به گزارش خبرگزاري مهربه نقل از روابط عمومي مؤسسه باران، دكتر صدر معاون سابق وزارت امورخارجه كشورمان گفت : عقلانيت در اداره جنگ، عامل اصلي پيروزي حزب الله و عدم دستيابي اسرائيل به اهداف خود در جنگ لبنان بود.
دكتر محمد صدرنتايج حاصل ازبحران 33 روزه لبنان را ناشي ازنحوه مديريت بحران دانست و با تاكيد بر اين نكته كه اگر جنگ به خوبي و درايت و عقلانيت مديريت نمي شد نتايجي غير از آنچه امروز شاهد آن هستيم در پي داشت به بيان برخي از وجوه اين مسئله پرداخت.
وي در ادامه اظهارداشت : يكي از اهتمامها و تلاشهاي رهبري حزب الله و به ويژه سيد حسن نصرالله تقويت انگيزه ملي در بين طوايف و جريانهاي سياسي لبنان است كه بعد از ترور رفيق حريري و با فعال شدن گفتگوهاي ملي در دستور كار قرار گرفت و درجريان جنگ 33 روزه تلاش شد اين روحيه تقويت شود تا تهاجم اسرائيل جنگ عليه حزب الله و شيعيان تلقي نشود و به عنوان يك مسئله ملي مردم و دولت لبنان مطرح شد.
دكتر صدر افزود: اين سياست كه مبتني بر واقعيت پيچيده داخلي لبنان بود در جريان جنگ بسيار موفق عمل كرد به طوري كه علاوه بر جريانهاي سياسي و تمام جريانهاي قومي و مذهبي نيز در جهت تأمين منافع و حفظ وحدت و استقلال لبنان موضع واحد گرفتند.
وي تصريح كرد: مسئله ديگر نوع برخورد و موضوع گيري سيد حسن نصر الله با كشور هاي عربي بود كه علي رغم موضع گيري كشورهاي عربي درابتداي شروع جنگ به ويژه سه كشورتأثيرگذار مصر، عربستان سعودي و اردن كه براثر لابي امريكا درگيري را منحصربه حزب الله واسرائيل قلمداد كرده و آن را مسئله عربي تلقي نمي كردند و جنگ را ناشي از ماجراجويي حزب الله درگرفتن اسير از سربازان اسرائيلي تلقي مي كردند نوع موضع گيري رهبري حزب الله به گونه ي بود كه كم كم اين دولتها از مواضع قبلي خود عدول كرده و ضمن مخالفت با ادامه جنگ و حملات اسرائيل از مخالفت با حزب الله نيز دست كشده و به حمايت بين المللي و عربي از پايان جنگ و حفظ حقوق مردم لبنان پيوستند.
صدر با اشاره به اين نكته مهم كه حزب الله عليرغم تلاشي كه از سوي گروههاي موسوم به انقلاب 14 مارس و نيز تحريك بعضي از دولتهاي خارجي به عمل مي آيد، تا دولت لبنان را فاقد اقتدار قلمددا كنندريال بر مشروعيت و اقتداردولت لبنان تأكيد كرد. وي اين امر را گامي اساسي در تقويت وحدت ملي لبنان و نيز اقتدار و ارتقاء جايگاه دولت لبنان دانسته و از مصاديق هوشياري حزب الله در شرايط بحراني برشمرد و تاكيد كرد كه عقلانيت در اداره جنگ دستاوردهاي بزرگي براي لبنان و حزب الله داشته است
وي در ادامه درخصوص دستاوردها اهم آنها را تقويت روحيه و انگيزه ملي درلبنان، وحدت طوايف ومذاهب مختلف لبنان، ارتقاء اقتدار وجايگاه دولت لبنان، تاثيرگذاري مثبت در متن نهايي قطعنامه 1701 تلطيف و تغيير مواضع كشور هاي عربي و نيز همراهي افكار بين المللي با مردم لبنان دانست وتاكيد نمود حزب الله توانست از جنگي كه علي رغم ميل باطني لبنانيها و با برنامه ريزي قبلي اسرائيل بر آنها تحميل شده بود، در جهت كاهش فشار بر حماس و سرزمينهاي اشغالي نيز بهره ببرد و اين موضوع نيز نكته اي مهم در روز جنگ بود.
سيد عبدالله صفي الدين ، نماينده حزب الله درايران نيز با تشكر ازحمايتهايي كه دولت ايران در طول سالهاي گذشته از مردم لبنان و حزب الله به عمل آورده است تأثير اين حمايتها را درپيروزي مقاومت اسلامي بسيار مهم ارزيابي كرد و به عنوان دستاوردهاي جنگ به دو نكته اشاره كرد.
وي افزود: اول اينكه هدف اصلي اسرائيل و امريكا از شروع و ادامه جنگ نابودي روحيه مقاومت در منطقه بود كه از قبل ها طرح شعار خلع سلاح حزب الله شروع شده بود ولي با توجه به مجموعه شرايط نتوانسته بودند در پيشبرد اين امر موفق باشند و اميدواربودند با حمله به لبنان بتوانند به اين هدف نائل شوند كه نه تنها در اين امر موفق نشدند بلكه روحيه مقاومت علاوه بر حزب الله و شيعيان در ديگر اقشار و طوايف لبنان نيز زنده و تقويت شد.
نماينده حزب الله در ايران يادآور شد: نكته دوم اينكه با نتايجي كه در جنگ حاصل شد با پديده انفجار روح مقاومت اسلامي در منطقه مواجه هستيم كه اين موضوع ظهور جنبش هاي مقاومت در ديگر كشورهاي منطقه را به دنبال خواهد داشت و بنظر مي رسد اين جنگ نقطه عطفي در تاريخ رژيم صهيونيستي و ديگر كشورهاي منطقه خواهد بود.
صفي الدين با اشاره به اين نكته كه عمليات انجام شده براي گرفتن اسراي اسرائيلي به هيچ وجه با برنامه ريزي قبلي نبوده است، به اين نكته اشاره كرد كه اسرائيل در طول اين جنگ از همه امكانات و توانمنديهاي خود استفاده كرد و حتي اگر امريكا نيز مي خواست در حمايت مستقيم از اسرائيل به عمليات نظامي مبادرت كند كاري فراتر از آنچه انجام شد نمي توانست صورت گيرد و عدم توفيق اسرائيل در اين جنگ در واقع به معني عدم توفيق آمريكا نيز بود.
محمد سبحاني سفير سابق ايران در لبنان ديگر شركت كننده اين ميزگرد بود كه با اشاره به تلقي هاي متفاوتي كه از لبنان وجود دارد (لبنان عربي، لبنان مسلمان، لبنان مسيحي) به نگاهي اشاره كرد كه اولين بار از سوي شيخ مهدي شمس الدين تحت عنوان «لبنان؛ لبنان» مطرح شد و اساساً از زمان امام موسي صدر دنبال مي شده و به دنبال وحدت، يكپارچگي و مقاوم كردن لبنان در مقابل تهاجم اسرائيل بوده است. اين نگاه كه به نظر سبحاني بعد از پيروزي حزب الله درسال 2000وتخليه و عقب نشيني اسرائيل ازمناطق اشغالي بيش از گذشته تقويت شد همواره دغدغه اسرائيل بوده و اسرائيل براي تضعيف اين رويكرد تلاش كرده و برنامه ريزي نموده است.
سبحاني با اشاره به اينكه حزب الله پس از سال 2000 بحث بازدارندگي را مطرح و دنبال كرد و پس از ترور رفيق حريري نيز توانست اين موضوع را درفضاي سياسي لبنان جا بياندازد كه مسلح بودن حزب الله ربطي به يك طايفه نداشته ودرراستاي تقويت قدرت بازدارندگي لبنان است، دليل شروع جنگ از سوي اسرائيل را خلع سلاح نهايي حزب الله و ايجاد نوار امنيتي مطمئن براي آن كشور دانست.
وي با تأكيد بر اينكه آنچه در جنگ 33 روزه اتفاق افتاد در تحليل اوليه هيچيك از طرفين درگيري (اسرائيل، حزب الله) و نيز دولت و گروههاي سياسي لبنان، آمريكا، كشورهاي عربي و نيز حاميان لبنان نيز به اين صورت پيش بيني نمي شد اين پيروزي را يك موفقيت انساني، اخلاقي و از همه مهمتر سياسي دانست كه لازم است از اين ديدگاه به آينده نگاه شود و تلاش گردد با توجه به واقعيت هايي كه درسياست هاي طرفين اصلي ماجرا (محور آمريكايي اسرائيلي، محور فرانسه و كشورهاي عربي و محور حزب الله، ايران و سوريه) وجود دارد از شرايط ايجاد شده بهره برداري لازم را به عمل آورد و شرايط را به نفع مقاومت و عمق استراتژيك آن تقويت كرد.


نظر شما