۲۰ اسفند ۱۳۸۵، ۱۲:۵۵

/ گزارش نشست اختصاصی مهر با گروه "هفت نگاه" /

نمی‌توان نقش دولت را از مسائل فرهنگی حذف کرد / تشکیل اتحادیه نگارخانه‌داران برای رشد هنرهای تجسمی ضروری است

نمی‌توان نقش دولت را از مسائل فرهنگی حذف کرد / تشکیل اتحادیه نگارخانه‌داران برای رشد هنرهای تجسمی ضروری است

چهار نفر از اعضاء شکل‌دهنده گروه "هفت نگاه" به عنوان بانیان نمایشگاه بزرگ سال هنرهای تجسمی در نشستی اختصاصی با خبرگزاری مهر اهداف و دستاوردهای این نمایشگاه را برشمردند.

به گزارش خبرنگار مهر، در این نشست که به میزبانی مهر در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد، لیلی گلستان مدیر نگارخانه گلستان، مژگان والی پور مدیر نگارخانه والی، آریا اقبال مدیر نگارخانه آریا و فریال سلحشور مدیر نگارخانه دی حضور داشتند و از برگزاری نمایشگاه بزرگ تجسمی سال به عنوان تجربه ای موفق یاد کردند.

ـ میزان استقبال از نمایشگاه

لیلی گلستان در خصوص چگونگی استقبال از نمایشگاه گفت: "روند کار برای همه ما غیرمنتظره بود و فکر نمی کردیم چنین استقبال و فروشی در انتظار نمایشگاه باشد. از محاسن بزرگ نمایشگاه همین بس که مستقل بودیم و حامی ما بخش خصوصی و مردم بودند که خرید خوبی کردند. برایمان مهم است که مردم حضور داشتند و خرید کردند و سلیقه شان هم بسیار عجیب بود. چون سطح سلایق و معیارهای خریدشان بسیار بالا رفته است. حسن دیگر نمایشگاه هم این بود که جوانان حضور و فروش خوبی داشتند."

مژگان والی پور در خصوص دورنمای کلی فروش نمایشگاه "هفت نگاه" اضافه کرد: "هنوز آمار دقیقی نداریم ولی می دانیم روز اول و دوم همه دیوارها نو شدند جز چند اثر محدود. مهم این است که ما حدود 200 میلیون تومان فروش داشته ایم و نگرش مردم نسبت به آثار هنری بسیار بالا رفته و با معیارهای برون مرزی برابری می کند. تقریباً هر روز 20 درصد کارها عوض می شوند که ممکن است گرایش جامعه به برخی کارها بیشتر باشد که از آن هنرمند آثار بیشتری عرضه می کنیم. می دانستیم کار بزرگی انجام می دهیم و با تلاش همگی ما این اتفاق بزرگ و بزرگتر شد."

ـ استقبال بخش خصوصی و نهادهای دولتی

آریا اقبال ضمن اشاره به خرید 20 میلیونی مرکز توسعه هنرهای تجسمی به میزان خرید سایر بخش ها اشاره کرد و افزود: "سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بالای 20 میلیون تومان و بانک اقتصاد نوین هم حدود 90 میلیون تومان از ما خریدند. پس از این بخش ها، خریدار عمده ما مردم بودند. البته باید به این نکته توجه کنیم که سازمان های نامبرده را نمی توان خریدار دولتی محسوب کرد. مثلاً خرید برای مرکز توسعه هنرهای تجسمی انجام شده نه یک نهاد دولتی. سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و بانک اقتصاد نوین هم دولتی نیستند و در واقع می توان گفت ما از طرف دولت حمایت نشدیم."

وی در اختیار قرار گرفتن فرهنگسرای نیاوران را حمایت دولتی محسوب نکرد به این دلیل که: "تا این لحظه قرار است ما به فرهنگسرا درصدی از فروش را  پرداخت کنیم که در حال صحبت روی میزان این درصد هستیم. مگر اینکه در این بخش مورد حمایت قرار بگیریم که آن را اعلام خواهیم کرد."

والی پور در این خصوص اضافه کرد:" شاید منظور از حمایت توافقی باشد که انجام شده تا این گروه مانند سایر هنرمندان نمایشگاه خود را برگزار کند. سیاستهای اداری کار به این صورت است که وقتی قرار است مکانی را در اختیار یک گروه قرار دهند باید امضا توافق موسسه توسعه یا مرکز هنرهای تجسمی هم وجود داشته باشد، پس این را نمی توان حمایت محسوب کرد. در واقع ما راهی را رفتیم که هر هنرمند دیگری هم باید طی می کرد. البته هنوز هم برای حمایت دیر نیست، هنوز آثار زیادی برای فروش داریم و این حرکت گروه "هفت نگاه" می تواند باز هم ادامه پیدا کند و حمایت شود."

ـ حذف بودجه؟

والی پور این عنوان درشت مطبوعات را درست ندانست و گفت: "اختصاص نیم یا یک درصد از بودجه عمرانی دستگاهها و نهادهای دولتی به خرید آثار هنری یک قانون است و قانون هیچوقت حذف نمی شود، قانونی که در مجلس تصویب شده و مصوبه پنج ساله مجلس است. این تبصره بودجه است که متولیان هنر باید وارد مسائل بودجه کنند. نیازی نیست که ما با نمایندگان مجلس نشست داشته باشیم چون مجلس که قانون را عوض نکرده است. این قانون تصویب شده که یک درصد بودجه طرح ها و اعتبارات عمرانی می تواند هزینه خرید آثار هنری شود. حالا متولیان هنر باید دنبال کنند که این هزینه جزو بودجه دولت لحاظ شود."

فریال سلحشور هم با اشاره به بودجه و حمایتی که به سینما و تئاتر تخصیص یافته و سهم ناچیز هنرهای تجسمی در این میان، عنوان کرد: "هیچوقت روی هنرهای تجسمی آنگونه که باید سرمایه گذاری نشده و متولیان باید پاسخگو باشند. حرکت ما نشان داد که جامعه پذیرای ماست و باید از آن استقبال شود."

ـ چگونگی استقبال از آثار هنرمندان

سلحشور ضمن اشاره به اینکه علت استقبال بیشتر از آثار جوانان به کیفیت کار آنان برمی گردد نه قیمت پائین تر تابلوها، اضافه کرد: "خوشبختانه در این نمایشگاه مشخص شد مردم می توانند کیفیت کارها را تشخیص دهند و کارهایی هم که خریده شد آثار بسیار خوبی بودند. به هر حال کیفیت آثار موجود در این نمایشگاه بالاست، چون در انتخاب اولیه سختگیری شده است. چند ماه برای انتخاب آثار وقت گذاشته شده و همه آثار از استاندارد خاصی برخوردارند. وظیفه قیمت گذاشتن روی آثار را هم همین هیئت (صاحبان نگارخانه ها) به عهده داشتند."

گلستان ضمن اشاره به نقش هیئت در متعادل کردن قیمت پیشنهادی هنرمندان بر آثارشان این نکته را عنوان کرد: "در مورد آثار هنرمندان بزرگ، قیمت پیشنهادی را حق هنرمند دانسته و دخالتی در آن نداشتیم. ولی سعی کردیم به جوانان تفهیم کنیم که چون قصد فروش آثارشان را داریم، قیمت را کم کنند و آنها هم قبول کردند. این نمایشگاه حدود 30-20 درصد ارزانتر از قیمتی است که اثر می تواند در یک نگارخانه مستقل داشته باشد."

سلحشور در مورد انعکاس قیمت 18 میلیونی اثر یک هنرمند صاحب سبک (ایران درودی) در این نمایشگاه عنوان کرد: "این قیمت به گونه ای که در برخی مطبوعات به آن پرداخته شد عجیب و غریب نیست. هنرمندی با سابقه کار 50-40 سال داریم که تجربه این سال ها را با تابلویش به نمایشگاه آورده و قیمت اثرش هم پائین تر از اثر هنرمندی اینچنینی در خارج از مرزهای ماست. این غیرمنتظره بودن در کشور ما به این دلیل است که مردم ما عادت کرده اند مثلاً قیمت فرش بالاست و اعتراضی هم ندارند. ولی در مورد اثر هنری مانند نقاشی، مجسمه و ... قیمت ها برایشان نامأنوس است. در حالی که اگر به همین کشورهای اطرافمان مانند کشورهای عربی، هند، پاکستان و ... نگاه کنیم می بینیم هنرمندانی که صاحب تجربه هستند، آثارشان چندبرابر این قیمت ارزشگذاری می شود و به فروش می رود. در حالی که کیفیت کار هنرمندان ایرانی بالاتر از تمام هنرمندان خاورمیانه و قیمت هایمان بسیار پائین تر است."

گلستان به ویژگی بارز بازدیدکنندگان و خریداران اشاره کرد: "بسیاری از این خریداران بازدیدکننده هیچکدام از هفت نگارخانه شکل دهنده نمایشگاه و اصلاً نگارخانه رو نبودند که نکته بسیار عجیبی است و تازه به قصد خرید هم آمده بودند و از قشر مرفه هم نبودند."

سلحشور هم این نکته را در مورد بازدید کنندگان اضافه کرد: "مردمی که می آیند از سر بی حوصلگی و بی کاری نیامده اند. سئوال می کنند، وقت می گذارند و با دقت و علاقه نمایشگاه را بازدید می کنند. حالا شاید استطاعت خرید اثری را هم نداشته باشند. این موفقیت بزرگی است."

ـ تأثیر کریستی دبی بر شکل‌گیری نمایشگاه یا قیمت‌ها

گلستان ضمن رد تأثیر گذاشتن کریستی دبی بر شکل گیری و قیمت های نمایشگاه بزرگ سال هنرهای تجسمی، عنوان کرد: "ما اصلاً اعتقاد داریم قیمت داخلی نباید پیرو کریستی دبی باشد. طبیعی است که وقتی اثر هنرمندی در کریستی به فروش می رود، روی قیمت اثرش در نمایشگاه تأثیر بگذارد. مثلاً وقتی عکس های آقای کیارستمی در موزه هنرهای معاصر نیویورک ده هزار دلار قیمت گذاشته می شود، به قیمت یک میلیون تومان هم در گالری گلستان به فروش می رود که یک دهم قیمت برون مرزی آن است."

والی پور در این مورد اضافه کرد: "اگر این اتفاق نیفتد سئوال برانگیز است. وقتی هنرمندی جنبه جهانی پیدا می کند طبعاً کارش گرانتر می شود. البته به گونه ای متعادل. این حق هنرمند و حق جامعه است. در غیر این صورت فروش و اقتصاد هنر زیر سئوال می رود."

سلحشور ضمن اشاره به این نکته که خانم درودی از ابتدا همین قیمت را روی تابلویشان گذاشتند و آن را بالا نبردند، عنوان کرد: "معمول است که یک خانواده درآمد مازادشان را تبدیل به طلا، فرش، خانه و زمین می کنند. چرا نباید یک اثر هنری به عنوان پس انداز و پشتوانه یک خانواده یا مجتمع اقتصادی و ادارت دولتی قرار بگیرد؟ همانطور که در زمانی جواهرات سلطنتی پشتوانه اسکناس کشورمان بود، چرا نباید آثار هنرمندان بزرگی که در موزه هنرهای معاصر است چنین جایگاهی پیدا کنند؟ باید این باور در مردم ما ایجاد شود که وقتی یک اثر هنری ایرانی می خرند، هم به عنوان میراث فرهنگی برای نسل های بعد می ماند و هم یک پشتوانه اقتصادی است. این تفکر باعث می شود هنرمندان ما هم پشتوانه و امید بیشتری پیدا کنند. بسیاری از آنها متعهد هستند و حاضر نیستند به کاری جز هنرشان بپردازند."

