سالها پیش زمانی که پدران و مادران از رفتن فرزندانشان به ورزشگاهها جلوگیری می کردند توجیه شان این بود که محیط ورزشگاه برای حضور نوجوانان و نونهالان مناسب نیست و اتفاقاتی روی سکوها رخ می دهد که ممکن است در شکل گیری شخصیت آنها و یادگیری الفاظی ناپسند و زننده تاثیر مستقیم داشته باشد. البته این نگرانی والدین فرزندانی که علاقمند به فوتبال بودند کاملا منطقی و منطبق با واقعیت بود.
در آن سالها محیط ورزشگاهها و جو حاکم بر روی سکوها به گونه ای بود که نوجوانان و نونهالانی که برای نخستین بار به ورزشگاه می آمدند حرفها و الفاظ جدیدی را می شنیدند و رفتارهایی را مشاهده می کردند که ممکن بود آینده اجتماعی آنها را به مخاطره بیندازد. اما با رشد فرهنگی تماشاگران و اقدامات مثبتی که توسط مسئولان و خصوصا حضور نیروی انتظامی در این زمینه صورت گرفت، در سالهای اخیر شاهد زودوده شدن این رفتارها از سکوی ورزشگاهها هستیم و تا حدود زیادی محیط برای حضور همه علاقمندان به فوتبال فراهم شده است.
هر چند این تغییر مثبت در روی سکوها توانسته است علاقمندان بیشتری را به ورزشگاهها بکشانند و راه را برای حضور پدران و فرزندان علاقمند به فوتبال باز کرده است اما لب خوانی دوربین های تلویزیونی از صحنه های درگیری بازیکنان درون زمین، نگرانی های دوچندانی را این بار به داخل خانه ها کشانده است تا این بار والدین مجبور شوند تلویزیونها را هم بر روی فرزندان خود خاموش کنند تا شاهد فحاشی علنی و بدون محابا بازیکنان فوتبال به یکدیگر نباشند.
واقعیت این است که اکثر بازیکنانی که عنوان حرفه ای را با خود یدک می کشند و برای یک فصل بازی پولهای میلیونی هم می گیرند در طول 90 دقیقه یک دیدار بارها به بازیکنان حریف توهین و حتی در برخی موارد فحاشی می کنند که بخش کوچکی از این اتفاق ناخوشایند و زشت را دوربین های تلویزیونی به تصویر می کشند اما بخش عمده این حرکات و الفاظ از چشم همه پنهان می ماند.
دیدار استقلال با سایپا و اتفاقاتی که در طول 90 دقیقه و حواشی آن روی داد نمونه ای بود از دیدارهای لیگ برتر فوتبال ایران که در آن اخلاق رنگ می بازد و اتفاقاتی در آن رخ می دهد که هر بیننده ای را از دیدن فوتبال دلزده و دل چرکین می کند. صحنه هایی که علی دایی و محمود فکری به عنوان پیرترین و با تجربه ترین بازیکنان حال حاضر فوتبال ایران خلق کردند قطعا یک کلاس بدآموزی بزرگ برای جوانانی بود که قرار است تا چند سال دیگر در این فوتبال بمانند و زمینه را برای حضور دیگران فراهم کنند.
صحنه ها و درگیریهایی که وحید طالبلو و سیاوش اکبرپور ایفا گر نقش اول آن بودند هم دست کمی از صحنه های ناشایست قبلی نداشت. البته این امر تنها در مورد این بازیکنان و این دیدار صدق نمی کند و در دیدار پرسپولیس برابر راه آهن نیز برخی بازیکنان این تیم از جمله مهرزاد معدنچی و شیث رضایی حرکات و الفاظی را به کار بردند که نمونه آن را در هیچ فوتبالی نمی شود دید.
فوتبال ایران که سالهای نونهالی حرفه ای شدن را پشت سر می گذارد خیلی زود وارد مسائلی شده است که بجز نابودی و به فنا کشاندن آن هیچ ثمره دیگری برای این ورزش پرطرفدار نخواهد داشت. فحاشی و توهین های بازیکنان به یکدیگر و در برخی موارد به داوران مسابقات به سمتی حرکت می کند که دیگر نمی توان به آینده اخلاق سالم درفوتبال امیدوار بود.
این اتفاقات درشرایطی می افتد که همه بازیکنان یکدیگر را به فحاشی و توهین متهم می کنند و تا به حال هیچ بازیکنی این شهامت و جسارت را نداشته است که اعلام کند به حریفش توهین کرده است. واقعیت این است که بخش عمده ای از بازیکنان فوتبال ما به دلیل نداشتن تحصیلات کافی و ندانستن نحوه برخوردهای مطلوب اجتماعی دست به حرکاتی می زنند که در فوتبال ضعیف ترین و مبتدی ترین کشورهای جهان هم نمونه آن پیدا نمی شود.
آنها در حالی اقدام به فحاشی و توهین نسبت به یکدیگر می کنند که عملا هیچکس نمی تواند ثابت کند این بازیکنان به یکدیگر فحاشی کرده اند. حتی در برخی موارد نیز که دوربین های تلویزیونی به کمک کمیته انضباطی آمده اند بازهم بازیکنان مورد نظر منکر هر گونه فحاشی شده اند.
این درحالیست که تمامی بازیکنان درگفتگوهای خصوصی که دارند بر فحاشی های خود و دیگر بازیکنان صحه می گذارند و از اتفاقات پشت پرده ای در داخل زمین خبرمی دهند که جز تاسف و تاثر به حال این فوتبال چیز دیگری را عاید هر شنونده ای نمی کند.
دراین میان کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال به عنوان یکی از مراجعی که حق برخورد جدی با چنین بازیکنانی را دارد در چند سال اخیر بارها با بازیکنان خاطی برخورد کرده است اما ظاهرا این برخوردها که با محرومیت و جریمه های نقدی هم همراه بوده است ، نتوانسته از میزان این حرکات ناشایست بکاهد.
به نظر می رسد باشگاهها که عنوان فرهنگی را هم در لوگوی خود دارند دراین بین باید پررنگ ترین نقش را داشته باشند اما در حقیقت آنها کمترین نقش را در برطرف کردن این معضل بزرگ دارند. اکثر باشگاههای لیگ برتری ما که این عنوان را به خود یدک می کشند حتی در طول سال یک جلسه هم برای توجیه کردن مسائل فرهنگی برای بازیکنان خود برگزار نمی کنند.
واقعیت اخلاقی فوتبال ایران این است که رواج فحاشی و توهین در این ورزش پرطرفدار هر روز رو به فزونی می گذارد و اگر مسئولان امر فکری اصولی و منطقی برای این معضل بزرگ نکنند قطعا در آینده ای نزدیک این " اخلاق بی اخلاق" فوتبال را به نابودی خواهد کشاند.
نظر شما