به گزارش خبرنگار مهر، در ابتدای این مراسم علی دهباشی مدیر مسئول مجله بخارا در سخنانی گفت: از قرن پنجم میلادی که حروف الفبای ارمنی توسط روحانی به نام ماشتوس تدوین شد، بسیاری از متون ادبی و مذهبی آن زمان ترجمه شد که این کار تحول بزرگی در زمینههای فرهنگی، ادبی و علمی برای ارمنیان به ارمغان آورد.
ارامنه 400 سال در میان ما زیستند اما زبان خود را حفظ کردند
وی با اشاره به تحقیقی که سیروس علی نژاد دریاره روابط ایرانیان و ارامنه در طول تاریخ انجام داده است، افزود: ما ایرانیان وجود ارامنه را به شاه عباس بدهکاریم. ارامنه مردمی هستند که چهارصد سال در میان ایرانیان زیستند، فارسی آموختند و به فارسی آثاری پدید آوردند اما زبان خود را حفظ کردند.
دهباشی تعداد آثار ادبی را که از ارمنی به فارسی ترجمه شده اند، قابل توجه برشمرد و اضافه کرد: در سالهای اخیر مترجمان ورزیده و صاحب بصیرتی همچون ژانت لازاریان، محمد قاضی، احمد نوری زاده، خاچیک خاچر، سیمین دانشور، صفدر تقی زاده و... کارهای خوبی در این زمینه انجام داده اند و ما نسبت به چهار دهه گذشته با ادبیات ارمنی ارتباط و آشنایی وسیعتری داریم.
میشا هایراپطیان مترجم و پژوهشگر ادبیات ارمنی نیز در سخنانی درباره تاریخ این ادبیات گفت: تاریخ سرنوشتی منحصر به فرد، غیر متعارف و پرنشیب و فراز برای این ملت رقم زده است و آنها همیشه تحت شرایط جغرافیای سیاسی خاص ارمنستان و روابط و منافع همسایگان و مطامع ابرقدرتها زندگی کرده اند.
ادبیات ارمنی اساساً شرقی است
وی افزود: ادبیات ارمنی از لحاظ محتوا، فرم، عقاید و اهداف با ادبیات ملل دیگر دارای تفاوت های خاص است. در واقع روح آزادگی، عرق ملی و حفظ ارزش های متعالی انسانی عاملی سازنده و محوری در کارهای ادبی ارامنه به حساب می آید. ادبیات ارمنی علی رغم مصائب و مظالمی که ملت آن متحمل شده، دارای روحیه ای سرزنده، سالم، هویتی پیکارجو، سازنده و پرامید است. البته بنیاد وجودی ادبیات ارمنی اساسا شرقی است، چون ملت ارمنی ملتی شرقی است.
آزاد ماتیان مدرس ادبیات در دانشگاه اصفهان هم در سخنانی درباره ادبیات معاصر ارمنی گفت: طلیعه دار مبارزه برای زبان جدید ارمنی طلبه جوانی به نام خاچاطور آبویان است که نظراتش نه تنها در مسئله زبان بلکه در بسیاری از مسایل ادبی و فرا ادبی راهگشای نسل های بعدی شد. اما آبویان در یک صبحدم سال 1848 از خانه خود در ایروان خارج شد و دیگر کسی ردپایی از او به دست نیاورد و البته او تنها اندیشمندی نبود که در آن سال ها در روسیه تزاری به طرز مشکوکی ناپدید می شدند.
ادبیات ارمنی اگر چه داستایوسکی و بالزاک نداشته اما ذهنیت ارامنه را شکل داد
وی افزود: البته ادبیات ارمنی در دوره معاصر داستایوسکی، تولستوی و بالزاک به ادبیات جهان تقدیم نکرد و چنین انتظاری هم از آن نمی رفت ولی در مقیاس قومی و ملی به جرأت می توان گفت که این ادبیات نقش اساسی خود را که همانا شکل دادن به ذهنیت جدید ارامنه و ضمانت دوام و وحدت ملی است بیش از هر نهاد دیگری و در غیاب حکومت و مرکزیت سیاسی به طور کامل و حتی بیشتر از توان خود ایفا کرد.
ماتیان اضافه کرد: هم اینک نیز شعرا و نویسندگان سه نسل ارمنی در کنار هم آثاری را بوجود می آورند ولی ادبیات در جامعه ای که بالاجبار در تلاش است که بر ویرانه های سوسیالیسم شوروی سابق خود را با قوانین بازار آزاد بازسازی کند ادبیات شدیداً به حاشیه رانده شده است.
روبرت مارکاریان دیگر پژوهشگر ادبیات ارمنی نیز در این مراسم از تبادلات ادبی ارامنه و ایرانیان سخن گفت و افزود: علیرغم ریشه تاریخی این روابط، متاسفانه تا چند دهه اخیر شاهد ترجمه ادبیات ارمنی به زبان فارسی نبوده ایم.
وی سپس به چگونگی آشنایی ارامنه با آثار ادبی ایرانیان پرداخت و ادامه داد: در دهه 20 قرن بیستم، با الحاق ارمنستان به اتحاد جماهیر شوروی و همسایگی این جمهوری با ایران لزوم ایجاد مراکز تحقیقاتی و ایران شناسی در دستور کار دولت قرار گرفت. تاسیس کرسیهای شرق شناسی و ایران شناسی در دانشگاه ها و مراکز علمی ارمنستان منتهی به ترجمه و چاپ آثار ادبیات فارسی به زبان ارمنی شد که این جنبش با مهاجرت جمعی از نویسندگان و شاعران ایرانی ـ ارمنی به ارمنستان در دهه 40 به اوج خود رسید و تا دهههای بعدی نیز ادامه یافت.
وی اضافه کرد: در این دوره آثار شاخص ادبیات فارسی همچون شاهنامه و نیز اشعار بسیاری از شاعران ایرانی همچون حافظ، مولوی، خاقانی، خیام و ... به زبان ارمنی ترجمه و چاپ شد.
تا سه دهه پیش ترجمه ای ادبی از ارمنی به فارسی نداشتیم
مارکاریان با بیان اینکه تا سه دهه اخیر فعالیت چشمگیری برای ترجمه ادبیات ارمنی به زبان فارسی صورت نگرفته است، افزود: شاید عدم آشنایی مترجمان ایرانی به زبان ارمنی و در دسترس نبودن ترجمه آثار ادبیات ارمنی به زبانهای دیگر و نیز عدم وجود مراکز رسمی ارمنی شناسی در ایران تا دهه شصت قرن گذشته میلادی را بتوان از دلایل این امر برشمرد.
وی گفت: اولین رویداد در این زمینه ایجاد کرسی زبان ارمنی در دانشگاه اصفهان و دومین آن تأسیس مجله "هور" بود که در فاصله سالهای 1971ـ1974 به دو زبان ارمنی و فارسی منتشر می شد. همچنین نمی توان نقش مجله فارسی زبان "پیمان" و تاسیس رشته زبان و ادبیات ارمنی دانشگاه آزاد اسلامی را از نظر دور داشت.
این پژوهشگر با اشاره به ترجمه آثار ادبی ارمنی توسط شاعران معاصر ایران، گفت: احمد شاملو در کنار ترجمه آثار شاعران جهان توجهی ویژه به شعر ارمنی داشته و منظومه زیبای "جنون زدگان خشم" اثر شاعر انقلابی ارمنی یقیشه چارنتس را ترجمه کرده است که البته نمی توان نقش همسر وی آیدا سرکیسیان را از نظر دور داشت. حاصل همکاری نادر نادرپور و هوشنگ ابتهاج (سایه) با گالوست خاننتس و روبن هوانیسیان نویسندگان ارمنی ایرانی کتابی است تحت عنوان "یادنامه تومانیان" حاوی تعدادی از اشعار هوانس تومانیان شاعر ملی ارمنستان.
نظر شما