- عمليات كربلاي پنج تقريبا مي توان گفت آخرين عمليات بزرگ رزمندگان ايراني در جنگ عليه نيروهاي عراقي است كه پس از والفجر 8 در سال 64 و كربلاي يك در تابستان 65 صورت گرفت . با توجه به اينكه شما در آن زمان در سمت فرماندهي لشكر 27 محمد رسول الله قرار داشتيد بفرماييد اصلا چطور شد كه تصميم به انجام چنين عمليات بزرگي گرفته شد با توجه به اينكه نيروهاي ما نتوانسته بودند در كربلاي 4 كه دو هفته قبل از اين عمليات بود موفقيتي كسب كنند؟
ما 20 بهمن 1364 عمليات والفجر 8 را انجام داديم . كه آن هم يك عمليات بسيارفني و پيچيده بود و بچه ها توانسته بودند در اين عمليات از اروند رود عبور كنند . چون چند عمليات كوچكتر هم انجام داده بوديم كه از آب يا رودخانه توانسته بوديم عبور كنيم مي شود گفت تجربه خوبي در اين زمينه كسب كرده بوديم .
در انجام عملياتها براي ما هدف سياسي و نظامي بسيار ارزش داشت . تصميمي كه فرماندهان و مخصوصا بالاتر از فرماندهان مي گرفتند همه جوانب كار و اهداف را در نظر مي گرفتند .
سردار محمد كوثري فرمانده وقت لشكر 27 محمد رسول الله( ص) |
در مورد اين عمليات هم دقيقا همين طور بود . ما بخاطر اينكه بتوانيم كار بزرگي انجام بدهيم كه دشمن را در يك منگنه قرار دهيم كه نهايتا به پاي ميز مذاكره بيايد لازم بود اين عمليات را انجام بدهيم . چون دروضعيت سال 65 طوري بود كه با عمليات والفجر 8 در سال 64 و كربلاي يك در تير 1365 در مهران كفه ترازو به نفع ايران بود از آن طرف عراقيها هم نمي خواستند امتياز بدهند . همين امر باعث شد كه عمليات بزرگتري كه بتواند سياسيون دنيا و تصميم گيرندگان سازمان ملل را به هوش بياورد طرح ريزي نماييم . طبق اين تحليل بود كه تصميم گرفته شد عمليات كربلاي 4 اجرا شود. عمليات كربلاي 4 دقيقا شب چهارم دي ماه سال 65 اجرا شد كه آن اهدافي را كه در نظر داشتيم نتوانستيم عملي نماييم ونوعي عدم موفقيت داشتيم. ولي در همان منطقه بلافاصله تصميم گرفتيم كار را دنبال كنيم چون مي دانستيم كه با توكل بر خدا و عاشورايي جنگيدن مي توانيم به هدف خودمان برسيم و همين طور هم شد .
بچه ها و اكثريت مسئولين از عدم موفقيت كربلاي 4 ناراحت بودند . نهايتا طي نشستهاي متعدد تصميم بر اين شد كه نهايتا دو هفته بعد از كربلاي 4 ، كربلاي پنج اجرا شود . ما فرصت زيادي نداشتيم و عراق هم بعد از كربلاي چهار رفته بود دنبال اينكه به دنيا تفهيم بكند كه ايران توان مقابله با ما را ندارد و ما پيروز شديم و از اين به بعد هم پيروز هستيم .در خود عراق هم آنچنان جو را غالب كرده بود كه همه در آنجا اين احساس را داشتند كه واقعا در جنگ پيروز هستند.
در بين عمليات كربلاي چهار وپنج ما اطلاعات را از بين تمام منابعي كه مي دانستيم جمع آوري مي كرديم يكي از آنها هم راديو عراق بود در تاريخ 11 يا 12دي بود كه راديو عراق گفت :كارشناسان چهار كشور آمريكا آلمان و شوروي و انگليس آمدند منطقه شلمچه را ديدند و گفتنتد كه اين زمين 93 درصد مسلح است .( شلمچه منطقه اي بود كه ما مي خواستيم عمليات را در آنجا اجرا نماييم .) چون آنقدر زمين را موانع مصنوعي اعم از مين , سيم خاردار و كانال گذاشته بودند .
كارشناسان گفته بودند اين زمين كه 93 در صد مسلح است هيچ نيرويي نمي تواند از اينجا عبور كند . اما چند روز بعد نيروهاي ما آنچنان از اين موانع عبور كردند كه باعث شگفتي سياسيون و نظاميان دنيا شدند . از يك طرف آنها احساس خطر بزرگي كرده بودند . اين موضوع براي كساني كه خودشان تجربه داشتند مسئله مهمي بود كه اين چه نيرويي است كه توانسته از اين موانع عبور كند .
در كنار همه اين موانع مصنوعي عراق بعد از عمليات خيبر در زمين شلمچه طوري آب بسته بود كه باتلاق درست شده بود و با هيچ وسيله نقليه نمي شد از آنجا عبور كرد . اينها خيال مي كردند ما به هيچ وجه نمي توانيم به آنجا دسترسي پيدا بكنيم و هرروز هم تبليغتشان را بر عليه ما شدت مي دادند و تا حدي هم براي كشورهاي تصميم گيرنده اين موضوع را جا انداخته بودند كه كار ايران ديگر تمام است.
در اينجا فرماندهي خود حضرت امام(ره) و آقاي رفسنجاني و فرماندهان سپاه آنچنان بود كه همه را به سوي اين فكر برد كه اينجا جز عاشورايي جنگيدن راهي نيست . اما با فكر و تدبير از اين موانع آنچنان قشنگ عبور كردند و ما توانستيم كمينهاي دشمن را پشت سر بگذاريم و به خطوط دوم و سوم آنها برسيم كه با عث شد در شب عمليات ما كمترين شهيد و مجروح را داشته باشيم كه در نهايت هم به پشت دشمن رسيديم و پيروز شديم.
نكته مهمي كه هميشه در بين اعضاي ستاد جنگ مشهود بود اين بود كه ما نمي خواستيم كه جنگ ادامه پيدا بكند از آن طرف هم اين طور نبود كه ما بخواهيم از حق خودمان بگذريم اين اصل كلام بود . |
سردار كوثري |
- سردار كوثري! نيروهاي ايراني در عمليات كربلاي چهار شكست خورده بودند چطور شد شما توانستيد اين نيروها را كه از لحاظ روحي در وضعيت مناسبي نبودند به لحاظ شكست در عمليات كربلاي چهار مجددا سازماندهي كنيد و آنها را راهي عمليات بزرگي مثل كربلاي پنج نماييد؟
اراده انسان آنقدر قوي است كه هر كاري را مي تواند انجام بدهد . بين كربلاي 4 و 5 سرخوردگيهايي بين نيروها بوجود آمده بود اما فرماندهان و مسئولان جنگ مصمم تر شده بودند كه اين عدم موفقيت در كربلاي چهار را به موفقيت تبديل كنند . در اين عمليا ت آقاي هاشمي تمام فرماندهان سپاه را جمع كرده بود و به مدت 48 ساعت جلسه داشتند كه در اين 48 ساعت شايد فقط 4 ساعت بچه ها خوابيدند وبررسيهاي مختلف كردند تا در نهايت به اين تصميم رسيدند كه اين عمليات بايستي اجرا شود.
حضرت امام(ره) هم بهترين فرماندهي را داشتند و رزمندگان هم بر اساس رهنمودهاي حضرت امام (ره) بر اساس تكليف عمل مي كردند . ببينيد رزمنده در خيلي از ارتشها وجود دارد اما رزمنده اي كه با انگيزه است و الگويش حضرت امام حسين(ع) است با كسي كه الگو يش يك جنايتكار است زمين تا آسمان فرق مي كند . اين رزمنده ها به اين راحتي روحيه شان را از دست نمي دادند.
- به نظر مي رسد نيروهاي ايراني انعطاف زيادي در حضور در جبهه هاي مختلف داشتند.....
بله صد در صد ، كل جنگ را اگر بخواهيم بررسي كنيم به اين موضوع برمي خوريم كه نيروهاي ايراني انعطاف زيادي داشتند . در هر ارتش دنيا اگر بررسي شود تمام واحدها از هم مجزاست , لشكرهاي مختلف دارند اما در جنگ ما آنقدر بچه ها انعطاف داشتند كه بچه ها در يك عمليا ت با زرهي با دشمن مي جنگيدند در يك عمليات در آب مي جنگيدند و... اين همان بحث انگيزه الهي واراده است . در همين عمليات كربلاي -5 توانستيم از غافلگيري دشمن نهايت استفاده را بكنيم و چون رزمندگان ما مي دانستند كه چطور مي خواهند قدم بردارند اصلا احساس ياس و نااميدي نداشتند چرا كه اين امر در بين فرماندهان نبود و همين امر هم باعث شد كه بلافاصله به بهترين نحو عمليات طراحي و اجرا شود .
عمليات كربلاي پنج در اصل عمليات مقاومت و استقامت بود يعني موقعي كه ما به غرب كانال ماهي رفتيم و تقريبا به 10كيلومتري شهر تنومه و بصره رسيديم اين شد كه دشمن هرچقدر توان براي مقابله داشت آورد . در منطقه بين كانال ماهي و اروند صغير كه اعراب به آن شط العرب مي گويند اينجا ما آنچنان تلفاتي از دشمن گرفتيم كه كمر دشمن در اين عمليات واقعا شكست . عراق در اين عمليات 135 تيپ را وارد منطقه كرد كه به آنها از 10تا 100 درصد ضربه زديم . اين مساله باعث شده بود كه كربلاي پنج ، يك عمليات موفق و هم با مقاومت بسيار بالاباشد چون همه تصميم گرفته بودند كه عاشورايي بجنگند.
بحث عاشورايي جنگيدن شد خاطره اي از اين عمليات يادم آمد ؛ شهيد عليرضا نوري كه يك دستش هم قطع شده بود ، قبل از اين عمليات از طرف وزير راه برايش حكم جانشين وزير در راه آهن سراسري زده شده بود حكم را موقعي كه به او دادند گفت: با تمامي احترامي كه من براي آقاي سعيدي كيا وزير راه قايل هستم اما با اين حال براي اينكه خودم هم دچار ترديد نشوم اين حكم را پاره مي كنم . اكثر بچه ها همين طور بودند حاج حسين خرازي و.....
اينها همه نشانه عاشورايي جنگيدن است كه هم امام (ره) و هم حضرت آيت الله خامنه اي رهبر معظم تنقلاب همواره روي آن تاكيد دارند.بچه ها با يك علم و آگاهي دقيق پا به صحنه عمليات مي گذاشتند .
ويا در غرب كانال ماهي كه ما بوديم گرداني بود به نام ابوذر اين گردان چند روز مقاومت كرده بودند آقاي حسين مظفر( وزير اسبق آموزش و پرورش) هم از نيروهاي آن گردان بود. اينها موقعي كه عقب آمدند ديدم از 400 نفر 20 نفر روي پاي خود هستند موقعي كه با يكي روبوسي كرديم گفت فلاني فقط بگو كه به ما چايي بدهند كه خستگي ما از تنمان خارج شود . ببينيد اينها چقدر با صلابت بودند نيامدند احساس ضعف و ناراحتي بكند و از ضعفها و كمبودها بگويد...... اين نشانه عظمت روح بلند اين رزمندگان است . واقعا ما به اينها افتخار مي كرديم .
عدنان خيرالله وزير دفاع عراق يك بار در تلويزيون عراق به صدام گزارش مي داد مي گفت ما در غرب كانال ماهي با 2000 قبضه توپ يه اينها حمله مي كرديم . حالا اين فقط توپ بود خمپاره و تانك و تيربار و.... بماند. با اين همه تجهيزات نمي توانستند يك زمين در غرب كانال ماهي كه در دست لشكر 27 و 25 بود بگيرند . چون نيروهاي عراقي مي دانستند براي يك نيروي باطل و خبيث مي جنگند و حرف صدام برايشان اهميتي نداشت . اما نيروها ي ما مي گفتند امام ما مشخص كرده كه دقيقا راهي كه مي رويم براي حفظ اسلام و انقلاب و مملكت اسلامي است . خود حضرت امام(ره) هم دقيقا در عمل اين موضوع را بهتر از همه نشان داده بودند .
درنهايت ما در اين عمليات كاري كرديم كه سازمان ملل و كشورهاي تصميم گيرنده به اين فكر بيفتند كه قطعنامه اي بنويسند و قطعنامه 598 از اينجا شروع شد و وقتي احساس كردند كه نيروهاي ايراني در حال رسيدن به بصره هستند ، آمدند گفتند كه هر موردي را خواهان هستيد بياييد و بگوييد تا ما در قطعنامه بگنجانيم . اين عمليات بسيار سرنوشت ساز و نقطه عطفي در تصميم گيري براي پايان جنگ بود.
- موقعيت بين المللي ايران قبل از عمليات عظيم كربلاي پنج چگونه بود؟
موقعيت ما بخصوص بعد از عمليات والفجر 8 و فتح فاو در سال 1364 بسيار خوب شده بود . آمريكا و شوروي و كشورهاي اروپايي روي كشور ما قبل از انقلاب تسلط داشتند بخصوص آمريكا , همه توان ما را مي دانستند وقتي ما مي رفتيم و اين عملياتهاي مهم و بزرگ را انجام مي داديم اينها در ذهنشان نمي گنجيد و اين برخواسته از تدبير و مديريت امام(ره) بود كه به بچه ها جرئت انجام اين كارهاي بزرگ را مي داد .
قبل از عمليات كربلاي 5 به خاطر عمليات والفجر 8 يعني عبور ازاروند رود و استقرار در فاو عراقيها زماني كه ما در فاو بوديم آمدند مهران را گرفتند در تمام رسانه هاي معتبر دنيا هم اين طور اعلام كردند كه اينها فاو را گرفتند و ما هم مهران را. راديو عراق هم مي گفت مهران در مقابل فاو. ما هم گفتيم آنچنان ضربه اي به شما مي زنيم كه ندانيد از كجا خورديد.
حضرت امام (ره)3 بار از سيد احمد آقا پيگيري كرده بودند كه مهران چه شد آيا آزاد شد؟
بچه ها هم وقتي اين را فهميدند اصلا قيد مرخصي را زدند و ما با كمترين نيرو در عمليات كربلاي يك مهران را گرفتيم .
عمليات كربلاي يك و از آن طرف هم عمليات والفجر 8 نشان داد كه رزمندگان ايران اين توانايي را دارند كه عملياتهاي بعدي را انجام دهند . لذا با توجه به اين موارد وضعيت سياسي ما در آن مقطع بسيار مناسب بود ولي دنيا بر عليه ما بود .
ببنيد دشمن كه مي گويم يك كشور يا دو كشور نيست ، 64 كشور صدام را پشتيباني مي كردند . ما مي خواستيم يك وسيله بخريم پول هم مي داديم مشكل داشتيم . حتي ژاپنيها فهميده بودند كه ما تويوتاهايي را كه مي خريديم به جبهه مي بريم آنها هم ديگر به ما نمي فروختند.همين هم با عث شد كه ما از بيگانه ها قطع اميد بكنيم و خودمان روي پاي خودمان بايستيم .
سردار محمد كوثري |
در عمليات كربلاي پنج عراق 135 تيپ آورده بود كه ما اكثريت آنها را منهدم كرديم . در آن عمليات آنقدر شيميايي زدند كه فرمانده تيپ 63 توپخانه سپاه همراه با نيروهايش زماني كه عراقي ها سيا نور زدند به شهادت رسيد.
اينها وقتي ديدند حريف نمي شوند شروع به حمله شيميايي كردند كه از شمارش خارج شده بود.اين عمليا ت نقطه عطفي براي رسيدن به پايان جنگ بود. بحث شيميايي وبمباران شهرها نشان دهنده ضعف قطعي دشمن بود . حتي در پايان جنگ وقتي آمريكاييها ديدند عراق به تنهايي نمي تواند از پس ايران برآيد خودشان وارد جنگ شدند. در بحث شيميايي هم آلمانها آمريكاييها و انگليسيها بيشترين تقصير را دارند. دنيا اگر واقعا بحث حقوق بشر را پيگيري مي كند چرا عملكرد اينها را بررسي نمي كنند .
مسئولين خارجي كه ارتباط ديپلماسي را در دست دارند بايد براي احقاق حقوق اين بچه هاي شيميايي اقدام كنند .
الان هم همينطور است خودشان تعداد زيادي سلاحهاي اتمي دارند حالا ما كه در جهت فني و اقتصادي مي خواهيم استفاده كنيم اينچنين جو سازي مي كنند ، اگر سلاح اتمي بد است براي همه بد است چرا شما خودتان از اين سلاحها داريد. اين موضوع را در دنيا ما بايد به گوش حداقل آزاديخواهان دنيا برسانيم .
سردار كوثري شما با توجه به اينكه فرمانده لشكر 27 محمد رسول الله (ص) بوديد و با نيروهاي ستاد نشين هم ارتباط داشتيد چه نكته خاصي در مورد اين عمليات از روزهايي كه در ستاد بوديد به ذهنتان مي رسد؟
البته روحيه خود من طوري بود كه بيشتر دوست داشتم با رزمندگان باشم تا مسئولين ستاد جنگ . وليكن نكته مهمي كه هميشه در بين اعضاي ستاد جنگ مشهود بود اين بود كه ما نمي خواستيم كه جنگ ادامه پيدا بكند از آن طرف هم اين طور نبود كه ما بخواهيم از حق خودمان بگذريم اين اصل كلام بود . چون در غير اين صورت نسلهاي بعدي مارا نمي بخشيدند .
مسئولين هم مي خواستند زودتر جنگ تمام شود وليكن دشمن خصوصا آمريكاييها به هيچ وجه نمي خواستند كه ايران بعنوان برنده جنگ بيرون بيايد . اگر دست خود ما بود جنگ زودتر تمام مي شد. همين چند ماهه آخر جنگ ما كه قطعنامه را قبول كرده بوديم چرا عراق دوباره حمله كرد؟
باز نيت گرفتن اهوازو خرمشهر را داشت . چون به عراق گفته بودند كه كاري انجام بده كه اگر پشت ميز نشستيد برگ برنده در دست عراق باشد . همين جاست كه فاصله بين حق وباطل مشخص مي شود . بعد از كربلاي 5 مسئولين با بزرگواري مسايل را در محافل سياسي مطرح مي كردند اما آنها بودند كه نمي خواستند ايران پيروز باشد آنها نه براي عراق دل مي سوزانند نه براي عربستان و ايران و ساير كشورهاي منطقه . بعد از جنگ عراق با ايران اين همه سلاح به اين كشورهاي عرب منطقه فروختند كه در برابر صدام از خود دفاع كنند . صدامي كه خودشان ، براي همين كارها پرورش داده بودند.به هر حال خداوند اراده كرد كه گوشه اي از عظمت و قدرت خود را به برخي از كشورها نشان دهد .
همانطور كه حضرت امام پيش بيني كردند كه كمونيسم فروپاشيده مي شود و در همان نامه معروف به گورباچف ، فرمودند اگر غرب هم به هوش نيايد به زباله دان تاريخ خواهد رفت انشاء الله آمريكا هم به چنين روزي خواهد رسيد و نشانه هاي آن از هم اكنون ديده مي شود .
- با تشكر از اينكه وقتتان را در اختيار ما قرار داديد.
من هم از شما تشكر مي كنم .
نظر شما