳:۴۸

به همت نشر چشمه صورت گرفت؛

چاپ دو رمان ایرانی جدید/ گلشیری «آخرین رویای فروغ» را روایت کرد

چاپ دو رمان ایرانی جدید/ گلشیری «آخرین رویای فروغ» را روایت کرد

دو کتاب داستان ایرانی «طلابازی» و «آخرین رویای فروغ» در قالب کتاب‌های قفسه آبی نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شدند.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «آخرین رویای فروغ» نوشته سیامک گلشیری است و ۱۷ فصل دارد. پیش از شروع رمان، یک جمله از جیمز جویس نوشته شده است.

سیامک گلشیری از مترجمان و نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان است و در این حوزه بسیار فعال است. «آخرین رویای فروغ» یکی از آثار بزرگسال این نویسنده و مترجم کودک و نوجوان است.

این رمان با این سطور آغاز می شود: 

داد زد: «همین کوچه س».

زدم روی ترمز. گفتم: «چرا داد می زنی؟»

«ببخشید. دست خودم نبود.»

«اون‌ها خودشون الان به اندازه کافی داغونن. تو تازه باید...»

نگذاشت حرفم را تمام کنم. «گفتم که. دست خودم نبود. مرده شور این کوچه ها رو ببرن که یه تابلو درست و حسابی ندارن. نوربالاتو بنداز اون جا!»

با انگشت دیوار کوتاه و سفیدی را نشان داد که پشت شاخه های درخت چنار پنهان شده بود. پیچیدم به راست و نور ماشین را انداختم روی درخت. آذر گفت: «همینه.»...

این کتاب با ۱۶۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۱۵ هزار ریال منتشر شده است.  

دومین رمان ایرانی که نشر چشمه به تازگی منتشر کرده، «طلابازی» نوشته امیرحسین شربیانی است. طلابازی در ادبیات فارسی، اصطلاحی برای کیمیاگرانی است که می کوشیدند مس را به طلا تبدیل کنند اما موفق نمی شدند و به تعبیری طلابازی می کردند.

روز اول، روز پنجم، روز ششم، روز هفتم، روز هشتم، روز دهم، روز یازدهم، روز چهاردهم، روز پانزدهم، روز شانزدهم و روز هفدهم، عناوین فصل های اصلی این رمان هستند که ۵۱ بخش را بین خود جا داده‌اند.

در قسمتی از این رمان می خوانیم:

آشغال ها را جمع کردم و کیسه را گذاشتم توی سطل. کاش می شد آدم هایی را هم که دوست شان نداریم، ازشان فراری هستیم، می گذاشتیم جایی تا دیگر از دیدن شان، چهارستون بدن مان نلرزد و پاهایمان سست نشود.  

شیر آب را باز کردم و گذاشتم ظرف ها خوب خیس بخورند. تا مغز استخوان شان که خیس خورد، دستکش دستم کردم و با حرص زیاد، انگار سبیل های بابا را بکشم، افتاده به جان شان. دلم می خواست بفهمد و به خاطر خودش هم که شده قدری از این شلخته بازی هایش کم کند. اصلا مامان حق داشت برود. کی راضی می شود یک دقیقه با چنین مردی زندگی کند...

این کتاب با ۲۲۶ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۶۵ هزار ریال به چاپ رسیده است.

کد خبر 2853614

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha