۳ دی ۱۳۹۵، ۱۳:۱۰

بزرگداشت محسن ابوالقاسمی با حضور شفیعی کدکنی برگزار شد

بزرگداشت محسن ابوالقاسمی با حضور شفیعی کدکنی برگزار شد

مراسم بزرگداشت استاد محسن ابوالقاسمی با حضور دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، دویست و هفتاد و دومین شب مجله بخارا به نکوداشت دکتر محسن ابوالقاسمی استاد حوزه زبانشناسی و زبان‌های باستانی اختصاص داشت. در آغاز این جلسه، علی دهباشی مدیرسئول و سردبیر نشریه بخارا و مسئول برگزاری شب‌های بخارا، ضمن عرض خیرمقدم از طرف بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، گنجینه پژوهشی ایرج افشار، انتشارات طهوری و مجله بخارا گفت که این جلسه به پیشنهاد و همکاری دکتر مهدی علیایی مقدم تشکیل شده است.

وی در ادامه به مرور زندگینامه و کارنامه علمی و فرهنگی استاد ابوالقاسمی پرداخت و سپس،   ژاله آموزگار، به عنوان نخستین سخنران این نشست، در سخنانی گفت: وقتی افق دیدم را به سالهای دور بازمی‌گردانم، میز بزرگ دفتر گروه زبانشناسی و زبانهای باستانی دانشگاه تهران را به خاطر می‌آورم. پیش از آنکه این دو گروه از هم جدا شوند چهره‌های بزرگانی را می‌بینم. دانشمند، باشخصیت، محکم، با یک دنیا انگیزه، عشق، امید و علاقه که من افتخار همکاریشان را داشتم و از آنها بسیار آموختم. محیط مطبوع کاری باعث می‌شد که هر روز با علاقه، پله‌های دانشکده را با شتاب بالا روم، به همکاران سلام بگویم و روزم را با آنها آغاز کنم.

این استاد حوزه زبانشناسی افزود: گروه فرهنگ و زبانهای باستانی دانشگاه تهران که محل خدمت من و دکتر ابوالقاسمی بود در کارنامه خود اوراق زرینی دارد و مادر همه گروههای بعدی این رشته به شمار می‌آید. من به عنوان یکی از اعضاء فعال این گروه، می‌توانم سرم را بالا بگیرم و با افتخار به این نکته اشاره کنم که تک‌تک دانشمندان و پژوهشگران ارزنده‌ای که اکنون در زمینه زبانها و فرهنگ کهن ایران صاحب‌نظرند و در دانشگاه‌ها و پژوهشکده‌ها در مقام‌های بالای علمی به خدمات آموزشی و پژوهشی می‌پردازند همگی گام نخستین را در این راه سخت ولی دلنشین در گروه ما برداشته‌اند و از کلاسهای دکتر ابوالقاسمی بهره برده‌اند.

آموزگار ادامه داد: من امروز خوشحالم و این افتخار را دارم که برای دومین بار درباره‌ یکی از ارزنده‌ترین و دانشمندترین عضو آن سخن بگویم. همکاری که آشنایی و همکاری من با ایشان بزودی نیم قرن می‌شود که از بنیاد فرهنگ ایران آغاز شده است، در پژوهشکده آن بنیاد ادامه یافته است و در دانشگاه تهران سالهای متمادی را در برمی‌گیرد و سرانجام چند سالی است که در دانشگاه آزاد در خدمتشان هستم. پس این صلاحیت را در خود می‌بینم به بخشی از زوایای علمی و شغلی ایشان اشاره کنم.

وی با یادآوری جلسه‌ای که حدود ۱۰ سال پیش (اسفند ۱۳۸۴) به اهتمام اعضاء شورای گسترش زبان فارسی در شهر کتاب برگزار شد و او در آن به تحلیل دو ترجمه استاد ابوالقاسمی از عربی: مانی به روایت ابن ندیم و دین‌ها و کیش‌های ایرانی در دوران باستان به روایت شهرستانی پرداخته بود، در ادامه به شرح سه بعد شخصیتی وی، یعنی دکتر ابوالقاسمی به عنوان معلم، به عنوان یک دانشمند و پژوهشگر و به عنوان فردی عاشق ایران و زبان فارسی، اشاره کرد.

دومین سخنران این نکوداشت دکتر محمدتقی راشد محصل بود که آشنایی خود را با استاد ابوالقاسمی، محور سخنرانی قرار داد و گفت: آشنایی من به عنوان یکی از نخستین شاگردان استاد دکتر ابوالقاسمی که تا به امروز پیوسته از راهنمایی‌ها و هدایت‌های مشتاقانه ایشان برخوردار بوده است، به پنجاه سال پیش یعنی مهر ماه ۱۳۴۶ می‌رسد. استادی جدی، دیرآشنا، صریح و صمیمی که از مردم برآمده با همگان به تواضع و فروتنی زیسته به مال و قدرت بی‌اعتنا بوده معلمی را برگزیده و امروز هم شاگردان او که در طول سال‌های تحصیل از خوان دانشش بهره گرفته‌اند، بهترین یاران و دوستان اویند

وی افزود: اگرچه سال‌های عمر و تلاش او در کسوت یک استاد که از درس و تحقیق و مشاغل اجرایی مربوط به آموزش نیز روی گردان نیست، توان روزهای جوانی را از او گرفته است اما روح بلند او همچنان به او نیرو می‌بخشد. برجسته‌ترین ویژگی استاد سوای دانش گسترده در زبان‌های ایران باستان، فارسی کهن، زبان‌های عربی، فرانسوی و انگلیسی و آلمانی و حتی روسی حافظه قوی و منظم اوست که مثال زدنی است. هنوز علاقه نخستین خدمت را دارد. هر یک از شاگردان خود را به صفتی یا رفتاری و کلامی خاص می‌شناسد، و هنوز روزهای آغازین آشنایی خود را با شاگردان خود فراموش نکرده است و از حال و کار هر یک نیز به خوبی باخبر است و با آنان به طرق مختلف در ارتباط است.

راشد محصل، اضافه کرد: ایشان در طول تدریس در مقاطع عالی دانشگاهی گرچه رسماً استاد فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران بوده است در همه دانشگاه‌های مستقر در تهران تدریس کرده و سوای تدریس به کارهای پژوهشی و مدیریت‌های آموزشی نیز اشتغال داشته است.

دکتر تقی پورنامداریان سخنران سوم این نکوداشت بود که سخنان خود را با نخستین تصویر استاد در ذهن خویش آغاز کرد: نخستین تصویر استاد در ذهن من به سال ۱۳۵۱ برمی‌گردد. به دنبال دیدن آگهی کوچکی در روزنامه از طرف بنیاد فرهنگ ایران برای پذیرش دانشجو، دوره کارشناسی ارشد ادبیات، در امتحان شرکت کردم و وارد پژوهشکده فرهنگ ایران شدم که ساختمانی بود محقر با چند اتاق و زیر زمین.

وی افزود: در زیرزمین ساختمان دکتر ابوالقاسمی بر مبل فرسوده‌ای نشسته بود و میزی دراز و خانگی در برابرش بود. روی میز فنجانی چای بود و مشتی کاغذ و کتاب پراکنده. لای دو انگشت استاد سیگاری بی‌فیلتر بود، احتمالاً همای بیضی که تا نیمه سوخته بود و خاکسترش نزدیک ریختن بود، منظره‌ای که در آن روزگار استاد را بیشتر در آن حال و هیأت می‌دیدی! گوشه و کنار زیرزمین انباشته از کتاب‌هایی بود که لابد قرار بود در قفسه‌هایی که می‌آورند چیده شود و زیرزمین کتابخانه شود.

پورنامداریان گفت: دانشجویانی که استاد را می‌شناختند پچ پچ می‌کردند: آقای دکتر ابوالقاسمی است! رییس پژوهشکده! هر چه دقت می‌کردی چیزی از ملزومات ریاست، مثل میز و صندلی و دم و دستگاهی در خور، با این رییسی که در زیرزمین نیمه ‌تاریک با سیگار در میان کتاب‌ها نشسته بود، نبود. پژوهشکده هنوز شکل درست و حسابی به خود نگرفته بود. آقای دکتر خانلری، رییس بنیاد فرهنگ ایران، پژوهشکده را تأسیس کرده بود تا در آنجا پژوهشگر تربیت کند، کاری که به نظر می‌رسید از دانشگاه تهران برنیامده بود.

سپس نوبت به دکتر احمدرضا قائم مقامی رسید تا «مختصری در فضایل استاد دکتر محسن ابوالقاسمی» سخن بگوید و در پایان قطعه شعری برای استاد خوانده شد. دست آخر نوبت به استاد محسن ابوالقاسمی رسید که از دانشجویان و استادان حاضر در این نکوداشت سپاسگزاری کرد. و دکتر محمدافشین وفایی آخرین کتابهای منتشر شده توسط بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار را به استاد هدیه کرد.

کد خبر 3857547

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha