خبرگزاری مهر، گروه جامعه: کوه صفه که زمانی مامن حیات وحش و از نشانگان هویتی شهر اصفهان بود این روزها محل ساخت هتل، پارک، مرکز خرید و تلهکابین شده است. موضوعی که پیش از این به نامه انجمن دوستداران اصفهان انجامید و اکنون نه تنها به نامه ۹۰۰ شهروند اصفهانی منجر شده که واکنش فعالان محیط زیست در دیگر نقاط کشور و در سطح ملی را نیز در پی داشته است.
تجمع آلایندهها در صفه خطری جدی برای سلامت عمومی خواهد بود
نهصد شهروند اصفهانی به توسعه افسارگسیخته و بیضابطه در کوه صفه اعتراض کرده و در نامهای سرگشاده به معصومه ابتکار نوشتهاند: متاسفانه از اواخر دهۀ هفتاد خورشیدی دستکاری «منطقۀ کوهستانی صفه» اصفهان، کاملاً خارج از کاربری و محدودۀ مصوب شهری، افزایش چشمگیری داشته است. مواهب طبیعی گوناگون در آن منطقه، جای خود را به تلهکابین، رستوران، سالنِ بولینگ، سالن همایش، فضای چمن و درختکاری غیربومی حتی در شیبهای تند و ریزشی، و... دادهاست و به تبع آن، تعادل اکولوژیک منطقه و همچنین حرمت کوهستان در حال نابودی است.
شهروندان اصفهانی در نامه خود که رونوشت آن برای وزیر راه و شهرسازی، ریاست فراکسیون محیط زیست مجلس، ریاست فراکسیون مدیریت شهری و روستایی مجلس، ریاست کمیسیون اصل نود مجلس و ریاست فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی جمهوری اسلامی ایران نیز ارسال شده است، تاکید کردهاند: نقش کوه و دامنههای صفه برای سلامت شهروندان رو به کمرنگی میرود. چنانکه طی دهها سال برای تمامی سنین و عموم افراد مبتدی یا حرفهای، در رشتههای گوناگون دارای مسیرها و قابلیت بهرهگیری بوده و امروز به واسطۀ دستکاریهای خودسرانه، سرشت طبیعی آنجا دگرگون شده، و گردشگران بدون رعایت منش و اصول طبیعتگردی میتوانند با تلهکابین یا تاکسی در قسمتهای مختلف کوهستان تردد کنند.
نویسندگان این نامه هشدار دادهاند: با توجه به موقعیت کوه صفه و بلندمرتبهسازیهای اطراف منطقه، آلودگی هوا محبوس شده و امکان گریز چندانی ندارد. در این صورت با حضور هزاران خودرو و موتورسیکلت در پارکینگها، تجمع آلایندهها در هوای نسبتاً ایستا خطری جدی برای سلامت عمومی خواهدبود.
این فعالان محیط زیست تصریح کردهاند: ادامۀ ساختوسازها از جمله «هتل پنج ستاره» و توسعۀ خط دوم تلهکابین تا نزدیکی قله، تمامی آسیبها را افزایش خواهد داد و زمینه را برای ساخت شهرکهای مسکونی در زمینهای اطراف کوه خارج از ضوابط و طرح تفصیلی شهر، فراهم خواهدآورد.
همچنین به گفته نویسندگان این نامه قلعۀ شاهدژ بر فراز کوه صفه، نمونهای زیبا از هماهنگی معماری و طبیعت نزد ایرانیان باستان است و امروز، تخریب برخی قسمتها و نوسازی غیرمجاز و شتابزدۀ آن برای کاربریهای کاسبکارانه، خطر فرهنگی و زیستمحیطی دیگری به همراه خواهدداشت. اسفبارتر از موارد فوق، اینکه چنین اقدامات دور از منطق و نظر کارشناسان، برای تعداد قابل توجهی از شهروندان تبدیل به نمونهای مورد پسند از فضای سبز و پارک طبیعی، و برای برخی مدیران دیگر شهرها، تبدیل به الگویی از دستکاری طبیعت به بهانۀ خدمترسانی شدهاست.
شهروندان اصفهانی با بیان اینکه گسترش این رفتار ناشایست، برای طبیعت و فرهنگ زیستمحیطی عمومی کشور، خطرهای جبرانناپذیر به همراه دارد خطاب به معصومه ابتکار نوشتهاند که به استناد قوانین موضوعه، آموزههای دینی، بخشنامهها و سیاستهای ابلاغی از سوی مقامات نظام جمهوری اسلامی ایران، درخواست ورود قاطع «سازمان حفاظت محیطزیست» و پیگیری از طریق نهادهای قانونگذاری و اجرایی، نسبت به موضوع تخریب مناطق کوهستانی همجوار شهرها را دارند، تا توقفی برای تصمیمات و اقدامات خودسرانه و آسیبرسان و الزامی برای طی مراحل قانونی پیش از هر تغییر در عرصههای طبیعی باشد.
صفه در معرض کوتهبینی و سودجویی است
عباس محمدی فعال محیط زیست و مدیر دیدبان کوهستان در این باره به خبرنگار مهر میگوید: کوه و آب را در فرهنگهای کهن جهان، و از جمله در فرهنگ پربار ایرانی، زاینده و بالنده و همچون آتش دارای گوهرهای پرجوش، و حتی پایداری زمین را متکی بر آن دانسته اند.
این فعال محیط زیست با تاکید بر اهمیت کوهها در دین مبین اسلام، تاکید میکند: در قرآن مجید، کوهها نشانههایی شایسته اعتنا و ژرفنگری خوانده شده اند. آیا کوهها را نمیبینند که چگونه برافراشته اند (الغاشیه ۱۹ و ۲۰).
به گفته وی، در فرهنگ عامیانه ما نیز کوهها با صفتهایی که نشانگر قداست و بزرگی و پاکیزگی است، خوانده شده اند: شاه الوند، شاهوار، سلطان ساوالان، تخت سلیمان، پیر علمدار، قلعهدختر، کوه اللهاکبر، و همین صفّه و صدها نام دیگر مانند اینها. با چنین پیشینه گرانسنگی که کوهستان در فرهنگ ما دارد، جای شگفتی است که چگونه مدیران کشور اینهمه حرمتشکنی را بر کوههای این سرزمین روا میدارند!
محمدی ادامه میدهد: کوه صُفّه در جنوب اصفهان که همانند زایندهرود یکی از چشماندازهای ارجمند این شهر تاریخی است، چونان دیگر کوههای کشور در معرض ستم ناشی از کوتهبینی و سودجویی است؛ صفّه، هم زایندهی آب، هم زیستگاه انواع گیاهان و جانوران، و هم جایگاه آثار انسانیِ کهن است. اما این کوه باشکوه، از چند سال پیش گرفتار آفت «شهریسازیِ پدیدههای طبیعی» شده است؛ پدیدهای که از بیمهری و بیخردی مدیرانی برمیآید که از یکسو ارزش ذاتیِ سامانههای بههمپیوسته طبیعی- تاریخی را درک نمیکنند، و از سوی دیگر توسعه اقتصادی را تنها در چارچوب تنگ بهرهمندی چند ساله خود و گروهِ یارانشان میبینند.
