به گزارش خبرنگار مهر، ۲۲ بهمن یادآور خلق حماسهای است که بزرگمردان و شیرزنان این سرزمین با ایمان و اعتقاد حقیقی خود، درخت تنومند انقلاب را بارور ساختند و پایههای جمهوری اسلامی ایران تا همیشه تاریخ استوار و با صلابت خواهد ایستاد.
دکتر محمّدنبی احمدی، عضو برجسته هیئت علمی دانشگاه و مسئول بسیج اساتید دانشگاه رازی کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار مهر، به بیان گوشههایی وقایع انقلاب و نیز تبیین جریان انقلابی پرداخت. گفتگوی خبرنگار مهر با دکتر احمدی در ادامه آمده است:
ابتدا از حال و هوای روزهای سال ۱۳۵۷ بگویید و از خاطراتی که به یاد دارید؟
دکتر احمدی: آن روزها، هیجان و شور انقلابی، سراسر وجود مردم را فراگرفته بود و من با وجود اینکه مُحصّل بودم و سن زیادی نداشتم اما به خوبی عزم و اراده و اشتیاق انقلابیون را میدیدم و احساس میکردم، حقیقتاً روزهای پر تب و تاب و متفاوتی بود و هر روز در گوشه و کنار شهر شاهد حضور انقلابیون و در مقابل نیز نیروهای رژیم طاغوت بودیم.
خاطرات به یادماندنی از آن روزها به جای مانده و با وجود اینکه سن کمی داشتم اما به خوبی برخی از آن وقایع و خاطرات را به یاد دارم، در یکی از روزها که انقلابیون در شهر کرمانشاه به خیابان آمدند، پاساژ رشیدی بین میدان وزیری و چهار راه رشیدی را آتش زدند، آنجا یک کفش فروشی بود، آن زمان کفشهای لاستیکی بیشتر از کفشهای چرم رواج داشت و جنس آنها نیز از مواد نفتی بود، در پی این آتش سوزی آتش وحشتناکی پاساژ و کفشفروشی را دربرگرفت، همان موقع ماشین آتش نشانی برای خاموش کردن آتش در محل حاضر شد اما هنگامیکه ماشین آتش نشانی به سمت پاساژ میخواست میدان را دور بزند، چند نفر از انقلابیون از ماشین بالا رفتند و راننده را پایین کشیدند و من هنوز بعد از گذشت این سالها از این اتفاق در شگفتم، شاید خیلی از مردم کرمانشاه آن صحنه را دیده باشند که این ماشین آتش نشانی بدون راننده دو دور مسیر وزیری را چرخید و بعد از مسیر منحرف شد.
حکومت وقت نیز یک عدّه چماق به دست را اجیر کرده بود که علیه انقلابیونی که تظاهرات میکردند و شعار میدادند، وارد عمل شوند، نیروهای شهربانی آن زمان نیز با چماق به دستان هماهنگ بودند و این وقایع سال ۵۷ بود و زمانی است که هنوز با روزهای پیروزی انقلاب فاصله داشتیم. نیروهای شهربانی میآمدند و تیراندازی میکردند و از سوی دیگر، انقلابیها میگفتند "مشقی است مشقی است" به این معنی که گلولههایشان جنگی نیست و کسی را نمیکشد و به این ترتیب جمعیت نیز پراکنده نشدند.
دست بر قضا زمانی هم که به شهر خودمان به هرسین بازگشتم و پدر و مادرم و اقوام و آشنایان نیز آنجا بودند، این اتفاقات دوباره تداعی شد، من میدیدم که نیروهای نظامی آمدند و به سمت تظاهرات کنندگان شلیک کردند و همین که شلیک کردند مردم واهمه پیدا کردند و من چون قضیه کرمانشاه را دیده بودم دستهایم را بالا بردم و فریاد زدم "مشقی است مشقی است" و دیدم که مردم برگشتند و راهپیمایی را ادامه دادند و واقعاً این تظاهراتها با جان و دل صورت میگرفت و از پیر و جوان، زن و مرد و کوچک و بزرگ حضور داشتند.
من آن زمان ۱۲ سال داشتم که در هیاهوی تظاهراتها و میان جمعیت انقلابیون حضور پیدا میکردم، البته شاید برای بسیاریها، تعجبآور باشد اما آن زمان حتی در جنگ تحمیلی نیز، خیلی از جوانان بسیجی ما ۱۴ تا ۱۷ سال سن داشتند و اکثراً نوجوان بودند و میانگین سنیشان ۱۶ سال بود و حقیقتاً قشر نوجوان سهم زیادی در وقوع انقلاب و در دفاع مقدس داشتند.
یکی از زیباییهای راهپیماییهای ضد حکومتی در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، شعارهایی بود که مردم سرمیدادند. آن زمان با توجه به موقعیت و برهه خاص شعار سرمیدادند، مثلاً در یک برههای شعار در حمایت از امام (ره) بود و انقلابیون «یا مرگ یا خمینی» را فریاد میزدند و «مرگ بر شاه» میگفتند، زمانی نیز که بختیار آمد شعار میدادند «بختیار یختیار ای سگ بیاختیار»، و در روزهای بعد از ۲۲ بهمن شعار «در بهار آزادی جای شهدا خالی» و یا مثلا در زمانی که امام تشریف آوردند در ابتدای دهه فجر شعارها در استقبال از امام بود.
این که شعارهای انقلاب بسیار بسیار عجیب بودند و فضا در انقلاب لحظه به لحظه بود یا مثلا بختیار میگفت این شعارهایی که سر میدهند، صدای ضبط شده از روی نوار است بعد همان زمان مردم میآمدند و خطاب به بختیار میگفتند بیا ببین نواره یا نه؛ مردم از جان خود مایه میگذاشتند و فکر و روح و شعارها و سرودهای بسیار مناسبی را خلق میکردند که زنده و پُرمحتوا بود.
تعریفی از ماهیت انقلاب و پیرامون شکلگیری انقلاب بفرمایید
دکتر احمدی: واقعیت این است؛ خاستگاه جریان و بینش انقلاب اسلامی، یا حوزههای علمیه بود و یا دانشگاهها، نگاه حضرت امام (ره) و زهد و تقوای امام (ره) بسیار اثرگذار بود و اول، شخص امام(ره) و حوزههای علمیه در ورود به انقلاب سهم بسیار بالایی داشتند و دوم دانشگاه های ما بودند و جریان انقلاب در این دو ناحیه بیشتر شکل گرفت. اما مبنای این جریانات، مبارزه با ظلم و ستمی بود که بر مردم میرفت، واقعا مردم از اینکه بیگانگان در امور داخلی و مقدّرات ایران دخالت میکردند عصبانی و ناراحت و منزجر بودند، آن زمان نگاهها به بیرون از کشور بود به عنوان مثال اگر کسی میخواست نخست وزیر کشور ایران بشود بایستی چشمش به نگاه آمریکاییها میبود و برای آمریکاییها و یا حتی شخص شاه چاپلوسی میکرد.
سمت و سوی تصمیمگیری در کشور ما بر خلاف قرآن و آموزههای دینی و روایی بود، از سویی و تصمیمات اجرایی خود کشور مانند عزل و نصبها هم از سوی بیگانگان رقم میخورد و لذا جریان انقلاب ماهیتی استکبارستیز و ظلم ستیز داشت. مردم از ماجرای کاپیتولاسیون بسیار خشمگین بودند از اینکه به عنوان مثال یک آمریکایی اگر حتی به شخص اول مملکت ما توهین و یا ترور کند، باید در مملکت خودش محاکمه شود و به طور واضح اگر یک آمریکایی در ایران جرمی را مرتکب شود، در کشور خودش به آن رسیدگی میشود ولی اگر یک ایرانی، یک سگ آمریکایی را از بین ببرد آمریکا میتوانستند ایرانی را محاکمه کنند و از این قبیل ظلمها که رخ میداد، جرقههای مبارزه با حکومت ستم شاهی را فراهم آورد.
برای انقلاب افراد بسیاری زحمتها کشیدند و مبارزات و زندان و شکنجه را دیدند، عدهای نیز که نگاه قرآنی و اسلامی و دینی نداشتند در مبارزات علیه رژیم ستمشاهی شرکت میکردند و حتی به زندان رفتند و شکنجه شدند، اما تعداد بسیار اندکی بودند که در برابر ملت ایران و بعد هم که پیروزی انقلاب شکل گرفت سهم خواهی کردند و میگفتند که ما هم برای انقلاب شکنجه شدیم و زندان دیدهایم و با این صحبتها میخواستند که انقلاب را مصادره کنند. ما در کشورهای دیگر میبینیم وقتی انقلاب میشود، حداقل یکی دو سال طول میکشد تا آن التهاب و شعلههای انقلاب فروکش کند و بعد به سمت دموکراسی و رأی گیری بروند اما حضرت امام رضوان الله تعالی علیه بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، جمهوری اسلامی را به رأی گذاشتند تا به دشمنان بفهماند که در برابر ملت فهیم و بزرگ ایران قطرهای نیستند و با پیروزی ملت ایران و رأی بیش از ۹۸ درصدی مردم، جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت.
مهمترین نیاز امروز کشور در گفتمان انقلاب چیست؟
دکتر احمدی: ما باید بپذیریم که از گفتمان انقلاب و از خط مشیها و آرمانهای انقلاب و امام بزرگوار فاصله گرفتیم و این مسئله رنج و دردی است برای کشور ایران، ملتی که امروز میبیند در مبارزه با فساد و اختلاس و... با دید تبعیض نگاه میشود، مثلا فلان مسئول حاشیه امنی در ارتباط با فساد و اختلاس دارد و... این یعنی فاصله گرفتن و مردم را دلسرد کردن، یعنی چوب حراج زدن به سرمایه اجتماعی که بالاترین دارایی ما است.
ببینید انرژی هستهای برای ما مهم است بازدارنده و سرمایه است، اما این چیزی که اصلا قابل قیاس نیست با انرژی هستهای یا علت بسیاری از پیشرفتهای ما است در حقیقت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی است که برخی از مسئولین ما با نگاه به دنیا و دنیا طلبی، حُب قدرت، حُب جاه و مقام، آن سرمایه اجتماعی را خدشهدار میکنند و این مسئله بسیار خطرناک است و خیانت به خون شهدا است. به اعتقاد من گفتمان انقلاب یعنی بر همان عهد و اندیشهی انقلابی و اسلامی ماندن، شخصی مانند شهید رجایی فقط بیست و هشت روز رئیس جمهور این مملکت بود و الان هرکسی که میخواهد رئیس جمهور بشود میگوید تلاش خواهم کرد مانند شهید رجایی باشم، بنابراین با یک مسئولیت کوتاه مدت میتوان ماندگار شد و با یک عملکرد هم آخرت را برای خود داشته باشد و هم مردم به عنوان یک اسطوره از او یاد کنند.
شهید رجایی کسی بود که اجازه نمیداد یک یخچال از پول بیت المال برای اتاقش خریداری کنند و کسی حتی جرأت نمیکرد از ایشان بخواهد که اجازه دهد برای اتاقش یخچال خریداری کنند، بالاخره کسی قبول میکند که با شهید رجایی صحبت کند و وقتی این مسئله را برای ایشان عنوان میکنند شهید رجایی میگوید شما میخواهید من از پول بیت المال برای راحتی خودم خرج کنم؟ بینید فردی در مسئولیت و مقام رئیس جمهور این بینش را دارد و این یعنی گفتمان انقلاب.
ما میخواهیم مسیر درست انقلاب حفظ شود، مقام معظم رهبری میفرمایند «من هم خون دل میخورم و دهها برابر آنچه که شما در تلویزیون میبینید من به مسئولان گوشزد میکنم». در بحبوحه انتخابات میبینیم که وعدههای بسیاری داده میشود، اما بعد از آن فراموش میشود، قبل از انتخابات وعده یارانه میدهند و بعد از انتخابات درصدد حذف آن هستند. ما باید پاسدار خون شهدا و زحمات حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و عزیزانی که در این راه جان عزیز خود را فدا کردند، باشیم.
برای تعالی انقلاب چه باید کرد؟
دکتر احمدی: تعالی انقلابی دو وجه دارد یک وجه آن در عرصه برون مرزی است و یک وجه آن درون مرزی. واقعیت این است که ما اکنون یک ضلع جدید در هندسه قدرت جهانی ایجاد کردیم و در بحث برون مرزی انقلاب را صادر کردیم بدون این که یک وجب از مرزهای جغرافیایی خود را گسترش بدهیم، مرزهای خود را کیلومترها دورتر قرار دادهایم مثلا خاکریز خود را در عراق و یمن و سوریه گذاشتیم و از لحاظ برون مرزی از یک ذات ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک برخوردار شدیم. ما آن نظام کهنه و ساخته و پرداخته قدیم را به هم زدیم و امروز بدون هیچ گونه بزرگ بینی و اغراق در بسیاری از مسائل این ما هستیم که به حساب حرفمان را به کُرسی مینشانیم.
در عرصه داخلی باید بپذیریم جوانان ما اکنون مانند جوانهای سال ،۵۷ پای انقلاب ایستادهاند و همگان نمونه آن را در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن خواهند دید و جمعیتِ با شکوه، چشم دشمنان را کور خواهد کرد اما واقعیت امر این است که در عرصه داخلی ما خیلی عقب گردها را داشتیم، مثلا در سال ۵۷ اگر میخواستند به کسی مسئولیتی بدهند اصلا قبول نمیکرد باید دهها نفر را واسطه قرار میدادند تا فلان شخص فلان مسئولیت را بپذیرد و مردم نگاه خدمتی به انقلاب داشتند و نمیخواستند آلوده و اسیر مال دنیا بشوند، اما الان متاسفانه این رویه کمرنگ شده و بعضاً افراد برای اینکه مثلا نمایندهای شود قول مسئولیت به اطرافیانش را میدهد و بعد از رسیدن به مقام و منصب، دنبال این نیستند که قدمهای شایسته سالاری و خدمتی بردارند و نیروهای دستگاه خود را به گونهای انتخاب میکند که حافظ پُست این فرد باشند اما در سالهای اوایل انقلاب این گونه نبود و اصلا کسی قبول نمیکرد که مسئول بشود اگر هم مسئول میشد به کسی باج نمیداد و سعی میکرد به خدا و خلق خدا خدمت کند.
برای تعالی انقلاب باید از این نوع نگاه دست برداریم، و بر همان عهد خود با ارمانهای امام (ره) و انقلاب باشیم، تا زمانی که دست ما در دستان خداوند سبحان است و در مسیر رضایت خداوند گام برداریم و ترسی از آمریکا، اسرائیل و دیگر دشمنان نداشته باشیم به یقین هیچ خطری ما را تهدید نمیکند، متاسفانه گاهی این مشکلات را در عرصه درونی داریم و دستگاههای نظارتی باید به طور جدّی وارد عمل شوند. اما هیچ تهدیدی بیرون از مرزهای کشور، ما را تهدید نمیکند.
رنگ و بوی حزبی و جناحی به جریان انقلاب دادن چه مسیری را در آینده انقلاب به وجود میآورد و آیا این اقدام مشی درستی هست یا خیر؟
دکتر احمدی: حزب و جناح و گروه اگر به معنای سلیقه در اقدام و عمل باشد هیچ ایرادی ندارد یعنی کسی که فکرش این است که فلان کار را در این نحوه پیش ببرد و دیگری نظر متفاوتی دارد؛ اما متاسفانه ماهیت احزاب و گروهها و جناحها در کشور ما این نیست بلکه برای به قدرت و پُست و مقام رسیدن است و به دنبال آن، خیلی چیزهای دیگر است و این رویه بسیار خطر ناک است لذا ما باید به تعبیر رهبر معظم انقلاب، انقلابی باشیم، اگر ما بتوانیم به معنای درست کلمه انقلابی باشیم تمام این مشکلات حل میشود.
در خصوص اهمیت گسترش جریان انقلاب در ریشه کن کردن پسماندههای تکفیری تروریستی و معاندین انقلاب توضیح دهید.
دکتر احمدی: بحث تکفیری و سلفی به معنای غلط خود برای عرصه جهانی و اینکه نمودی از اسلام خشن و بیرحم داشته باشد، میتواند خطرناک باشد اما برای درون کشور ما نمیتواند خطرناک باشد و لذا باید تلاش کنیم در عرصه بینالملل آن چهرهای که به غلط از انقلاب و اسلام و از نظام اسلامی ارائه شده را اصلاح کنیم و به دنیا بفهمانیم تصویری که به غلط از جمهوری اسلامی ارائه شده این طور نیست و ما در این زمینه متاسفانه خیلی کم کار کردیم، غیر از یکی دو تا نامهای که رهبر معظم انقلاب نوشتند و تاکید داشتند، متاسفانه متوجه این جریان نیستیم یکی از دلایل آن، گرفتاری در مسائل جناحی و حزبی است و دلیل بعدی این است که وسایل تبلیغی و جمعی ما کم است یعنی در و پنجرهی دنیا به روی ما باز است ولی در و پنجره ما به روی دنیا بسته است، علی رغم این که آنچه ما میگوییم مورد پسند انسانهاست و خصلت پاکی دارند و لو آن کسی هم که مسلمان هم نباشند، آنچه که ما داعیه آن را داریم بتوانیم به گوش دنیا برسانیم هم علیه تکفیریها صحبت کردیم و اسلام ناب را به دنیا معرفی میکنیم و هم چهرهای که از جمهوری اسلامی ایران به غلط نمایش داده شده را پاک میکنیم.
حضرت امام خمینی (ره) با یک ابتکار عمل و نامگذاری یک روز به نام روز جهانی قدس، تمام توطئههای دشمنان را خنثی کردند، اینکه گفته میشد جمهوری اسلامی ایران یک جمهوری شیعه است برای این بود که دنیای اسلام غیرشیعی را از ما جدا کنند و ابتکار عمل امام (ره) با نامگذاری روز قدس، زیر بنای آن تفکر را بر باد زد و نقشههای دشمنان را نقش برآب کرد و مبارزه با تکفیریها هم همین موضوع وجود دارد. امروز نیز حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن، عظمت انقلاب و اتحاد ملت مقاوم ایران اسلامی را بار دیگر به رخ جهانیان کشید و دنیا به اقتدار ایران و قدرت جمهوری اسلامی ایران پی برد.
نظر شما