به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب اسرار عرفانی نماز اثر حجتالاسلام بهرام دلیر عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گروه عرفان و معنویت پژوهشکده حکمت و دینپژوهی و توسط سازمان انتشارات پژوهشگاه به زیور طبع آراسته شد.
خدای سبحان احاطه مطلق وجودی دارد و این احاطه مطلق فقط از آن حق است؛ اما احاطه وجودی عبد بستگی به تقرّب او به حضرت حق است هر چه متقربتر، از احاطه وجودی وسیعتر و قویتری برخوردار خواهد بود، بیتردید یکی از عوامل مهم تقرب به حضرت حق، عبادات است و در بین عبادات نماز از جایگاه ویژهای برخوردار است. این تحقیق با رویکرد عرفانی، به اجزا و شرایط نماز میپردازد و معنویت متن محور را دنبال میکند. و معنویتهای منهای متن را به چالش میکشد. نماز یک راهکار عرفانی برای وصال عبد به حق است و شناخت اسرارش موجب اشتیاق بیشتر نمازگزار به نماز شده و تقویت ارتباط عبد با حق را باعث میشود و همچنین باعث رویگردانی از معنویتهای منهای متن خواهد شد.
در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است:
نهاد نهان انسان همیشه به دنبال کشف اسرار و رازهاست. عابد آشنا با راز عبادت متفاوت با عابدی خواهد بود که با اسرار عبادات بیگانه است. رازهای نهان عبادات واردشده در شریعت بیش از ابعاد آشکار آن است. در بین عبادات، نماز جایگاه ویژهای در شریعت دارد و آثار بسیاری برای آن برشمردهاند که در این تحقیق بدانها خواهیم پرداخت. اما آیا آثار نماز از شاخصههای ظاهر نماز است یا از باطن آن؟
ما بر این باوریم بسیاری از آثار نماز باید از آن باطن نماز باشد؛ چراکه ظاهر نماز در جغرافیای مسلمانان خوانده میشود. در کشورهای اسلامی اکثر مسلمانها نماز را اقامه میکنند یا میخوانند؛ اما با وجود نمازخوانهای فراوان، شاهد آثار نماز در جوامع اسلامی نیستیم؛ نه فرد دارای معراج میشود و نه جامعه از فحشاء و منکرات دور میگردد. چرا چنین است؟ آیا مشکل از آن نسخهنویس است یا نسخه است و یا نمازگزار و عامل به نسخه؟
روشن است نسخه نویس که شارع است، مشکلی ندارد؛ شارع حکیم است و نسخه حکیمانه مینویسد و نسخهاش درمان دردهای فردی و اجتماعی مسلمانان میباشد. نسخه نیز هیچ گونه مشکلی ندارد و بهیقین شفابخش میباشد. به نظر میرسد مشکل در رویکرد نماگزار است. یک بار با ظاهرگرایی به نماز مینگرد و بار دیگر با رویکرد باطنگرایی و عرفانی. رویکرد و اقبال عرفانی به نماز و آشنایی نمازگزار با اسرار و رازهای اجزا و شرایط نماز به نمازگزار شناختی میدهد که از رویکرد ظاهرگرایی چنین معرفتی برنمیآید. نمازی که اسرارشناسان میخوانند، هم کارساز و کارآمد در شخص نمازگزار است و هم در محیط اجتماعی آثار نماز را تضمین میکند. نماز بسیاری از عارفان و شهیدان نماز عارفانه بوده است. در زمانه ما نماز امام راحل یا نماز سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی چنین نمازی بود.
کاوش درباره اسرار اختصاص به نماز ندارد؛ کنجکاوی انسان درباره اسرار هم نظام تکوین را شامل میشود و هم حوزه تشریع را در بر میگیرد و فقط نماز نیست که دارای راز باشد، بلکه تمام امور و علوم در پهنه هستی اعم از هستهای حقیقی و اعتباری دارای رازند که نیازمند کاوشها و پژوهشهای محققان است. اگر در عبادات دیگر رازجویی لازم باشد، در نماز لازمتر بوده و از اولویت ویژه برخوردار است؛ چراکه سایر عبادات در ایام خاص برگزار میشود؛ برای مثال حج در سال یک بار و حج واجب در طول عمر انسان یک بار واجب میشود. یا روزه در طول سال یک ماه بدان اختصاص دارد. یا خمس و زکات سالی هر کدام یک بار در صورت رسیدن به حد نصاب به آن دو عمل میشود؛ اما نماز از هنگام تحقق شرایط عام مثل بلوغ و عقل تا آخر عمر برای مسلمان واجب است.
پرسشی که ممکن است به وجود آید، این است که بعد از این همه تحقیقات درباره عرفان نماز چه ضرورتی برای پرداختن بدان موضوع است؟ پاسخ بسیار روشن است؛ ما در عرصه معارف دینی اندک موضوعی داریم که به هیچ شکل درباره آن سخنی به میان نیامده و تحقیق انجام نشده باشد؛ برای مثال توحید که اساسیترین مباحث معارف میباشد، شاید بتوان ادعا کرد بیشترین تحقیق را به خود اختصاص داده است. با وجود این محققان معاصر و گذشته در زمان خود به تحقیق در موضوع توحید اهتمام ورزیدهاند. با اینکه در گذشته دانشمندانی مثل خواجه نصیرالدین طوسی، علامه حلی، ایجی، قوشجی و…. تحقیقات ارزشمندی در موضوع توحید به سرانجام رساندهاند، در زمانه ما نیز بدان میپردازند. کسی به دلیل تحقیقات گذشتگان اهمیت و ضروت موضوع را انکار نمیکند.
نظر شما