گردشگری تنها شهرِبازی و باغ وحش و تله کابین نیست
مدیر دیدبان کوهستان تاکید میکند: کمیته میراث جهانی یونسکو، یکی از انواع «چشمانداز» را آن نوعی میداند که در آن، استمرار زندگی انسانی با شکلگیری ویژگیهای معنوی و فرهنگی همراه است و با این رویکرد، از سال ۱۹۹۲ منطقههایی را که دربرگیرنده برهمکنش چشمگیر انسان و طبیعت بوده، به عنوان «چشماندازهای فرهنگی» به رسمیت شناخته و کشورها را به ثبت و حفاظت آنها و تبدیلشان به جاذبهی گردشگری ترغیب کرده است. صفّه، دارای تمامی آن ویژگیهایی است که میتوان برای یک «چشمانداز سرزمینی» برشمرد؛ اثری طبیعی که نقشی برجسته در پدید آوردن خاطرههای جمعیِ یک جامعه انسانی با تاریخ کهن داشته است. اما، گویا مدیران شهر اصفهان «حفاظت» را یکسره فراموش کرده و درکشان از گردشگری، به ساخت مجتمع تجاری و شهرِبازی و باغ وحش، و عَلَم کردن اسباببازیهای زمختی همچون تلهکابین محدود شده، و شناختشان از محیط زیست به کاشت درختان غیربومی وناسازگار با اقلیم تنزل یافته است!
این فعال محیط زیست تصریح میکند: دستکاری سنگین شهرداری اصفهان در صفّه، درهمتنیدگی کممانندِ طبیعت و تاریخ را با پیشینهی هزار و چندصد سالهاش در این کوه مخدوش کرده، و این میراث فرهنگی- طبیعی را به تفریحگاهی بیکیفیت بدل ساخته که در آن کسب و کار کوتهبینانه حرف اول را میزند. این کوه، میتواند بینیاز از این همه ساخت و ساز، نورپردازی افراطی، و کاشت درختان غیربومی و گل و چمن، هزاران سال دیگر بی هیچ هزینهای کارکرد طبیعی خود را که همانا تولید آب و فراهم ساختن محیط زیست برای دهها گونه گیاهی و جانوری است، داشته باشد و در عین حال برای انسانها نیز تفرجگاهی باشد که در آن بتوانند با آرامش کوهپیمایی و سنگنوردی کنند، یا بقایای ارزشمند شاهدژ را بر فراز قله ببینند.
ورود مسئولان بلندمرتبه ضروری است
محمدی با بیان اینکه چنین کوهی در کنار چنین شهر تاریخی، هم شکلدهندهی یک «خاطرهی جمعی» برای شهروندان است و هم میتواند جاذبهای جهانی باشد در خدمت درآمدزایی پایدار به نفع شهر، میگوید: اینک اما شهرداری اصفهان با تحمیل میلیاردها تومان هزینه بر دوش مردم، چشمانداز طبیعی کوه صُفّه را با تاسیسات شهری مخدوش کرده، آرامش آن را با صدای بلندگوها و تردد خودرو و تاکسی ها از میان برده، و با تلهکابین به حریم اثر تاریخی شاهدژ به شدت آسیب رسانده است. چنین بیسلیقگی در اجرای طرحهای تجاری، از سوی شهرداریِ معروفترین و پرجاذبهترین شهر ایران، چه معنایی دارد؟ آیا نه این که طرحی در کار است تا سلیقهی مردم را به گونهای تغییر دهند که گردشگری، به سوار شدن بر تلهکابین و ماشینسواری و شکمبارگی در خوراکخانهها تنزل یابد؟
وی در پایان هشدار میدهد: ساخت و سازهایی که ممکن است در بلندای کوه صفّه و حریم آن گسترش یابد، میتواند اثر منفی بر «چشمانداز فرهنگی» میدان نقش جهان که در فهرست میراثهای جهانی ثبت شده، یا پهنههای دیگری از شهر که چنین قابلیتی را دارد، داشته باشد. چند ماهی است که دوستداران فرهنگ و طبیعت اصفهان به مخالفت جدی با شهریسازی کوه صفّه برخاسته اند و جا دارد که مسئولان بلندپایه کشور در ریاست جمهوری، سازمان میراث فرهنگی، سازمان حفاظت محیط زیست، مجلس و...، و همچنین اهل فرهنگِ سراسر کشور، در همراهی با این گروه از هممیهنان، در جلوگیری از تخریب بیشتر این چشمانداز ارزشمند اصفهان بکوشند.
نظر شما