مهدی گلشنی در نشست بین‌المللی ادیان ابراهیمی و مواجهه با الحاد جدید:

علم آینده باید مجهز به قطب‌نمای اخلاق باشد/۵ مشکل علم امروز

علم آینده باید مجهز به قطب‌نمای اخلاق باشد/۵ مشکل علم امروز

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه علم امروز دارای مشکلاتی است، گفت: علم آینده نیاز دارد که مجهز به قطب نمای اخلاق باشد چرا که بدون یک قطب‌نمای اخلاقی، هرچیزی ممکن است رخ دهد.

به گزارش خبرنگار مهر، به همت «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات - حوزه‌های علمیه نشست بین المللی «ادیان ابراهیمی و مواجهه با الحاد جدید، علوم طبیعی و آینده‌ی الحاد نو» به صورت مجازی و به زبان انگلیسی با ادای احترام به شخصیت آیت الله مصباح، مروری بر جایگاه علمی ایشان در مقابله علمی با جریانات الحادی و انحرافی و نثار فاتحه و صلوات به روح پاک ایشان شروع شد.

مطلع این وبینار قرائت پیام آیت الله مکارم شیرازی به این وبینار بود. وی در این پیام به تبیین نگاه و آموزه‌های انبیای الهی در باب توحید و فطرت توحیدی انسان پرداخت و با اشاره به قرن‌ها هجمه نظام‌های الحادی جهان علیه دین و خدا باوری، جریان الحاد نو را نیز محکوم به شکست دانست و البته شرط این پیروزی جبهه توحید را تکیه همه پیروان ادیان الهی جهان بر مبانی اصیل علمی و مواریث انبیا به ویژه قرآن کریم معرفی کرد.

وی در پایان این همایش را تلاشی سازنده در پاسخ به شبهات موج مدرن دانست و ضمن سپاسگزاری و عرض خدا قوت به همه دست اندرکاران وبینار، برای با برکت شدن و پر بار تر شدن آن ابراز امیدواری کرد.

سخنرانان این وبینار علمی مهدی گلشنی، مایکل بی هی، ابوالفضل ساجدی، رابین کالینز و یوسف دانشور بودند که با دبیری علمی نشست حجت الاسلام قاسم محمدی سخنرانی خود را ارائه کردند.

علم و دین در پرتوی جهان بینی توحیدی

اولین سخنران سمینار مجازی «ادیان ابراهیمی و مواجهه با الحاد جدید، علوم طبیعی و آینده‌ی الحادنو» مهدی گلشنی، استاد تمام دانشگاه صنعتی شریف بود که از تهران وارد این همایش شده و با موضوع «علم و دین در پرتوی جهان بینی توحیدی» به تبیین مشکلات علم امروز در انجام رسالت خویش و نیاز علم آینده به چهارچوبی جامع‌تر پرداخت.

وی پنج مشکل علم امروز را بدین ترتیب بیان کرد: اول: محدود شدن علم به حوزه حواس. دوم: خنثی بودن علم نسبت به ارزش‌ها. سوم: کسب قدرت. چهارم: تکه پاره شدن دانش انسانی و پنجم: نادیده گرفتن سوالات نهایی انسان.

وی اظهار کرد: علم آینده نیاز دارد که مجهز به قطب نمای اخلاق باشد چرا که بدون یک قطب‌نمای اخلاقی، هرچیزی ممکن است رخ دهد، همانند دستورالعمل اخلاقی بقراط برای پزشکی و پزشکان که تقریباً ۲۵۰۰ سال از آن می‌گذرد … حالا هم که در عصر ما سرنوشت انسانیت در دستان دانشمندان است، به دستورالعمل اخلاقی برای علمای تمامی حرفه‌ها نیاز است و برای آزمودن آثار درازمدت پروژه‌های علمی باید کمیته‌های اخلاقی وجود داشته باشد.

این استاد فلسفه علم تصریح کرد: علم فعلی فقط با جهات فیزیکی جهان ما سروکار دارد و واقعیات فوق فیزیکی را نادیده می‌گیرد. پارادایم اساسی علم این است که تمامی پدیده‌های طبیعی را بر حسب فیزیک و شیمی توضیح دهد. پس در نظم طبیعی، جایی برای خدا در نظر نمی‌گیرد. راه‌حل قضیه در تغییر جهت‌گیری و هدف علم و فناوری است و این‌که از چهارچوبی وحدت‌بخش استفاده شود که همه سطوح واقعیت و تمامی ابعاد حیات انسانی را در بر بگیرد.

جریان طراحی هوشمند و چالش‌های این جریان برای الحاد نو

دومین سخنران همایش مایکل بی هی استاد تمام دانشگاه لیهای از ایالات متحده آمریکا بود که جریان طراحی هوشمند و چالش‌های این جریان برای الحاد نو به ایراد سخن پرداخت.

بی هی بحث را از گرایش جدید الحاد نو در مواجهه با مفهوم نظم شروع و اظهار کرد: الحاد نو متوجه این امر شده است که انکار دریافت نظم غیرقابل پذیرش است و از این رو آنها مفهومی جدید بهنام نظم بدون ناظم را مطرح می‌کنند.

وی در ادامه به نقد نظریه فرگشت و سازوکارهای مورد استناد فرگشت‌گرایان اشاره کرد. همچنین این پژوهشگر در رابطه با ارکان نظریه‌ی فرگشت سه محور را مطرح کرد که عبارتند از ۱. نیای مشترک، ۲. انتخاب طبیعی و ۳. جهش تصادفی.

این پژوهشگر دو رکن فرگشتی اول را قابل جمع با باور به خدا دانست و افزود: اما وی آن چیزی که قطعاً غیر قابل جمع با خداباوری است موضوع سوم یعنی جهش تصادفی را دانست. این مبنای فرگشتی به کل نقش عامل هوشمند را از سازوکارهای زیست‌شناختی حذف می‌کند.

وی در ادامه به شکل‌گیری موج سوم فرگشتی اشاره کرد که فرگشت‌گرایان ملحد اخیراً مطرح می‌کنند که دیگر حتی وجود شواهد تأییدکننده برای فرگشت ضرورتی ندارد و نظریه‌های فرگشتی در رابطه با ساز و کارهای فرگشتی می‌توانند بدون ارائه هرگونه شاهد قابل قبولی مطرح شوند و مورد تأیید قرار گیرند که ایشان این موضوع را برای علم بسیارخطرناک دانست.

وی در ادامه به تبیین برخی چالش‌های اساسی در مقابل فرگشت‌گرایی پرداخت که از جمله‌ی آن‌ها وجود پیچیدگی‌های تقلیل ناپذیر است.

این استاد دانشگاه به برخی از مثال‌های پیچیدگی‌های تقلیل ناپذیر از قبیل تاژک باکتری پرداخت که ساز و کارهای فرگشتی قادر به تبیین این حقایق زیست‌شناختی نیستند.

بی هی در پایان سخنانش اظهار کرد: هر چه که علم پیش‌تر می‌رود چالش‌های جدی‌تری در مقابل مسئله فرگشت مطرح می‌گردد و آینده زیست شناسی آینده‌ای سخت و پر چالش برای نظریه فرگشت خواهد بود.

تبیین کلی از برهان تنظیم ظریف کیهانی

در ادامه این وبینار، رابین کالینز استاد تمام دانشگاه مسایاکالج از آمریکا با موضوع «فیزیک مدرن و آینده‌ی الحاد و خداباوری» سخنرانی کرد.

رابین کالینز در ابتدای بحث خود تبیین کلی از برهان تنظیم ظریف کیهانی ارائه کرد و در رابطه با مقدمات این برهان صحبت کرد.

وی برهان تنظیم ظریف را دارای دو نسخه معرفی کرد؛ نخست برهان آنتروپیک و انسان‌محور و دوم نسخه غیر آنتروپیک.

بعد از توضیحاتی که وی در رابطه با برهان آنتروپیک از تنظیم ظریف و مقدمات این برهان داد به تشریح نسخه غیر انسان محور این برهان پرداخت که مبتنی بر تنظیم ظریف ثوابت و قوانین فیزیکی در جهت کشف پذیری علم است.