ـ بازتاب نمایشگاه بین هنرمندان

گلستان با اشاره به اینکه همه هنرمندان چه آنها که اثر در نمایشگاه داشتند و چه آنها که نداشتند، تشویقشان کرده اند، گفت: "بسیاری از هنرمندان از ما تشکر می کردند برای وقوع چنین اتفاقی. در واقع ندیدیم کسی گله مند باشد حتی اگر حضور نداشت. البته مشوق اصلی ما مردم بودند که به ما دست مریزاد گفتند. اتفاق مهم دیگر و در واقع دستاورد این نمایشگاه که امیدوارم ادامه پیدا کند، حرکت بانک اقتصاد نوین در این راستاست. این بانک حدود 60 اثر از ما خرید و برای نمایش آنها در دید عموم، در ساختمان جدیدشان در خیابان جردن یک نگارخانه به نام "نگارخانه نوین" درست کرده و "هفت نگاه" شکل دهنده این حرکت است. این حرکت می تواند الگویی شود برای بانک ها و شرکت های خصوصی دیگر. این حرکت ها پیش از این انجام می شد و امیدواریم امروز دوباره احیا شود."

والی پور درباره باور ایجاد شده در میان هنرمندان این نکته را مطرح کرد: "هنرمندان ما باور کردند که فقط باید کار کنند و فروش و توسعه کار و شهرتشان را از نگارخانه ها بخواهند. البته جای بخش هایی مانند عکس، مجسمه، چاپ و ... خالی است، چون این دوره می خواستیم محدودتر کار کنیم به آنها نپرداختیم و دلیل دیگری هم نداشت."

گلستان هم دستاورد این نمایشگاه را نوعی ایجاد تأمین برای هنرمندان ذکر کرد و گفت: "با این حرکت و استقبال و فروشی که شد، هنرمندان ما امنیت و تکیه گاه خوبی پیدا کردند. این نکته را از صحبت هایشان برداشت کردم. چون در چند سال اخیر میزان این خوش بینی پائین آمده بود."

ـ قدمت و شکل‌گیری هفت نگاه و نمایشگاه

والی پور درباره قدمت گروه "هفت نگاه" این نکته را عنوان کرد: "فکر نکنید "هفت نگاه" نو است. "هفت نگاه" تجربه 20-15 سال هفت نگارخانه است و امروز به همبستگی "هفت نگاه" رسیده است. فکر کردیم حالا زمانی است که می توان در جامعه حرکت مشترک انجام داد."

اقبال ضمن اشاره به سابقه نه چندان خوب کار گروهی در کشورمان عنوان کرد: "متأسفانه در ایران کار گروهی همواره با شک عمومی همراه است و منتظرند شکست خوردن آن را شاهد باشند. هر حرکتی چه انفرادی و چه گروهی ممکن است با شکست مواجه شود، ولی ارزش تجربه کردن را دارد. هفت نگاه و سلیقه مختلف را در کنار هم قرار دادیم و ممکن است در مواردی جنبه هایی از یکدیگر را نپسندیم، ولی اتفاقی که می افتد قطعاً به تنهایی توسط هر یک از ما امکانپذیر نبود."

اقبال روشن شدن جرقه شکل گیری این نمایشگاه و گروه را اینچنین توصیف کرد: "26 تیرماه 85 اولین صحبت درباره فروش آثار تجسمی به شکل خصوصی مطرح شد. آقای سیدمحسن هاشمی مدیر هنرهای تجسمی معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به من گفت چرا مسئله فروش خصوصی را پیش نمی بریم؟ من هم گفتم چون نمی دانیم چه چیزی در انتظارمان است، از شکست احتمالی می ترسیم. ایشان هم از طرف سازمان فرهنگی هنری شهرداری تعهد کرد که از ما حمایت شود چون معتقد بود حتماً موفق می شویم. با پیگیری ایشان کار انجام شد و ما در موسسه "ماه مهر" گروه "هفت نگاه" را تشکیل دادیم و تا امروز در حال کار روی این موضوع هستیم. خوشبختانه ما اسپانسرهای دیگری هم پیدا کردیم و نیازی به کمک آقای هاشمی نشد و در نتیجه با همان رقم از ما کار خریدند. اما از آن مهمتر برای ما حمایت و پیگیری ایشان بود."

