به گزارش خبرنگار فرهنگي « مهر» گفت : مسئله به طور ساده اين است كه در مواردي كه تطبيق مي كنيم ، يعني چيزي از فلسفه اسلامي را با فلسفه هاي غربي مقايسه مي كنيم بر چه مبنايي عمل مي كنيم ؟ چگونه بخشي از يك نظام فكري را با نظام فكري ديگر مقايسه مي كنيم ؟ آيا به صرف معاني لغوي اصطلاحات مي توانيم اكتفا كنيم ؟
وي پس از طرح صورت مسئله گفت : پاسخ كربن به اين مسائل اين است كه نمي توان چنين رويكردي را تطبيق دانست . مبناي تطبيق بر چيز ديگري استوار است . اين مشكل نه تنها در مقايسه و تطبيق يك نظام فكري ، بلكه در فهم و ترجمه اصطلاحات نيز وجود دارد . براي مثال مي توان به دشواري ترجمه « ولايت» به معناي عرفاني، يا « پراكريتي» در آيين هندو به زبانهاي ديگر ياد كرد . كربن مبناي تطبيق را پديدارشناسي مي داند . مراد از پديدار شناسي در نظر كربن به كار گرفتن روشي است كه ادموند هوسرل پايه گذاري كرده است .
وي اضافه كرد : پديدارشناسي در نظر هوسرل و كربن گذر از ابژكتيويسم ( عيني گرايي) و هيستوريسيسم ( تاريخ انگاري) است . در توضيح اين مطلب نكاتي را به اختصار متذكر مي شوم . هوسرل در طرح مسئله به دكارت استناد كرده و مانند او از آگاهي شروع مي كند ، اما برخلاف وي معتقد است آگاهي همواره آگاهي به چيزي است و به متعلقي نياز دارد . به تعبير هوسرل ذهن ما خاصيت التفاتي intentional دارد . ذهن در ارتباط با عالم است كه ذهن است ، همچنين عالم در ارتباظ با ذهن است كه عالم است و وجود دارد . اگر حدوث ميان ذهن و عالم وقوع پيدا نكند نه ذهن ذهن است و نه عالم عالم . عاللم نه تنها از سوژه جدا نيست ، بلكه در ذات سوژه ماخوذ است .
استاد فلسفه دانشگاه تهران ادامه داد : با هوسرل ما از وجه نظر طبيعي به وجه نظر پديدارشناسي وارد شده ايم . از منظر طبيعي عالم مستقل از ما و ما مستقل از عالم هستيم ، اما از منظر پديدارشناسي عالم نفس ظهوري است كه براي ما ملحوظ شده است . وقتي چنين ديدگاهي درباره عالم داشته باشيم از ابژكتيويسم و هيستوريسيسم خارج شده ايم . با روش پديدارشناسي وعايي كه در آن تطبيق صورت مي گيرد درون ماست نه تاريخ و طبيعت . به همين دليل كربن مي گفت وقتي قصد تطبيق آراي سهروردي را داريم نبايد به زمان تاريخي ظهور حكمت اشراق توجه كنيم ، بلكه بايد به وعاي وجودي كه به تاريخ بستگي ندارد توجه كنيم .
دكتر ريخته گران در پايان سخنان خود گفت : براي متفكري كه براي او حقيقت « كشف المحجوب» ، يعني برگرفتن حجاب و راه بردن به شهود ذات اشياء است تطبيق در سطرهاي كتاب صورت نمي گيرد . تطبيق براي چنين كسي وقتي صورت مي گيرد كه ساحات تفكر براي او مفتوح باشد .
نظر شما