وی به تشریح جزئیات ثوابت فیزیکی و مناسب بودن مقادیری که این ثوابت دارا هستند برای کشف شدن آن‌ها توسط دانشمندان علومی از قبیل فیزیک و شیمی پرداخت و برای این مدعا شواهدی را از جمله آنها دامنه نور مرئی و قابل کشف بود آن مطرح ساخت بر اساس این نسخه از برهان تنظیم ظریف که به واسطه قرار گرفتن ثوابت فیزیکی در یک دامنه خاص اتفاق می‌افتد، اگر مقادیر فعلی تنها مقدار ناچیزی از وضعیت موجود بیشتر یا کمتر باشد ما دانش‌هایی از قبیل فیزیک و شیمی و اساس امر قابل کشفی نمی‌داشتیم. ویژگی این نسخه از برهان تنظیم ظریف این است که اشکالاتی از قبیل چند جهانی و اشکال آنتروپیک نیز بر آن وارد نمی‌آید.

وی در انتهای بحث در رابطه با آینده الحاد با توجه به کشف‌های متعدد در علم فیزیک اشاره کرد که بسیاری از ادعاهایی که در علم فیزیک مطرح می‌شود و سعی می‌کند باورهای فلسفی و آموزه‌های دینی را زیر سوال ببرد گمانه‌زنی‌های خامی بیش نیستند.

وی همچنین اظهار کرد: علیرغم اینکه فیزیکدانان خود را بی رغبت و دور از پذیرش متافیزیک معرفی می‌کنند، اما در مطرح کردن گمانه‌زنی‌های فیزیکی‌شان، تعداد بیشماری از مبانی متافیزیکی و فلسفی را پیش فرض می‌گیرند. ایشان همچنین ابراز داشتند که فیزیک آینده است که به نحو دقیق‌تر و عمیق‌تری آموزه‌های خداباورانه را تأیید خواهد کرد.

طبیعت گراییِ غیر موجهِ علمی

سپس یوسف دانشور، استادیار مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، در قم با موضوع «طبیعت گراییِ غیر موجهِ علمی» سخنان خود را ارائه داد.

دانشور ابتدا اظهار داشت که الحاد در جهان مدرن همواره تمایل شدید به استفاده از علم برای اثبات مدعیات خود داشته است به گونه‌ای که گاه طبیعت‌گرایی وجودشناختی یا الحاد را همان علم‌گرایی دانسته اند.

وی در ادامه بیان کرد: که الحاد مدرن علم را علم‌گروانه می‌فهمد و از تمام ظرفیت‌های چنین نگاهی به نفع خود بهره می‌گیرد. طبق این نگاه، که قطعاً الحاد نو نیز از آن تبعیت می‌کند، علم با طبیعت‌گرایی وجودشناختی که همان الحاد است رابطه‌ای ناگسستنی دارد. نگاه فوق، اما، مورد قبول اکثریت دانشمندان، فیلسوفان و الهی‌دانان نیست. اینان طبیعت‌گرایی وجودشناختی را نگاهی متافیزیکی می‌بینند که هیچ ارتباطی با علم ندارد، چنان که علم‌گرایی را با علم بی‌ارتباط می‌بینند. اما همین متفکران علم را پیرو نوعی دیگر از طبیعت‌گرایی می‌دانند که آن را طبیعت‌گرایی روش‌شناختی می‌نامند.

وی همچنین بیان کرد که این که علم به لحاظ روشی طبیعت‌گرا است به این معنی است که علم در تبیین امور طبیعی خود را ملزم به تمسک به امور طبیعی و عدم تمسک به امور فراطبیعی و نیز گزاره‌های وحیانی می‌داند. اینان از تفکیک بین طبیعت‌گرایی وجودشناختی و طبیعت‌گرایی روش شناختی برای نفی هرگونه تعارض بین علم و دین بهره می‌گیرند؛ ادعای اینان این است که چون طبیعت‌گرایی علم صرفاً روش‌شناختی است و از این رو هیچ ادعای متافیزیکی ندارد، هیچ تهافتی بین علم و دین رخ نمی‌دهد. اما مراجعه به کلام طرفداران طبیعت‌گرایی روش‌شناختی نشان می‌دهد که این طبیعت گرایی به شدت متافیزیکی است.

وی در انتها با استثنا به دیدگاه مایکل روس، فیلسوف علم کانادایی- انگلیسی، که از مدافعان سرسخت طبیعت‌گرایی روش‌شناختی است استناد کرده بیان کرد که روس، با استفاده از این طبیعت‌گرایی تلاش زیادی در از بین بردن تعارض بین علم و دین دارد و بعد از تبیین طبیعت‌گرایی در سیاق بحث از رابطه علم و دین به صراحت اعلام می‌کند که طبیعت‌گرایی روش‌شناختی قبول مسیحیت، یهودیت، اسلام یا هر دین خاص دیگری را روا نمی‌دارد و امکان وقوع معجزه در عالم را نفی می‌کند. این سخن او به وضوح حاکی از ماهیت وجودشناختی طبیعت‌گرایی به اصطلاح روش‌شناختی است و اتفاقاً همین محتوای وجودشناختی این طبیعت‌گرایی است که سبب تعارض بین علم و ادیان می‌گردد.

دین و اخلاق با نگاهی به الحاد مدرن

بخش پایانی این جلسه نیز با سخنرانی حجت الاسلام ابوالفضل ساجدی، استاد تمام مؤسسه امام خمینی (ره) با موضوع: دین و اخلاق با نگاهی به الحاد مدرن ارائه شد.

ساجدی در خصوص رابطه دین و اخلاق صحبت و بیان کرد که در مورد رابطه دین و اخلاق رویکردهای متعددی مطرح شده است که از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: سازگاری و تعامل، جدایی و بی ارتباطی، تضاد یا تقابل.

وی تصریح کرد حامیان الحاد مدرن مانند ریچارد داوکینز و سم هریس نه تنها اخلاق را نیازمند دین نمی‌دانند بلکه حامی تضاد این دو هستند. داوکینز تلاش کرد تا ریشه‌های اخلاق را به زیست شناسی برگرداند و رویکرد فرگشتی خود در مورد خلقت را به اخلاق هم سرایت دهد تا رابطه میان اخلاق و دین را قطع و ثابت کند که برای فهم و عمل به اخلاق نیازی به دین نیست. وی در کتاب (پندار خدا) بخش عمده‌ای را به این بحث اختصاص داده است. از جمله ادله وی بر تضاد دین و اخلاق این است که اخلاق دینی را نوعی تملق گویی خدا ذکر می‌کند و ان را باعث زبونی انسان می‌داند.

ساجدی در ادامه به اشکالات وارد بر این دیدگاه پرداخت و بیان کرد که اشکالات متعددی بر این دیدگاه وارد است، از جمله اینکه او درک صحیحی از خدای ادیان توحیدی خاصه اسلام، ندارد. خدا را موجودی همانند سایر انسان‌ها می‌داند که نیازمند التماس است و می‌توان او را با تملق گویی و … فریب داد و به اهداف شخصی خود رسید. داوکینز توجه ندارد که این التماسها چیزی از ما نمی کاهد بلکه به کمال ما می‌افزاید. اینها در مباحث فلسفی انسان شناسی، و خداشناسی و فلسفه اخلاق مورد بحث قرار گرفته است. بعلاوه نیاز انسان به تجارب معنوی و اشراقی و ظرفیت متعالی آدمی در این عرصه، موضوعی است که مورد غفلت ملحدین مدرن است. از دیگر دلایل وی بر تضاد دین و اخلاق، این است که دین منشأ جنگ‌ها در طول تاریخ بوده است. سم هریس نیز ایمان مذهبی را منشأ دیوانگی و بی عقلی و خشونت ورزی می‌داند.

وی در پاسخ به این شبهه گفت: کافی است که جنگ‌های گسترده ابرقدرتها برای استعمار ملت‌ها و از جمله مسلمانان را در طول دو قرن گذشته و به ویژه ۴ دهه اخیر مطالعه کنیم. رؤسای جمهور آمریکا هم مستقیماً به کشورهای متعددی حمله کرده اند و هم یکی پس از دیگری گروههای تروریست مانند طالبان، القاعده و داعش را تقویت کرده و منشأ جنگ‌های فراوانی شدند. اگر اقلیتی از مسلمانان مانند داعش که به اعتراف ترامپ ساخته خود آمریکا است دست به خشونت زده اند، نمی‌توان آن را به تمام مسلمانان تعمیم داد و این نسبت ناروا، مغالطه در استدلال است.

در انتها سخنرانان علاوه بر تشکر از برگزاری چنین نشستی ابراز امیدواری کردند که چنین گفتگوهای میان ادیانی پیرامون موضوع مهمی مانند الحاد نو ادامه یابد. جلسه با قرائت بخشی از دعاهای کتاب زبور حضرت داود پایان یافت.

کد خبر 5117317

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha