به گزارش خبرگزاری مهر، شهریار وقفی پور از روز یکشنبه ۲۹ دی ماه ساعت ۱۷ و در ادامه درسگفتارهای زمستان ۱۳۹۸ مؤسسه «پرسش» درسگفتار جدید خود در این مؤسسه را با عنوان «لاکان و دریدا: نوشتار٬ زبان و حیوان» آغاز میکند.
وقفی پور در این دوره سعی دارد تا نسبت روانکاوی لاکانی و نظریه واسازی دریدا را مورد بررسی قرار دهد. سرفصل مباحث این درسگفتار از این قرار هستند: جلسهی اول: تاریخچهی یک خصومت: امریکا و فرانسه؛ واسازی چیست؟ چرا روانکاویِ لاکانی نوعی واسازی نیست؟؛جلسهی دوم: نامِ پدر، فالوس و واسازیِ لاکانِ ساختارگرا؛ جلسهی سوم: ضرورتِ استعلا و منطقِ سرگشتگیِ دریدا در برابرِ منطقِ جنسیتیابیِ لاکان؛ جلسهی چهارم: جویس، حیوان و نوشتار.
وقفی پور در یادداشتی در مورد این درسگفتار مینویسد: از حرفِ ربطِ «وَ» در جفتِ لاکان / دریدا چه میخواهیم؟ آیا صحبت از نوعی همراهی و مشابهت است، مثلاً از آن گونه که به شکلی پررنگ در جفتِ دلوز / گتاری فرض میگیریم؟ آیا منظورمان نوعی تقابل است، مثلاً نظیرِ لاکانِ خوب «در برابر» ِ دریدای بد؛ یا حتا دموکراتمآبانهتر: ژاکِ فیلسوف و ژاکِ روانکاو؟ یا نوعی متممِ نظری از گونهی «کانت با ساد»، چنان که لاکان میگوید حقیقتِ اخلاقِ کانتی را باید در قهرمانهای منحرفِ ساد دید؟ یا صِرفِ مقایسهای تاریخی: دو نظریهپردازِ تأثیرگذارِ فرانسوی، دو قهرمانِ مابعدساختارگرایی، دو پیچیدهنویسِ رادیکال؟
در واقع، شاید همهشان. کافی است به این مسأله توجه کنیم که مشابهتهای نظریِ زیادی میانِ این دو وجود دارد: تأکیدِ هر دو بر رادیکال ساختنِ نتایجِ زبانشناسیِ ساختارگرا؛ درگیری با مسألهی قرائت؛ نقدِ رادیکالِ ذاتگرایی و تلاش برای پرهیز از نظامسازی؛ حتا سبکِ نوشتاریِ مبتنی بر لغتسازی، دوگانه ساختنِ درونیِ هر حکمی؛ و عشق به نوشتههای فروید. با این حال، دریدا (ییها) و لاکان (یها)، در عمل سازشناپذیر نشان میدهند: جودیت باتلر و اسلاووی ژیژک، ژاک-آلن میلر و فرانسوا لاکو-لابارت، و حتا خودِ دریدا و لاکان: جدال بر سرِ «نامهی ربودهشدهی پو» صرفاً شروعِ این خصومت بوده است، اگر چه برعکسِ جدال بر سرِ تاریخِ جنون که با تصادفی برونمتنی، به پایان رسید و آشتیِ فوکو و دریدا را سبب شد، گویا همچنان جاری است: حتا علیالظاهر ستایشنامهی دریدا، «برای عشقِ لاکان» نیز که در رثای روانکاو نوشته شده است، نشانی از اتمامِ خصومتِ سابق ندارد، اگر چه خودِ عنوان، به خوبی گویا است: رابطهی لاکان و دریدا را تا حدی میتوان در چارچوبِ دوپهلوییِ عشق و نفرت توصیف کرد، اگر چه باید توجه داشت رفتارِ پرخاشگرایانهی این دو نسبت به هم را نباید صرفاً به بُعدِ خیالی یا تصویریِ آن فروکاست.
هر دو، گویا از یک موضع شروع میکنند: حکمِ ارسطوییِ zoon logon ekhon: انسان به مثابه حیوانی که زبان دارد. اما در نهایت، برای دریدا، انسان موجودی است که به دلیلِ «محبوسِ زبان شدن»، بالکل از «حیوان بودن» فرا رفته است؛ لیکن برای لاکان، موجودِ سخنگو همچنان رد و آثارِ حیوان بودن را با خود دارد و از آن خلاصی نمیپذیرد، از همین رو، لاکان با سهگانهی خیالی / نمادین / واقعی سروکار دارد؛ حال آن که دریدا صرفاً در دوگانهی واقعی / نمادین میاندیشد. با این حال، وقتی لاکان در سمینار بیستوسوم، به مفهومِ نوشتار و حرف میپردازد، اشارهای تأییدآمیز هم به دریدا میآورد و همین اشاره است که باید جدی گرفته شود.
جلسهی اول: تاریخچهی یک خصومت: امریکا و فرانسه؛ واسازی چیست؟ چرا روانکاویِ لاکانی نوعی واسازی نیست؟؛
جلسهی دوم: نامِ پدر، فالوس و واسازیِ لاکانِ ساختارگرا؛
جلسهی سوم: ضرورتِ استعلا و منطقِ سرگشتگیِ دریدا در برابرِ منطقِ جنسیتیابیِ لاکان؛
جلسهی چهارم: جویس، حیوان و نوشتار.
علاقه مندان برای کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در این درس گفتار میتوانند با شمارههای روابط عمومی مؤسسه پرسش ۸۸۸۲۲۰۱۰-۸۸۸۳۷۶۴۷ تماس گرفته و یا به وب سایت qporsesh.com مراجعه کنند.
مؤسسه پرسش در خیابان قائم مقام فراهانی، پایینتر از خیابان استاد مطهری، کوچه شبنم، پلاک ۳ واقع شده است.
نظر شما