به گزارش خبرنگار مهر در جنگ اخیر غزه با متجاوزان صهیونیستی، آمار تلفات غیر نظامیان فلسطینی در غزه بسیار بالا بوده است. فارغ از آنکه رژیم جعلی اسرائیل از سلاحهای کشتار جمعی به منظور نسلکشی مردم مظلوم غزه استفاده میکند، اما آرایش فضاهای ساختمانی و مدل توسعه شهری غزه این بستر را برای دشمنانشان فراهم کرده تا با گرفتن تلفات بسیار بالا و فشار روانی تابآوری مردم غزه را کاهش دهد. تراکم شهر غزه به عنوان یکی از بخشهای باریکه غزه با ۴۵ کیلومتر مساحت و جمعیت ۶۰۰ هزار نفر، ۱۳۳ نفر بر هکتار است. همین تراکم بالا و ساختمانهای بلندمرتبه علاوه بر اینکه غزه را سومین منطقه پرتراکم جهان کرده است، تبدیل به یک نقطه ضعفی شده که دشمنان وحشی این مردم مظلوم از آن برای نسلکشی فلسطینیان استفاده کنند. مشخصاً اگر مدل توسعه شهری غزه به گونهای دیگر بود یعنی ساختمانها با طبقات کمتر ساخته شده بودند، هزینه حمله به این منطقه برای اسرائیل بسیار بالاتر از حال حاضر تمام میشد که در نتیجه میتوانست در عین پایین آوردن خسارات مادی و تلفات جانی، بازدارندگی نسبی در مقابل حملات ایجاد کند.
علت تراکم بالای غزه قابل درک است چرا که این شهر به دلیل اشغال متجاوزان با محدودیت اراضی مواجه است. به عبارت بهتر، اراضی کل کشور فلسطین به غصب متجاوزان درآمده است لذا مساحت آن نمیتواند به تناسب رشد جمعیت افزایش پیدا کند. در نهایت برای مدیران شهری غزه راهی جز ساخت سازههای بلند به منظور تأمین مسکن مورد نیاز، نمیماند.
البته که، فقط مسئله جنگ و تهدیدات نظامی مطرح نیست، معماری غیر استاندارد و غیر منطبق بر اصولی همچون مکان گزینی و جانمایی بهینه ساختمان و معماری داخلی ساختمانها در ارتباط با پدافند غیر عامل است. از طرفی کشور ایران به عنوان یکی از کشورهای زلزلهخیز جهان محسوب میشود که این شرایط باعث میگردد، مساله ایمنسازی ساختمانها و بناهای مسکونی و صنعتی در مقابل زلزله در اولویت ویژه متولیان امر مسکن و صنعت قرار گیرد و لزوم توجه به این امر را چند برابر میکند. بنابراین سوال اصلی و مهم در شرایط کنونی این است که وضعیت شهرسازی کشورمان از نظر پدافند غیرعامل چگونه است؟
ساخت خانه تک طبقه هزینه جنگ را برای دشمن بالا میبرد
وقتی دامنه جنگ به مناطق مسکونی کشیده شود، سرنوشت جنگ را تابآوری مردمانش تعیین میکند. مردمی که بتوانند در برابر جنگ روانی مقاومت کنند، در میدان جنگ نظامی نیز پیروز خواهند شد. یکی از حربههای دشمن برای ایجاد و افزایش فشار روانی و درهم شکستن مقاومت مردم، بالا بردن تلفات جانی آنهم از غیرنظامیان است.
در این میان، از مهمترین عوامل افزایشدهنده تلفات انسانی در حملات نظامی به مناطق شهری، بافت شهری و الگوی توسعه شهرهاست. معماری غیر استاندارد و غیر منطبق مساکن بر با اصولی همچون مکانگزینی و جانمایی بهینه ساختمان، پراکندگی مناسب بنا، معماری داخل ساختمان در ارتباط با پدافند غیر عامل بوده و در ایجاد امنیت پایدار مؤثر است. همچنین آرایش فضاهای ساختمانی و نحوه ارتباط با پیرامون، امکانات ویژهای را برای نجات جان افراد ایجاد نموده و باعث بهبود عملکرد سیستم و کاهش آسیبپذیری آن میشود.
بنابراین مدل توسعه شهرها، تعیین طرح هندسی بناها در آن و پیشبینی فضا به منظور امدادرسانی برای هر ساختمان در زمان صلح و جنگ از جمله مؤلفههای بهینه معماری ساختمان و شهرسازی از منظر پدافند غیر عامل است.
برنامهریزی صحیح شهری تأثیرش را حتی در محاسبات دشمن نیز میگذارد. در شرایطی که دشمن بتواند با حمله مناطق شهری پرتراکم تلفات سنگین جانی بر دست طرف مقابل بگذارد، به احتمال زیاد از این گزینه چشمپوشی نخواهد کرد، در مقابل اگر پهنهبندی شهر بر اساس اصول پدافندی باشد و به عبارت سادهتر سازههای بلندمرتبه در شهر کمتر باشد و خانهها با طبقات محدود ساخته شده باشند، در آن شرایط کار برای دشمن سخت خواهد بود، چرا که گرفتن تلفات جانی غیر نظامی در چنین ساختار شهری بسیار مشکل است. شاید یکی از عواملی که اسرائیلیها خانههای مسکونیشان در قالب تک طبقه و شهرکی ساخته میشود همین مسئله باشد.
مدل توسعه شهر تعیینکننده امنیت پایدار
حسین کامران، داوود امینی، حسن حسینی امینی در پژوهشی با عنوان کاربرد پدافند غیر عامل در برنامهریزی مسکنِ شهری به اهمیت مسکن و شهرسازی در بالا بردن امنیت پایدار پرداختند. بر اساس نتایج این پژوهش، اصلیترین راهبرد در برنامهریزی شهری، کاهش آسیبپذیری بالای ساختمانهاست که به موجب برنامهریزی ناصحیح در حوزه مسکن، ساختاربندی و آرایش فضایی نامناسب، مشکلات مهندسی ساختمان (سازهها و استحکامات ناامن)، معماری نامناسب (عدم پیشبینی پناهگاه، فضاهای باز و…)، شبکههای ارتباطی غیراستاندارد و… است.
بنابراین، رعایت اصول کلیدی پدافند غیرعامل در ساختمانها زمینهای برای توسعه امنیت پایدار در مناطق شهری تلقی میشود مسکن از شاخصهایی است که در مرگ و میر ناشی از تهاجم نظامی به شهرها اثرگذار است. زیرا مسکن به عنوان خمیر مایه ساختار و بافت شهرها است. مقوله مسکن گسترده و پیچیده بوده و ابعاد متنوعی دارد. مسکن یک مکان فیزیکی است و به توزیع فضایی ساختمانها، چگونگی کنار هم قرارگیری و ترکیب عناصر و عملکردهای اصلی ساختمانها در بافتهای شهری، ساختار مسکونی شهر را شکل میدهد. تقسیمات کالبدی ساختار شهری (کوی، محله، برزن و منطقه) تا حدودی تابع ساختار فضایی سکونتگاهها ست. در نتیجه، پراکنش مناسب ساختمانها از گسترش اماکن تک مرکزی مسکونی ممانعت کرده و متعاقب آن در کاهش میزان تلفات جانی ساکنان مناطق شهری در حملات همه جانبه نظامی (زمینی، هوایی و دریایی) نقش برجستهای ایفا میکند. طراحی مناسب محوطهها بر اساس تراکم ساختمانها و تعداد ساکنان، ایجاد فواصل ایمنی و فضاهای حائل بین ساختمانها برای ساخت جانپناهها، پناهگاهها، چیدمان مبلمان شهری مناسب و مستحکم و… جهت در امان ماندن از اثرات موج انفجار و ریزش آوار از اساسیترین پیش بینیها در برنامهریزی مسکن بر اساس اصول حاکم بر پدافند غیر عامل شهری است. تراکم یکنواخت ساختمانها و توزیع متعادل تعداد واحدهای مسکونی بر اساس وسعت و محدوده توسعه پیرامونی اماکن بر درجه ایمنی شهرها میافزاید.
ساختمانهای بلند مرتبه میزان خسارات را در سوانح طبیعی و حملات جنگی بالا میبرند
فتح الله شمسایی زفرقندی دکتری استاد دانشگاه نظامی، انتظامی، پدافند غیرعامل، در گفتوگو با.... و با اشاره به نقش توسعه شهر در پدافند غیر عامل شهر غزه و بالا بودن آمار تلفات و خسارات ناشی از آن، توضیح داد: ما دو مدل تراکم داریم. یک مدل تراکم ساختمانی بوده و یک مدل تراکم جمعیتی است. در غزه هر دو این مدلها اتفاق افتاده است. علاوهبر اینکه تراکم شدید ساختمانی را شاهد هستیم به دلیل وسعت کم، جمعیت هم متراکم است. بخش مسکونی به همین خاطر در صورت حمله نظامی به این مناطق، آسیبهای زیادی میبیند. باید توجه کرد وقتی در شرایطی مثل غزه مجبور هستیم در فضاهای محدود تراکم ساختمانی بالایی داشته باشیم باید به دنبال راهحلهای دیگری باری حفظ امنیت برویم، مثل استفاده از فضای زیرزمینی. در حال حاضر یکی از چیزهایی که در جنگ اخیر غزه مطرح بوده تونلهای زیرزمینی است. ولی میبایست خانهها برای خودشان فضای زیرزمینی ایجاد کنند تا میزان خسارات و تلفات تا حدی کاهش یابد. نباید فراموش کرد هر چقدر تراکم کمتر باشد میزان آسیبها کمتر خواهد بود در غزه اما چارهای جز این مدل ساخت و ساز وجود نداشته است.
یک مسئلهای که وجود دارد به دلیل پیشرفت سلاحها و قدرت بالا و توانمندی که پیدا کردند، میتوان گفت هیچ ساختمانی در هیچ شهری در برابر اصابت مستقیم مقاوم نیست. کاری که در پدافند صورت میگیرد به دنبال آن است که از پیامدهای حملات در امان باشیم. خیلی از درصد تلفات به دلیل پیامدها انفاق میافتد. مثلاً پیامد حمله نظامی میشود آتشسوزی، تخریب، آسیبپذیری معماری داخلی، مثل اتفاقی که در انبار بندر بیروت افتاد.
وی ادامه داد: نکات مختلفی در معماری و شهرسازی وجود دارد که میتواند پیامدها را کاهش دهد، مانند فرم ساختمانها، نحوه استفاده از مصالح هم چنین هر چقدر تعداد طبقات افزایش پیدا کند مقدار خسارات و تلفات بیشتر خواهد شد. در حال حاضر یکسری بمبهایی طراحی شده برای ساختمانهای بلند مرتبه، وقتی این بمبها به پایین ساختمانهای بلند مرتبه اصابت میکند، در کسری از صدم ثانیه تمام هوای آن سازه را مکش میکنند و در اثر این مکش کل ساختمان فرو میریزد، در صورتی که اگر تعداد طبقات کمتر باشد، این دست اتفاقات کمتر خواهد افتاد.
بزرگترین ساختمان اداری جهان در آمریکا بلند مرتبه نیست!
زفرقتندی با اشاره به سانحه ۱۱ سپتامبر گفت: بسته به امنیت ساختمان و درجه اهمیت آن در خیلی از موارد از نظر پدافندی نباید سازههای بلند مرتبه ساخت. ما مجاز نیستیم که ساختمانهای حیاتی و با درجه اهمیت بالا را بلند مرتبه بسازیم. در آمریکا بعد از ۱۱ سپتامبر، اصول پدافند شهری به صورت خیلی جدی رعایت شده است در طراحیهایی که برای مکان خاص خود انجام میدهد، از مدل سازههای بلند مرتبه استفاده نمیکند و حتماً اقدامات خاصی را انجام میدهد. مثلاً اگر شما ساختمان پنتاگون آمریکا را در نظر بگیرید با اینکه بزرگترین ساختمان جهان از لحاظ اداری است و نزدیک به ۳۰ هزار کارمند و افراد شاغل دارد. این ساختمان فقط در ۵ طبقه ساخته شده است و در مطالعات آن آمده که این ساختمان نباید از ۵ طبقه بیشتر باشد. یکی از دلایلش استتار زمینی است، اینکه نباید سازه از ارتفاع درختان بلندتر باشد. اساساً هرچقدر ارتفاع این ساختمان بیشتر شود آسیبپذیری آن بیشتر خواهد شد. نهایتاً میتوان گفت، شهرسازی امر تک بعدی نیست، از لحاظ پدافندی توسعه افقی امر مطلوبی بوده اما باید در مسئله الگو شهرسازی به اقتصاد، تأمین زیرساختها، وجود زمین و غیره توجه کرد. در حال حاضر شهر توکیو میتواند الگوی خوبی برای ما باشد چرا که تا به حال سه بار تخریب شده است و اینبار به بهترین شکل ممکن و ایمن ساخته شده است.
امنیت پایدار شهرهای ایران در دستان محتکران شهری
همانطور که اشاره شد، کارشناسان شهرسازی علت آمار تلفات بالای غیرنظامیان در غزه را، ضعف الگوی شهرسازی در ایجاد پدافند غیرعامل در برابر جنگ و بلایای طبیعی مانند زلزله عنوان میکنند. این شهر با ۴۵ کیلومتر مربع مساحت و ۶۰۰ هزار نفر جمعیت، تراکمی معادل با ۱۳۳ نفر بر هکتار دارد. البته که اشغال اراضی، توسط رژیم صهیونیستی، باعث ایجاد تراکم بالا در غزه شده است. اما نکته غیرقابل قبول این است که تراکم تهران با عددی نزدیک به ۱۴۰ نفر بر هکتار بیشتر از شهر غزه است. در حالی که طبق اسناد آمایش سرزمینی کشور ایران در تأمین زمین مشکلی ندارد. ایران به دلیل استفاده از ۱ درصد زمینهای قابل سکونت در کشور، جمعیت خود را در مساحت بسیار کم و با تراکم بالا بارگذاری کرده است. آنچه بررسی تغییر تراکم طی ۴۰ سال گذشته در برخی کلانشهرهای کشور نشان میدهد حاکی آن است که مدیران شهری پافشاری و اصرار عجیبی بر توسعه عمودی تمامی شهرها دارند. طبق جدول زیر تراکم شهرهای بزرگ کشور اکثراً از حد استاندارد (۶۰ نفر بر هکتار) بالاتر بوده که نتایجی چون گرانی، کاهش کیفیت زیست و از همه مهمتر کاهش امنیت پایدار شهر است.
متأسفانه طبق بررسیهای صورت گرفته از آمار منتشر شده از وضعیت نهضت ملی مسکن، این پروژه نیز با رویکرد توسعه عمودی در حال اجرا است. بنابراین سوال مهمی مطرح خواهد شد: با کدام الگوی شهرسازی، شهرهای ایران و خصوصاً کلانشهرها به صورت عمودی توسعه یافته و متراکم شدهاند؟ با توجه به این نکته که کشور ایران جز پهناورترین کشورهای جهان به شمار میآید و میتوان با استفاده از اراضی آن برای توسعه افقی شهرها پدافند کشور را هم تقویت کرد، با چه منطق شهرسازی و پدافندی کشور زلزلهخیر ایران در خاورمیانه که از ملتهبترین مناطق جهان محسوب میشود، باید با مدل عمودی شهرهایش توسعه یابد؟ غزه اگر تراکم ۱۳۳ نفر بر هکتار را دارد این به دلیل محدودیت زمین به واسطه غصب آن توسط متجاوزان است؛ اما در ایران، محتکران مانع توسعه شهرها شده اند.
نظر شما