ـ نقش رسانه‌های گروهی

والی پور نقش مهم مطبوعات در اطلاع رسانی برگزاری این نمایشگاه را بسیار مهم دانست و سلحشور هم ضمن تأیید گفته وی اضافه کرد: "به همین دلیل است که من مطبوعات را رسولان فرهنگی می دانم، چون می توانند اخبار هنری را به گونه ای منتشر کنند که مردم علاقمند شوند و این نقش کمی نیست. سر و صدای ایجاد شده کمک کرد که بازدید کنندگان جوان هم به نمایشگاه بیایند و رکود و سکون موجود تا حد زیادی شکسته شود."

اقبال در عین حال به نکته مهمی اشاره کرد که از پس این نمایشگاه نمود پیدا کرده است: "فهمیدیم که هم بازدیدکنندگان و هم مطبوعات به گونه ای به ما اعتماد دارند. برخورد مطبوعات با ما واقعاً اینگونه بود و خوشحالیم که شاهدش هستیم."

گلستان این برخورد را برخاسته از اعتبار چندین ساله صاحبان نگارخانه دانست: "به هر حال اعتبار چندین سال تجربه کار ما در شکل گیری این رابطه متقابل اهمیت دارد و ناشی از کنار هم قرار گرفتن همه این تجربه های چند سال است."

ـ تأثیر تجربه اکسپو بر حرکت‌های بزرگ در حیطه هنرهای تجسمی

نگارخانه دارها متوفق القول تجربه اکسپو را موفقیت آمیز دانستند و در این میان گلستان اضافه کرد: "فقط در مورد وزارت صنایع بود که آثار خریداری شده با مشکل مواجه شدند. این وزارتخانه آثار را نبرد که پس بیاورد. چون وزیر صنایع وقت به اشتباه فکر کردند بودجه برای این کار دارند که ظاهرا نداشتند."

والی پور هم با اشاره به مسیر طولانی که اکسپو طی کرده، عنوان کرد: "حدود هشت سال پیش یک نمایشگاه با حضور 30 نگارخانه در اینجا تشکیل شد. فروشی هم که انجام شد در زمان خودش اتفاق خوبی بود و دو بار هم در موزه هنرهای معاصر تکرار شد که رقم 30 میلیون ابتدایی به 80 میلیون و بعد هم به حدود 160 میلیون تومان رسید. بعد از این سه حرکت بود که اکسپو شکل گرفت و بالای 700 میلیون تومان فروش داشت که بسیار موفقیت آمیز است."

والی پور ابعاد مختلف این موفقیت را تحلیل کرد و به این نکته پرداخت که: "اگر از بعد اجتماعی در نظر بگیریم 76 نگارخانه برای اولین بار دور هم جمع شدند و توانستند حضور خوبی داشته باشند. هر چند دولت خرید بیشتری از اکسپو داشت. اصلاً شکل گرفتن این حرکت در اولین گام یک موفقیت بود."

اقبال با اشاره به حرکت های قبلی که زمینه ساز حضور موفق "نمایشگاه بزرگ سال هنرهای تجسمی" شده، عنوان کرد: "تجربه سال 79 که 30 گالری در فرهنگسرای نیاوران با هم کار کردند، تجربه اکسپو شد که 76 نگارخانه کنار هم قرار گرفتند و حتی اکسپو تالار وحدت که یک ریال هم فروش نداشت، تجربه های بی نظیری برای ما بودند. اینکه توانستیم این مجموعه را با هماهنگی دور هم جمع کنیم، اینکه کتابمان به موقع درآمد، اینکه هفت مدیر نگارخانه توانستیم با هم تعامل داشته باشیم حاصل همین تجربه های گذشته است."

ـ آینده تشکیل یک گروه نظام‌مند و وجود یک تقویم کاری

والی پور مهمترین نکته ای را که در برنامه ریزی های آینده برجسته خواند، بین المللی شدن عنوان کرد: "چرا ما نباید بین المللی شویم؟ در آرت اکسپو بین المللی مالزی که اخیراً شرکت کردم، بازدیدکنندگان نسبت به نمایشگاه ما که تازه بین المللی هم نبود از نظر سطح نگرش و ... بسیار متفاوت بود. بنابراین ما از نظر سطح فکری جامعه بسیار از آنها پیش هستیم و باید چنین اجرایی داشته باشیم."

گلستان در خصوص آینده کاری، توجه به حضور در شهرستان ها را در اولویت دانست و گفت: "نمایشگاه بعدی ما به احتمال زیاد سال آینده خواهد بود و از اردیبهشت با تور شهرستان آغاز می کنیم. باید با نگارخانه ها و موسسات فرهنگی هنری شهرستان ها وارد مذاکره شویم و از امکاناتشان مطلع شویم. شهرستان ها از خرید و دیدن آثار هنری خوب بی نصیب هستند."

ـ نقش دولت و مرکز توسعه هنرهای تجسمی در حمایت از نگارخانه‌دارها

والی پور با اشاره به نزدیک بودن نگاه مرکز توسعه و نگارخانه دارها که هر دو برخاسته از توجه به هنرهای تجسمی است، عنوان کرد: "تنها شاخصه نگاههای ما به هنرهای تجسمی ممکن است از هم فاصله داشته باشد که می تواند به تعامل برسد."

اما گلستان امید اصلی را بر بخش خصوصی قرار داد و عنوان کرد: "چون دولت باید دنبال بودجه باشد که کاغذبازی، تصویب، سئوال و جواب و سلیقه های مختلف را به دنبال دارد، رسیدن به نتیجه دلخواه را مشمول زمان می کند. ترجیح من شخصاً حساب کردن روی حمایت بخش خصوصی است. همانطور که بانک اقتصاد نوین با یک خواهش من وارد عرصه شد و استقبال کرد."

سلحشور ارجاعی به تاریخ داد و این نکته را مطرح کرد: "هر وقت یک دولت از فرهنگ، هنر و هنرمندان حمایت کرده، هنر ایران در آن دوره به خود بالیده و گسترش خوبی پیدا کرده، هنرمندان درجه یک شروع به کار کردند و ... بنابراین نمی توانیم نقش دولت را از مسائل فرهنگی مملکت حذف کنیم. حالا اگر دولت نمی خواهد بودجه ای صرف هنرهای تجسمی کند، حداقل حمایت معنوی کند. اینکه ضوابط دست و پا گیر حذف شده و راهها باز شوند برای ما کافی است. اگر بودجه های تصویب شده هم به اجرا برسند که چه بهتر."

والی پور اشاره ای داشت به تجربیات کاربردی مسئولان دولتی و ارزیابی آنها از حرکت های انجام شده در سال های گذشته و توضیح داد: "به هر حال این آقایان چند سال است حرکت های انجام شده را دنبال می کنند. ممکن است برخی حرکت ها مورد تأییدشان نباشد ولی همه را که رد نمی کنند. کافی است همان مسیرها را ادامه دهند و تقویت کنند تا به جای خوبی برسیم. قرار نیست هر دوره همه چیز به هم بریزد و دوباره از نو شروع کنیم."

اقبال یکی از مشکلات پیش بردن یک پروژه با دولت را وقت گیری اساسی آن دانست و گفت: "وقتی یک مدیر تغییر می کند، زمانی که مجموعه صرف می کند تا مدیر جدید را قانع کند که حرکت در حال انجام، درست بوده تا کار ادامه پیدا کند با پایان دوره آن مدیر متوقف می شود و دوباره آمدن مدیر جدید و ... در این میان انرژی وسیعی از بخش خصوصی زائل می شود و تلاشمان برای اینکه دولت به ما نگاه کند متوقف می ماند. این توقع می رود که آنها هم قبل از هر چیز دیگر به ما نگاه کنند."

سلحشور در حالی که برنامه های فرهنگی را درازمدت و مشمول مرور زمان برای رسیدن به نتیجه درخور دانست، عنوان کرد: "نمی توان انتظار رسیدن به نتیجه آنی را داشت. این برنامه ها نیاز به برنامه ریزی، مدیریت باسابقه و ... دارند. متأسفانه در مملکت ما وقتی مدیران عوض می شوند همه افراد هم عوض می شوند و برنامه ها هم به فراموشی سپرده می شوند و ... فرهنگ نیاز به یک پروسه درازمدت و صبر و حوصله دارد."

اقبال بالندگی هنرهای تجسمی را نیازمند یک اعتماد همه جانبه دانست و گفت: "درست مانند بزرگ کردن بچه است. وقتی خیلی کوچک است می توان مراقبش بود و به او اعتماد نداشت. ولی وقتی به بلوغ می رسد می تواند خودش به تنهایی جلو برود. هر چند ما این اعتماد را به او نداشته باشیم. امیدوارم هنرهای تجسمی ما به بلوغ رسیده باشد."

سلحشور نگاه چندجانبه را مکمل این اعتماد عنوان کرد: "در مسائل فرهنگی نباید جامعه را یکسویه نگاه کرد. این جامعه تشکیل شده از نگاههای مختلف که همه قابل احترام هستند تا جایی که لطمه ای به مسائل اساسی مملکت وارد نشود. امکانات باید عادلانه قسمت شوند و اختصاص به گروه خاص پیدا نکند. باید آنچه پایه و اساس ایرانی دارد مورد توجه قرار بگیرد و جوانان ما در عین نگاه به غرب به گذشته کشورمان هم نگاه کنند و از آن غافل نمانند. اهمیت به فرهنگ ایرانی به جوانان ما هم اعتماد به نفس می دهد."

ـ ضرورت ایجاد اتحادیه نگارخانه‌داران

والی پور با اشاره به حمایت های خوب در زمان دولت آقای خاتمی عنوان کرد: "در این دوره برای اولین بار برای نگارخانه ها این امتیاز را قائل شدند که اگر وزارت ارشاد قصد خرید آثاری را دارد، هنرمند باید کارش را به نگارخانه ارائه دهد وگرنه اثری خریداری نخواهد شد. از طریق این حمایت بود که جرقه هایی روشن شد و امروز به یک اتفاق بزرگ رسیدیم."

گلستان رسمی شدن حضور نگارخانه و نگارخانه دارها را اینچنین مطرح کرد: "نگارخانه به عنوان نهادی مطرح شد که اگر کسی خرید اثری از هنرمند دارد باید از طریق نگارخانه وارد شود و راه مناسبتری است. چون هنرمندان عاشق کارشان هستند و تعصب دارند. گاهی قیمت هایی می گذارند که اثر اصلاً فروش نرود ولی نقش صاحبان نگارخانه در تعدیل قیمت ها و فروش اثر و حتی شهرت هنرمند اهمیت پیدا می کند. در همین نمایشگاه چند نقاش معروف و منزوی حضور دارند که با نگارخانه کار نمی کنند. بازدیدکنندگان درعین توجه به کیفیت کارشان آنها را نمی شناختند و در این مورد سئوال می کردند. با این نمایشگاه این نکته هم جا افتاده است."

والی پور نقش نمایشگاه در پررنگ شدن این وجه مهم دانست و عنوان کرد: "با این حرکت به بسیاری از نقاشان ما ثابت شد که صاحبان نگارخانه در فروش اثر هنری نقش بسیار بزرگی دارد و مرکز توسعه هنرهای تجسمی هم متوجه این مهم شد که صاحبان نگارخانه در اقتصاد هنر نقش مهمی دارند مانند همه دنیا."

در انتها صاحبان نگارخانه ها از زحمات فرهنگسرای نیاوران و آقای حسین عبدالهاشم پور مدیر روابط عمومی فرهنگسرا در انعکاس و بازتاب فعالیت های این نمایشگاه تقدیر کردند و هدف نهایی خود را تشکیل یک اتحادیه با قدرت اجرایی بالا ذکر کردند.

کد خبر 458299

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha