به گزارش خبرگزاری مهر، قرنطینه خانگی به واسطه بیماری کرونا فرصت خوبی است که از وقت موجود برای مطالعه آثار مختلف بهره گرفته شود. در ادامه چند کتاب خواندنی درباره فلسفه معرفی میشود.
(۱) احمد رجبی، تناهیِ استعلایی: پژوهشی دربارهی هستیشناسیِ بنیادینِ هایدگر، (تهران: هرمس، ۱۳۹۸).
این کتاب در صددِ بیانِ این دیدگاه است که سرتاسرِ فلسفهی هایدگر (چه متقدم و چه متأخر) بر تلقی خاصی از چگونگیِ وجودِ انسان مبتنی است. نویسنده این چگونگی را «تناهیِ استعلایی» یا «مطلقِ متناهی» مینامد. وی سپس میکوشد دیدگاهِ خود را با بازتفسیرِ اهمِ مضامینِ مطرح در فلسفهی هایدگر بر حسبِ ایدهی مطلقِ متناهی، به اثبات برساند، و در این مسیر ضمناً شرحی نیز از مهمترین ایدههای هستیشناسیِ پدیدارشناسانهی هایدگر، بهویژه در وجود و زمان، بهدست دهد. یک ویژگیِ برجستهی این کتاب، به نظرِ من، عمق، وضوح، بدیعبودن، و تعهدِ آکادمیک است. دیگر ویژگیِ برجستهی آن این است که ایدهی خود را در امتدادِ سنتِ فلسفیِ غرب (بهطورِ خاص، سنتِ ایدئالیسمِ استعلایی، از کانت تا هوسرل) طرح میکند و بدین ترتیب نشان میدهد که هایدگر چگونه در همین سنت تفکر میکند و در عینِ حال این سنت را طیِ گامی تعیینکننده به پیش میراند. بهعبارتِ دیگر، نشان میدهد که چگونه هایدگر از تأمل در بابِ مضامینِ عمدهی ایدئالیسمِ استعلایی (کانت: ادراکِ نفسانیِ محض، سوبژکتیویته، شهودِ محضِ زمان؛ فیشته: منِ مطلق؛ هگل: امرِ مطلق، روح، دیالکتیک؛ هوسرل: شهودِ مقولی، سوبژکتیویته، رویآورندگی) به موضعِ خویش در قبالِ «مطلقِ متناهی» دست مییابد.
(۲) هنری پیترزما، نظریهی معرفت در پدیدارشناسی: هوسرل، هایدگر، مرلوپونتی، ترجمهی فرزاد جابرالانصار، (تهران: کرگدن، ۱۳۹۸).
این کتاب شرحی بسیار روشن و اطلاعبخش از مبانیِ معرفتیِ سه فیلسوفِ پدیدارشناس است. نکتهی بسیار بارزِ این کتاب، روانی و خواندنیبودناش است. بهعلاوه، فراتر از یک معرفیِ ساده است و خواننده را در عمقی مطلوب با سه فیلسوفِ مذکور آشنا میسازد.
(۳) سورن کییرکگور، یا این یا آن، ترجمهی صالح نجفی، (تهران: مرکز، ۱۳۹۸).
کییرکگور، فیلسوفِ دانمارکی، گذشته از فیلسوفبودن و تفکر در حوزهی فلسفه، در حوزهی ادبیات و زیباییشناسی نیز ادای سهم کرده است. کتابِ یا این یا آن (جلد اول) ناظر به بخشِ نخست از طرحِ کلیِ فلسفهی اوست که حولِ ساحتهای سهگانهی وجودِ بشری استوار شده است: ساحتِ استتیک، ساحتِ اخلاقی، ساحتِ دینی. کتابی است بسیار خواندنی و در عینِ حال نابهروال، از این جهت که اندیشههایی در آن مطرح میشود که خاصِ خودِ اوست و نظیرِ آنها را کمتر نزدِ نویسندهای دیگر میتوان یافت.
(۴) مایکل آلن گیلسپی، ریشههای الهیاتیِ مدرنیته، (تهران: روزگار نو، ۱۳۹۸).
یکی از بصیرتآمیزترین و اطلاعبخشترین کتابهایی که اخیراً مطالعه کردهام کتابِ ریشههای الهیاتیِ مدرنیته است. عنوانِ کتاب، خود، تا حدِ زیادی گویای محتوای آن هست: این کتاب میکوشد نشان دهد که عصرِ مدرن مظهرِ گسستی تمامعیار از سنتِ فلسفهی مدرسیالهیاتی نیست بلکه پیوندهای عمیقی با آن دارد و حتی شاید بتوان گفت مدرنیسم از بسترِ مباحثی برخاسته است که ابتدا در قرونِ وسطی موضوعیت یافتهاند، از جمله بحث بر سر «کلیات» و دو موضعِ له و علیهِ آن، یعنی واقعگرایی و نامانگاری.
(۵) ریچارد رورتی، جستارهایی دربارهی هایدگر، دریدا و دیگران، ترجمهی مرتضی نوری، (تهران: شبخیز، ۱۳۹۸).
ویژگیِ برجستهی مقالاتِ رورتی در این کتاب، روشنی و وضوح و در عینِ حال عمق است. من شخصاً از مقالهی مربوط به هایدگر و ویتگنشتاین بسیار آموختم. رورتی از جمله فیلسوفانِ بینشمندی است که قادر است چهارچوب و ماحصلِ اندیشهی یک فیلسوف را در یک مقاله چنان تلخیص کند که خواننده در عینِ آشنایی با آن فیلسوف، بتواند از منظری کلنگرانه نیز به آن بنگرد، مزیتی که در کمتر کتابی میتوان یافت.
نظر شما