پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۳ تیر ۱۳۸۶، ۱۵:۱۳

دکتر محقق در گفتگو با مهر :

گسترش عقلانیت اسلامی نیازمند استفاده از تجربه پیشینیان است

گسترش عقلانیت اسلامی نیازمند استفاده از تجربه پیشینیان است

شناساندن عقلانیت موجود در جهان اسلام و تشیع به غربیان نیازمند سرمایه‌گذاری و استفاده از تجربه پیشینیان است

دکتر مهدی محقق رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، در گفتگو با خبرنگار مهر درباره موسسه مطالعات اسلامی مک گیل کانادا و زمینه های تاسیس آن گفت: من قبل از اینکه به کانادا بروم مدت دو سال در دانشگاه لندن تدریس می کردم. بین سالهای 1340 تا 42 استاد مهمان در مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی لندن بودم. روزی وزیر فرهنگ وقت به من گفت که از یکی از دانشگاههای کانادا معلم فارسی می خواهند. شما آماده هستید که آنجا بروید؟ من هم پذیرفتم و طی نامه نگاری هایی خودم را معرفی کردم، سه کتاب هم که در آن زمان نوشته بودم البته فکر هم نمی کردم که آنها به این کتابها ارزشی قائل باشند نیز فرستادم.

وی در ادامه به اسامی آن کتابها اشاره کرد و گفت : یکی کتاب "وجوه قرآن" بود اثر حبیش تفلیسی که دانشگاه تهران با سرمایه دکتر یحیی مهدوی چاپ کرده بود. چرا که ایشان حقوق نمی گرفتند و کتابهایشان صرف امور علمی می شد. کتاب دیگر "لسان التنزیل" بود که فرهنگ لغات قرآن به زبان فارسی سره بود. و کتاب دیگر "تحلیل اشعار ناصرخسرو" بود.

دکتر محقق درباره فضای علمی کانادا گفت : آنجا واقعا یک محیط علمی بود. ما در اینجا گاهی صحبت از فرنگ می کنیم و فقط معایب آن را می گوئیم اما محاسن آن را نمی گوئیم. در جو و فضای علمی است که علم ارزش پیدا می کند. برخلاف آن مراکزی که در جهان سوم که همیشه زد و بند بر علم ترجیح دارد البته نمی خواهم بگوئیم آنجا این مسئله نیست اما می خواهم بگویم که همه چیز حد و حدودی دارد.

دکتر محقق درباره موضوعات درسی که در مک گیل ارائه می کرد گفت : سعی من این بود که درسی را انتخاب کنم که پیام علوم اسلامی را همراه داشته باشد. یعنی کلامی، عرفانی، فلسفی و ادبی باشد. لذا در نثر جامع الحکمتین ناصرخسرو را پیشنهاد کردم و در نظم عطار نامه را تدریس کردم. در آنجا دو استاد دیگر هم بودند. یکی پروفسور ایزوتسو بودند که نجات ابن سینا را در فلسفه و الاقتصاد فی الاعتقاد  غزالی را در کلام تدریس می کردند و یکی هم پروفسور هرمان لندلت بود که شرح گلشن راز شبستری و کاشف الاسرار نورالدین اسفراینی را که تصحیح و با ترجمه به زبان فرانسه منتشر کرده بود تدریس می کرد.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا فضای آنجا فضای غریبی با مباحث فلسفی و حکمی اسلامی و ایرانی نبود؟ گفت : نه، بر عکس فضای بسیار مناسبی بود. چرا که ایزوتسو استوانه ای در حکمت و فلسفه در آنجا بود. ایشان در دانشگاه کیوتو ژاپن نیز تدریس می کردند. با اینکه پروفسور لندلت بسیار جوان بود و شاگرد مستقیم پروفسور هانری کربن بود اما این دو استاد فضای خوبی را برای فلسفه و علوم عقلی اسلامی در مک گیل فراهم کردند.

دکتر محقق در ادامه گفت : برای درس فارسی حدود 5 یا 6 نفر دانشجو داشتم. من همیشه در جلساتی که در شورای گسترش زبان فارسی برگزار می کنیم گفته ام زبان فارسی تا وقتی که پیام آور یک فرهنگ و علمی نباشد جاذبیتی برای خارجی ها ندارد. اینکه در شبه قاره علاقه ای به فارسی یافته اند برای این است که فارسی حامل پیامهای عرفانی است. به هر حال، ایزوتسو و لندلت که ما با یکدیگر رابطه دوستی و رفاقت هم پیدا کردیم متوجه شدند که من به غیر از اینکه معلم زبان فارسی هستم با دیگر علوم هم آشنایی دارم از من خواستند در درس من به عنوان مستمع آزاد حضور پیدا کنند. وقتی که دیدند که در مباحث فلسفی و عرفانی من شاهد مثال از آثار فلاسفه بزرگ مانند ملاصدرا و میرداماد می آورم بیشتر به این مسائل ترغیب شدند. یادم هست زمانی شعر حاج ملاهادی سبزواری را در تخته سیاه نوشتم و برای شاگردها ترجمه کردم. آقای ایزوتسو رفته بودند پیش رئیس دانشکده و گفته بودند که این مناسب نیست که اهل علم را به اینجا دعوت کردید که فقط در اینجا فارسی تدریس کند بلکه باید درس اساسی برای ایشان بگذارید. از من پرسیدند که به چه چیزی علاقه مند هستید من گفتم کلام شیعه.

وی در پاسخ به این پرسش که قبل از اینکه شما این پیشنهاد را به آنها بکنید کسی درباره کلام شیعه هم تدریس کرده بود؟ گفت : خیر، من نخستین فردی بودم که در دپارتمان مطالعات اسلامی مک گیل کلام شیعی را در چهل سال پیش تدریس کردم. در سال اول علامه حلی و در سال بعد اصول فقه شیعه را تدریس می کردم و تا حدودی هم با مسائل زبان شناسی تطبیق می کردم. برخورد آنها با این پیشنهاد بسیار مناسب بود. من علاوه بر این که متدولوژی حوزوی را آموخته بودم به خوبی هم با متدولوژی تدریس در دانشگاه های خارج هم آشنا بودم. یعنی به خوبی می دانستم که در لندن، دانشگاه تهران، حوزه مشهد و حوزه قم چگونه علوم اسلامی تدریس می شود.

دکتر محقق در پاسخ به این پرسش که معمولا در دپارتمانهای شرق شناسی نگاه آنها به اسلام نگاه اهل تسنن است. اما شما در آنجا کلام شیعی و نگاه شیعی را تدریس کردید آیا از سمت اهل تسنن هم مخالفتهایی شد؟ گفت : ما در مباحث کلامی به قول فرنگی ها بحث پولیتیک نداشتیم. بلکه دفاع از فرهنگ اسلامی با دیدگاه های مختلف بود. البته از موضع شیعه، که موضعی قاطع و راسخ است سخن گفته می شد. در کلامی که درس می دادم مثلا این موضوع هست که عقل و نقل با هم تناقض پیدا کردند ما کدام را باید انتخاب کنیم. اشعری ها معتقدند که ما باید نقل را بپذیریم چرا که نقل سخن قرآن و پیامبر(ص) است و بنابراین ما عقل را باید کنار بگذاریم. در حالی که شیعه اثنی عشری معتقد است که ما باید عقل را بپذیریم و اگر ما خواسته باشیم عقل را رها کنیم نقل خود به خود بی اعتبار می شود. چرا که نقل را با عقل پذیرفتیم. بنابراین نقل را باید تعدیل کنیم یعنی اینکه مراد ظاهر نقل نیست. همانطور که گفته می شود قرآن دارای بطنهای مختلف است و یک ظاهری دارد و ظاهر آن باطنی و باطن دیگری دارد. در حقیقت این روش، روش بینانه تر است.

دکتر محقق به متون فلسفی نیز اشاره کرد و گفت : زمانی بود که به شاگردی کتاب انوارالملکوت فی شرح الیاقوت علامه حلی را تدریس کردم. بیشتر تدریس من حول و حوش علوم عقلی بود. گرایشهای آنجا چهار مورد بود. دانشجویان موظف بودند که در موضوعات مختلف تاریخ اسلام، سازمانها و تشکیلات اسلامی، فلسفه و کلام و تصوف در اسلام و اسلام در حال حاضر در کشورهای اسلامی به تحقیق و بحث بپردازند و از این گذشته دو زبان شرقی و دو زبان اروپایی را فراگیرند. من فقط در اندیشه اسلامی تدریس می کردم. مثلا دکتر آدامز اسلام در شبه قاره هند را تدریس می کرد و به سوابق ابوالاعلا مودودی و سر احمد خان و ابوالکلام آزاد و نهرو و گاندی اشاره داشت. پروفسور برکر کتابی درباره سکولاریم در ترکیه را نوشته بود که او بیشتر نظام های جدید آتاتورک را تدریس می کرد. پروفسور دان لیتل که تخصص تاریخ داشت و ممالیک مصر را تدریس می کرد.

دکتر محقق در ادامه به نحوه تشکیل شعبه مک گیل در تهران اشاره کرد و گفت : این موسسه در سال 47 تاسیس شد و در هیچ کشور آسیایی و شرقی شعبه ای هم نداشت. آغاز کار با همکاری پروفسور ایزوتسو و لندلت بود و هدف ما هم ادامه کارهایمان بود. در این مدت آثاری را منتشر کردیم که مجموعه ای بی نظیر است. حدود صد جلد کتاب در فلسفه و علوم و تاریخ و عرفان و فقه و طب و حکمت است . مجموعه سلسله دانش ایرانی که به آشنایی ملاصدرا و میرداماد و لاهیجی  می پردازد و مجموعه تاریخ علم در اسلام که بیشتر پزشکی و کشاورزی و دیگری مجموعه قرطبه و اصفهان است.

وی به برقراری ارتباط میان موسسه مک گیل با دیگر کشورها اشاره کرد و گفت : با بسیاری از کشورهای اسلامی مانند ترکیه، مالزی، سوریه، عراق ارتباط داشتیم. در حقیقت ما در آن موقع یک شبکه علمی را برقرار کردیم. وقتی که صحبت از این می شود که فرهنگ اسلام ایرانی را به دنیای خارج معرفی کنیم می بایست کار مبنایی را انجام دهیم و این موسسه هدفش نیز همین بود.

دکتر محقق درباره وضعیت فعلی مطالعات اسلامی در مک گیل گفت : از سال 1370 دیگر ارتباطی برقرار نشد. اکنون مسائل علوم عقلی در آنجا تدریس نمی شود. وقتی که از خود ایران حمایت نشود آنها هم حمایتی نمی کنند. ما توانستیم که این کارها را انجام دهیم اما این مسائل باید ادامه پیدا کند و این شیوه و حرکت آبروی ما را هم از بین می برد. ما باید کسانی را داشته باشیم که این آثار را معرفی و در آنجا تدریس کنند. الان هم در کنگره ها کسانی می روند که نمی توانند خودی نشان دهند. مگر کسی به ذوق شخصی خودش علاقمند باشد و کاری انجام دهد. دکتر نصر در آمریکا و صفوی در لندن و نقیب العطاس در مالزی ما متاسفانه در تربیت دانشمندان علوم عقلی با کمبود مواجه هستیم و ساختار دانشگاه های ما طوری است که نمی تواند فرد عمیقی را تربیت کند. خصوصا در رشته های فلسفی کسی که بتواند مانند علامه طباطبایی و رفیعی بشود.

کد خبر 516705

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha