۱۵ آذر ۱۴۰۰، ۱۱:۰۰

توسط نشر ۲۷؛

زندگینامه فرمانده مفقودالاثر اطلاعات‌عملیات لشکر ۲۷ چاپ شد

زندگینامه فرمانده مفقودالاثر اطلاعات‌عملیات لشکر ۲۷ چاپ شد

کتاب «گُلی زیر آوار» نوشته هما مهرآبادی و مریم‌السادات زکریایی شامل روایت زندگی شهید سیدمجتبی حسینی توسط نشر ۲۷ منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «گُلی زیر آوار» نوشته هما مهرآبادی و مریم‌السادات زکریایی شامل روایت زندگی شهید سیدمجتبی حسینی به‌تازگی توسط نشر ۲۷ منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب بیست‌ونهمین‌ عنوان از مجموعه «بیست‌وهفتی‌ها» است که درباره فرماندهان لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) توسط این‌ناشر چاپ می‌شود.

این‌کتاب دربرگیرنده زندگینامه شهید سیدمجتبی حسینی فرمانده اطلاعات‌عملیات لشکر ۲۷ است که در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه به شهادت رسید و پیکرش مفقود شد.

«گُلی زیر آوار» پیش‌رو ۴ فصل اصلی دارد که عبارت‌اند از «تمام دلخوشی خانه»، «میان آتش مریدش می‌شود»، «نفسشان را بریده بود...» و «زیر یک پتو با عراقی...». سه‌فصل اول کتاب، هرکدام ۲ بخش را شامل می‌شوند و فصل چهارم هم ۳ بخش را در بر می‌گیرد. عناوین بخش‌های مندرج در فصول هم به‌ترتیب عبارت است از: «کم‌کم دارد مرد می‌شود»، «توی لیست ترور...»، «همیشه گمنام»، «همت نمی‌تواند حرف بزند...»، «بالای سرش نوحه می‌خواند...»، «باید از شر این ترکشا خلاص بشی»، «همه سرزنشش می‌کردند»، «کسر شان لات‌هاست» و «گلی زیر آوار».

این‌کتاب تعدادی عکس و تصاویر از شهید حسینی را شامل می‌شود که بین‌شان می‌توان شیخ حسین انصاریان را نیز بین رزمندگان لشکر ۲۷ مشاهده کرد.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

آن‌شب، شبی مهتابی بود، اما با وزش بادی که آن‌ها را دچار این مشکل کرده بود، ناگهان ابری آمد و جلوی ماه را گرفت. منطقه تاریکِ تاریک شد. به همین‌خاطر آن‌ها توانستند تا حدود ۱۰ متری عراقی‌ها پیش بروند. نخ را به‌سرعت به جایی بستند و به عقب برگشتند. شدت باد، بیشتر شد. آن‌ها دیگر توی قایق تعادل نداشتند و مسیر برگشت‌شان را هم گم کرده بودند. از آن‌طرف، هوشنگ که خیس شده بود، به‌قدری سردش بود که دیگر قادر به انجام هیچ‌کاری نبود. از سرما دندانش به هم می‌خورد. به هم می‌خورد و عضلات صورتش منقبض می‌شد. دوربین دید در شب توی دستش بود، اما طوری دندان‌هایش به هم می‌خورد و می‌لرزید که دوربین توی دستش نمی‌ماند. سیدمجتبی همچنان پشت فرمان نشسته بود و قایق را به جلو می‌راند. در اثر وزش باد، سطح آب بیشتر موّاج شده بود و قایق هم روی سطح آب تکان می‌خورد و بیشتر از قبل، تعادلش را از دست می‌داد. سیدمجتبی به هوشنگ نگاه کرد و متوجه شد که او به‌شدت می‌لرزد و دیگر نمی‌تواند با دوربین نگاه کند. باید پیش از روشن‌شدن هوا برمی‌گشتند.

این‌کتاب با ۱۹۶ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

کد خبر 5368805

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha