جامعه ما " منتقد ادبی " را به رسمیت نمی شناسد
دکتر صابر امامی - شاعر و منتقد ادبیات گفت : نقد ادبی در حال حاضر قائل به شرایطی خاص است ، بخشی از آن همین نان قرض دادنهای معمول است که چنین نقدی را اساسا باید تعطیل شده دانست ، اما در مقاطعی ، نقد ادبی به صورت جدی وجود دارد اگر چه متاسفانه بسیار آرام صورت می گیرد ، به طوری که نمی تواند موجی ایجاد کند و مخاطبی را برانگیزانـد ، بر همین اساس نمی توانم از بنیاد بر نبود نقد ادبی یا منتقدان ادبی در جامعه ی امروز ایران صحه بگذارم.
شاعر مجموعه شعر " شانه ها و گیسوان " در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان این مطلب افـزود : حتی نوشته هایی را که به صورت پراکنده در صفحات مطبوعات منتشر می شود و به آثار ادبی معاصر می پردازد ، می توان به عنوان " نقد " به حساب آورد ، خاصه آنکه خوانندگان این مطالب از طیف ادب پژوهان ، استادان دانشگاه و علاقه مندان به آثار ادبی هستند و طبیعتا نمی توان برای این عده ، هر چیزی را روی کاغذ آورد.
دکتر صابر امامی تصریح کرد : تکیه بر اصول نقد نویسی از مسائل مهمی است که یک منتقد ادبیات باید حتما به آن توجه کافی داشته باشد ، نقد هایی از این دست که با احاطه منتقد به اثری که مورد نقد و بررسی قرار گرفته ، همراه باشد ، معمولا مورد توجه و استقبال جامعه کتابخوان قرارخواهد گرفت .
عضو انجمن قلم ایران یاد آور شد : در برخی از گاهنامه ها و دوماهنامه هایی که از سوی مراکز علمی ، تحقیقاتی و فرهنگی منتشر می شوند ، مطالب ارزشمندی در حوزه نقد ادبی به چشم می خورد ، اما به دلیل این که چنین نشریاتی از شمارگان قابل توجهی برخوردار نیستند ، متاسفانه به دست عموم علاقه مندان به ادبیات نمی رسد.
این شاعر و منتقد ادبیات اظهار داشت : این که بگوییم در نقد ادبی تخته شده است ، واقع بینانه و منصفانه نیست ، به اعتقاد من جریان نقد ادبی بسیار جاندار و پویاست ، اما از حمایت لازم برخوردار نیست.
دکتر صابر امامی گفت : حمایت از جریان نقد ادبی منافاتی با روند پویایی و تکامل شعری در جامعه ندارد ، اگر نقد در حال حاضر حمایت شود ، ادبیات است که عواید مثبت آن را از نزدیک احساس می کند ، منظور من از حمایت ، دریافت حق التالیف بالا و راه اندازی مجله و ... نیست ، به وجود آمدن شرایط مناسب برای منتقد است ، نقاد ما باید بتواند با فراغ بال و حساسیت بیشتر ، از بسیاری از مسائل و شرایط فاصله بگیرد و تمام و کمال در خدمت نقد باشد ، اهمیت کار نقاد باید درک شود ، نجات یافتن منتقد از امور اقتصادی و اجتماعی و به رسمیت شناخته شدن نقادی به عنوان یک شغل ، ضروری ترین نکته ای است که باید مد نظر قرار بگیرد ، که متاسفانه در حال حاضر چنین نیست.
منتقدان فعلی با حب و بغض نقد می کنند
رضا اسماعیلی - شاعر ، گفت : متاسفانه تا امروز رویکردی جدی به نقد ادبی در ایران وجود نداشته است ، به تعبیری دیگر ، همان دوستانی که به سرودن و نوشتن مشغولند ، گاه مطالبی هم با اسم " نقد " در مطبوعات منتشر می کنند .
این شاعر در گفتگو با خبرنگارمهر، با بیان این مطلب افزود : معتقدم که در جامعه امروز ایران ، از وجود منتقد حرفه ای ادبیات که از زاویه ی علمی و فنی ، آثار ادبی را مورد نقد و بررسی قرار بدهد ، محروم هستیم ، اگر هم کسانی با این ویژگی ها وجود داشته باشند ، بسیار انگشت شمار هستند ، جدای از این نقدهایی که دراین سالها در مطبوعات می خوانیم ، بیشتر وجهه ژورنالیستی دارند و بعضا با حب و بغض نوشته می شوند و ضوابط و معیارهای علمی از دید نویسنده مخفی می ماند.
عضو شورای داوری جشنواره های ادبی دانشگاه علوم پزشکی تصریح کرد : این واقعیت تلخ از نگاه هیچ کس پوشیده نیست که در حال حاضر با نقطه مطلوبی که در حوزه نقد ادبی انتظار می رود ، فاصله بسیار زیادی داریم ، در چنین شرایطی نباید منتظر باروری و بالندگی ادبیات معاصر بود .
رضا اسماعیلی گفت : باید در محافل ادبی ، مراکز دانشگاهی و رسانه ای و مسئولان فرهنگی ، نسبت به مقوله نقد ادبی ، حساسیت ویژه ای به وجود بیاید ، مقوله ی نقد ادبی به شدت نیازمند سرمایه گذاری و توجه است ، حتی باید این مقوله به عنوان یک واحد درسی در دانشگاه ها تعریف و تبیین شود ، به نظر من از این راه می شود منتقد ادبی تربیت کرد.
وی که آثار متعددی با رویکرد شعر در مطبوعات منتشر کرده است ، افزود : جای امیدواری است که در نسل های جدید ؛ منتقدان ادبی هم پرورش پیدا کنند ، جوانان ما با توجه به روحیه ای که دارند ، به دنبال خلاقیت و نوآوری اند ، اما در عین حال گسستگی نسل های جدید با ادبیات کهن ما ، فاقد اطلاعات و معلومات عمیق در ادب پارسی است و به همین دلیل دستش در این زمینه خالی است ، باید در این زمینه هم فکری کرد.
نویسندگان خارجی " منتقد " را مزاحم خود نمی دانند
بهروز توکلی - رمان نویس ، گفت : در تمام کشورهای جهان ، به ویژه کشورهایی که برای ادبیات و هنر شانی قائل هستند ، نقد ادبی به عنوان قلمروی جدی مطرح است.
این نویسنده در گفت و گو با خبرنگار مهر، با بیان این مطلب افزود : در قیاسی کلی می توان گفت که کتاب های منتشر شده در حوزه ادبیات با نوعی بی تفاوتی مواجه می شوند که به نبود نقد ادبی و منتقدان حرفه ای بر می گردد.
بهروز توکلی تصریح کرد : اگر می بینیم که نویسندگان خارجی زودتر به دریافت جوایز معتبر ادبی می رسند و بازار شهرت جهانی را درمی نوردند ، به واسطه این است که منتقد را می پذیرند و به او به چشم یک مزاحم نگاه نمی کنند ، اما در کشور ما هر کس آثار نویسنده ای رانقد کند ، به انحاء مختلفی دچارگرفتاری می شود و کار به جایی می رسد که از نقد کردن دست بردارد ، اما در جاهای دیگر ، نویسندگان خودشان به منتقدان سفارش می کنند که اثر جدیدشان نقد شود.
نویسنده ناردانا خاطرنشان ساخت : البته هر کسی هم نمی تواند در جایگاه یک منتقد ادبی ظاهر شود ، یک منتقد باید حداقل چند بار اثری را که می خواهد به نقد بکشد ، مورد مطالعه و بررسی قرار بدهد ، پیشینه ادبی و فکری نویسنده اثر را بشناسد و قضاوت های شخصی را وارد فضای نقد نکند.
" نقد ادبی " را نمی توان مانند داستان نویسی آموزش داد
محمد علی گودینی - نویسنده ، گفت : متاسفانه سالهاست که جامعه ی ادبی ما از نبود منتقدان حرفه ای و منصف رنــج می برد .
نویسنده مجموعه داستان " لبخند تلخ " در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان این مطلب افزود : منتقدان ادبی ما به خاطر حرفه ای نبودن و فاصله گرفتن از روش های حرفه ای این وادی ، صرفا منتظرند که کسی نقد کتاب و داستانی را به آنها سفارش بدهد ، من کمتر دیده ام که منتقدی به صورت خودجوش ، کاری را در این زمینه شروع کند و به انجام برساند.
محمد علی گودینی که طی دو سال گذشته ؛ به عنوان کاندیدای دریافت جوایز ادبی " یلدا " و " قلم زرین " معرفی شد ، تصریح کرد : عده ای دیگر نیز طی سالهای اخیر خود را به عنوان " منتقد ادبی " معرفی کرده اند ، اما صراحتا باید گفت که فاقد صلاحیت ادبی و سواد لازم در این زمینه هستند ، در حال حاضر منتقدان ما در حاشیه سیر می کنند و از متن غافلند !
این نویسنده خاطرنشان ساخت : بحث " نقد " که بحثی جدی است ، باید از بحث تعارفات معمول و دوست یابی و نان قرض دادن به همدیگر تفکیک کرد ، با ادامه این روند نامناسب ، هیچگاه نمی توان مدعی وجود نقد ادبی و منتقدان بی طرف بود.
وی در بخشی دیگر از صحبت های خود در خصوص لزوم تربیت منتقدان ادبی گفت : منتقدان ادبی هم نیازمند تشکیل انجمن و میزگردهای تخصصی هستند ، نمی توان امیدوار بود که " نقد ادبی " را نیز مانند داستان نویسی آموزش بدهیم .
خود ادبیات هم مثل " نقد ادبی " دچار رکود است
محمد کاظم کاظمی - شاعر ، گفت : نه تنها مقوله " نقـد ادبی " در کشور ما دچار رکود و سردی است ، بلکه خود ادبیات هم مدت هاست که با این رکود سنگین دست به گریبان است ، اما در شاخه " شعر " رکود بیشتری نسبت به شاخه ادبیات داستانی وجود دارد.
این شاعر مهاجر افغان درگفتگو با خبرنگار مهر، با بیان این مطلب افزود : قدمای ما این عقیده را داشته اند که هرگاه ادبیات دچار رکود می شود ، " نقد " رشد پیدا می کند ، چرا که این دو رابطه معکوسی با یکدیگر دارند ، مواقعی وجود دارد که شدت نظریه پردازی ، شاعران و نویسندگان را تحت تاثیر قرار می دهند و از خود خلاقیت و آفرینش ادبی باز می مانند.
محمد کاظم کاظمی تصریح کرد : در روزگار ما متاسفانه هم نقد دچار رکود شده و هم خود ادبیات به متاعی کم خریدار تبدیل شده است و این رکود همه چیز را تحت الشعاع قرار داده است ، این رکود واقعیتی است که باید آن را پذیرفت و به بررسی دلایل و عوامل آن پرداخت.
شاعر " پیاده آمده بودم " خاطرنشان ساخت : معمولا دلایل و عوامل رکود در حوزه های فرهنگی و ادبی ، پس از گذشت چند سال قابل بررسی و تامل است ، قطعا در این رکود عوامل سیاسی ، اجتماعی و حتی اقتصادی دخالت مستقیم دارند ، اما اگر اکنون بخواهیم به بازیابی علل و عوامل این رکود و بحران بپردازیم ، به احتمال قوی نتیجه چندانی به دست نمی آید ، باید کمی دیگر صبر کنیم.
محمد کاظم کاظمی که در مشهد مقدس اقامت دارد ، اظهار داشت : کمتر شدن رابطه ی مردم با محصولات فرهنگی و ادبی و احساس بی نیازی به ادبیات ، تا حد زیادی به این رکود شدت بخشیده است ، مردم عصر ما به هنرهای تصویری گرایش پیدا کرده اند ، هنرهایی که بدون ترجمه توسط رسانه ها قابل انتقال هستند ، بی تردید این وضع ، معاصران ما را از خواندن دور می کند ، از سویی دیگر در رسانه های ما محدودیت زبان وجود دارد ، مجموعه این عوامل دست به دست هم می دهند و انگیزه ای برای خلاقیت باقی نمی گذارند.
محمد کاظم کاظمی یاد آور شد : نسل بعد از ما از امکانات بیشتری در حوزه فرهنگ ، اندیشه ، ادبیات و هنر و رسانه در اختیار دارد ، اما به نظر می رسد که انگیزه چندانی نداشته باشد ، نسل ما انگیزه های درونی بسیاری برای کار فرهنگی در اختیار داشت اگرچه امکانات مادی چندانی در دسترس نداشت ، اما در حال حاضر آن انگیزه با توجه به وضعیت سیاسی و اجتماعی خاصی که وجود دارد ، در خود ما هم فروکش کرده است .
اولین فایده " نقد " به خود شاعر و نویسنده بر می گردد
سعید وزیری - نویسنده ، گفت : نبود " نقد ادبی " باعث شده است که در سالهای اخیر شاهد زایش آثار ادبی فراوانی باشیم ، بدون این که این آثار بتوانند با عامه مردم ارتباط برقرار کنند .
این نویسنده در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان این مطلب افزود : واقعیت موجود در دنیای ادبیات و کتاب ، گویای وضعی اسف بار و غیر مطلوب است ، تا جایی که من به خاطر دارم ، هیچگاه به این اندازه دچار مشکل نبوده ایم و یکی از این مشکلات ، به طور قطع به خلاء نقد ادبی و محرومیت از وجود منتقدانی حاذق و ادیب بر می گردد.
سعید وزیری که مدیریت انتشارات " واج " را نیز بر عهده دارد ، تصریح کرد : اولین فایده نقد شدن آثار ادبی به خود صاحبان اثر ، یعنی شاعر و نویسنده بر می گردد ، یک نقد اصولی ، بی طرفانه و منصفانه می تواند شاعر و نویسنده را ارتقا دهد و او را متوجه اشتباهات خود کند ، اما دریغ که چنین نقد و منتقدی یا وجود ندارد و یا این که بسیار اندک و دست نیافتنی است.
این نویسنده که آثاری نیز با درونمایه طنز در کارنامه ی ادبی خود دارد ، خاطر نشان ساخت : حالا وقت آن رسیده است که پس از تولید و انتشار انبوهی از کتاب های شعر و داستان ، به ویژه آثار جوانان ، تیغ تیز و منصف " نقد " وارد میدان ادبیات شود و سره را از ناسره جدا سازد .
منتقد امروز نباید به ادبیات کهن تعصب بورزد
علی رضا طبایی - شاعر ، گفت : وادی نقد ادبی همواره با دو آسیب جدی مواجه بوده است و همین موضوع باعث شده که به نقطه مطلوب نرسیم.
این شاعر در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان این مطلب افزود : عدم شناخت نقادان و منتقدان به ادبیات معاصر و حساسیت و تعصب بیش از حد آنها نسبت به ادبیات کلاسیک و کهن ، تا امروز موضوع نقد ادبی را به امری سلیقه ای و محدود مبدل ساخته است.
علی رضا طبایی تصریح کرد : از سویی دیگر در طول تاریخ ادبیات ایران ، متاسفانه " نقــد " همواره به عنوان سلاحی برای سرکوب کردن نویسنده و شاعر و به عنوان ابزاری برای از میدان به در کردن اهل ادب استفاده شده است ، من این نوع نقد سرکوبگرانه را قبول ندارم ، در حالی که واقعیت نهفته و آشکار در نقد ادبی ، پویایی و ظرفیت بخشی است نه محدودیت و بخل و بغض .
این شاعر که از قدیمی ترین مسئولین صفحات ادبی در مطبوعات ایران بوده است ، خاطرنشان ساخت : تلقی امروز من از نقد ادبی این است که باید خرد ، دانش ادبی و انصاف با آن تلفیق پیدا کند ، زیرا هیچ منتقدی قادر نیست بدون در نظر گرفتن این سه عامل ، مدعی نقد سالم و پیشرو باشد.
امید به ظهور منتقدان نخبه در حوزه ادبیات
موسی بیدج - شاعر و از چهره های فعال ادبیات معاصرعرب در ایران گفت : می توانم بگویم که " نقد ادبی " در ایران هم هست و هم نیست ! گاه نقدهایی را در سطح مطبوعات و به صورت پراکنده می بینم که هیچ گونه نفسانیت و غرضی در آنها وجود ندارد .
این شاعر و نویسنده فلسطینی در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان این مطلب افزود : آنچه آسیب پذیری حوزه نقد ادبی در ایران را مضاعف ساخته است ، وجود تشتتی است که در مقطع ادبی امروز ، از بسامان شدن نقد ادبی جلوگیری می کند.
موسی بیدج که تا امروز ، آثار متعددی از شاعران کهن و معاصر عرب را در ایران ترجمه و منتشر کرده است ، تصریح کرد : من معتقد به تعمیم نیستم ، اینکه برخی به طور قاطع به کلی گویی درباره ی ادبیات می پردازند ، مثلا از نبود شعر و داستان موفق حرف می زنند و تصویری تهی و مخدوش از وضعیت ادبیات ارائه می دهند ، در حوزه ی نقد ادبی هم نمی توان به طور قاطع گفت که نباید به تربیت و ظهور منتقدان خبره ادبی امیدوار باشیم.
این شاعر و مترجم عرب خاطرنشان ساخت : یک کشاورز نمی تواند از همه زمین های خود انتظار بهره وری و حاصلخیزی داشته باشد ، در عین این که در برخی مقاطع ، ثمره و میوه های خوبی به دست می آورد ، در قیاسی می توان " ادبیات " را هم در چنین شرایطی دید ، تردیدی نیست که در آینده ، قطعا بازهم شاعر و نویسنده و منتقد ادبی خوب خواهیم داشت.
جای خالی نشریه ای با رویکرد نقد ادبی در کشور
ضیاء الدین ترابی - شاعر و منتقد ادبیات گفت : فعالیت های مکتوبی که در حال حاضر با عنوان " نقد ادبی " ارائه می شوند ، مشتمل بر دو نوع هستند ، نوع اول نقدهایی هستند که ارزش خواندن دارند و نوع دوم نقدهای ژورنالیستی و ذوقی هستند که بیش از آنکه تابع منطق و تکنیک باشند ، متاثر از احساسات و سطحی نگری اند و ارزش خواندن ندارند.
این شاعر و منتقد ادبیات در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان این مطلب افزود : البته تشخیص خواننده امروز ادبیات هم در این زمینه مهم و اساسی است ، مخاطب ممکن است خود را در جایگاه نقد یک اثر قرار ندهد ، اما می تواند تشخیص بدهد که چه نقدی اصولی است و کدام منتقد ، حرف درست را زده است.
ضیاء الدین ترابی تصریح کرد : در حال حاضر ، جای یک نشریه و فصلنامه ی مستقل که به مقوله ی نقد ادبی در دو گرایش شعر و داستان توجه کافی داشته باشد و تمام سرمایه و انرژی خود را در همین عرصه ی تخصصی صرف کند ، خالی است ، به راستی چرا ما نباید مانند کشورهای خارجی ، دارای مجلاتی باشیم که به صورت تخصصی به بررسی کتاب می پردازند ؟ این مجلات می توانند ضمیمه هفتگی یکی از روزنامه ها باشد.
ترابی خاطرنشان ساخت : نقد اصولی کتابها همراه با معرفی جامع آنها می تواند ضمن ترویج فرهنگ کتابخوانی در جامعه امروز ایران ، بازار ادبیات و نقد ادبی را نیز گرم تر کند.
این شاعر و منتقد ادبیات اظهار داشت : هنوز در مطبوعات و اهل ادب ، وجوه تمایز معرفی کتاب و نقد و بررسی کتاب روشن نشده است .
ترابی گفت : متاسفانه در مورد شعر و داستان در ایران ، صرفا برخورد محتوایی صورت گرفته است ، ما از فرم و ساختار غافل هستیم ، به همین دلیل است که هر نوشته احساساتی را به عنوان شعر مورد بحث و بررسی قرار می دهند ، در دیگر بخش های ادبیات هم کمابیش این اتفاق می افتد.
عرصه جدیت یا میدان تاخت و تاز و رفاقت ؟!
حبیب احمد زاده - نویسنده ، گفت : هر زمانی که نویسندگان و منتقدان ما شایستگی دور شدن از حب و بغض را پیدا کردند ، می توانند در زمینه " نقد ادبی " به طور منطقی و عقلایی صحبت کنند.
این نویسنده در گفت و گو با خبرنگار مهر، با بیان این مطلب افزود : یکی از مشکلات موجود در قلمرو نقد ادبی این است که متاسفانه هنوز مسئله " ابراز وجود " شخصی افراد حل نشده و نقد ادبی به عنوان میدانی برای تاخت و تاز یا رفاقت مورد استفاده قرار می گیرد ، نمی دانم این مسئله کی حل می شود ، شاید تا قیامت !
نظر شما