یادداشت مهمان، احسان موحدیان: در روزهای دوشنبه و سه شنبه هفته قبل «کوبانیچبک اومورالیف» دبیرکل سازمان کشورهای تُرک در واشنگتندیسی، پایتخت امریکا در دو رویداد رسمی حاضر شد.
وی نخست در کارگاهی که بنیاد هریتیج برگزار کرد، حضور یافت و سپس دیداری با رئیس و مدیرعامل موسسه هادسون انجام داد. محتوای این دیدارها و مباحث مطرح شده به گونه ای است که تاثیرات مهمی بر ژئوپلتیک منطقه قفقاز و نقش آفرینی ایران، روسیه و چین در منطقه مذکور دارد.
تلاش برای ایجاد جهانبینی مدنظر کشورهای ترک در آمریکا
در دیدار دبیر کل سازمان کشورهای ترک با جان والتر رئیس و مدیر اجرایی موسسه هادسون در تاریخ ۱۶ دسامبر روندهای منطقهای و جهانی بررسی شد و دبیرکل سازمان کشورهای ترک تحولات ژئوپُلیتیک و ژئواکونومیک منطقه آسیای مرکزی تا منطقه دریای سیاه را تبیین کرد.
در این نشست بر روی مباحث مرتبط با انرژی هم تمرکز شد و طرفین بهطور مشخص درباره مسائل ژئواکونومیک و پتانسیلهای بلندمدت توسعه روابط اقتصادی در منطقه گفتگو کردند. از جمله فرصتهای سرمایهگذاری، مسیرهای ترانزیتی و نقش منابع انرژی منطقه در تامین نیازهای بینالمللی مورد توجه قرار گرفت.
ایجاد «گفتگوی ساختاری» بین سازمان کشورهای ترک و موسسه هادسون نیز مورد بحث قرار گرفت. هادسون به گسترش همکاری و تبادل تحلیلی با دبیرخانهٔ سازمان تُرک اظهار علاقه کرد تا دو طرف ضمن تبادل مطالعات، برگزاری میزگردها و مشورت در حوزه سیاست گذاری برای آگاهسازی سیاستگذاران آمریکایی دربارهٔ شرایط منطقه اقدام کنند. این موضوع نشان میدهد هدف، پیوند دادن تحلیلگران آمریکایی با این نهاد منطقهای است تا آمریکا تحولات اوراسیا را از منظر امیال و برداشتهای سازمان کشورهای ترک ببیند.
چه مباحثی در کارگاهِ بنیاد هریتیج مطرح شد؟
کارگاه «آیندهٔ جهان ترک: از آسیای مرکزی تا دریای سیاه» در تاریخ ۱۵ دسامبر در بنیاد راستگرای هریتیج برگزار شد.
مباحث طرح شده در این کارگاه عبارت بودند از:
تاکید بر رشد استراتژیک سازمان کشورهای ترک: دبیرکل سازمان مذکور تأکید کرد که این سازمان از یک نهاد ساده به یک «سازمان بیندولتی نهادینه شده و نتیجهگرا» تبدیل شده و نقش استراتژیکتری در عرصهٔ منطقهای و بینالمللی پیدا کرده است.
تشریح اولویتهای همکاری: او به گسترش همکاریها در زمینههای توسعهٔ اقتصادی، ایجاد زیرساختهای ارتباطی حملونقل و ترانزیتی، تقویت امنیت منطقهای و گسترش تبادلات مردمی اشاره کرد. به عبارت دیگر، محور فعالیت سازمان کشورهای ترک هم عرصه سیاست و هم حوزههای عملیاتی (اقتصاد، حملونقل، فرهنگ) را دربر میگیرد.
تلاش برای جلب توجه و همراهی تحلیلگران و سیاستگذاران آمریکایی: شرکتکنندگان در کارگاه بنیاد هریتیج بر روی این نکته توافق کردند که علاقهٔ بازیگران و مراکز فکری و اندیشکده های آمریکایی به کشورهای عضو سازمان کشورهای ترک افزایش یافته و نقش این سازمان در جهت تاثیرگذاری بر محاسبات سیاست خارجیِ واشینگتن رو به رشد است؛ این امر میتواند به شفافتر شدن نگرشهای آمریکا نسبت به پروژههای کریدوری و امنیتی منطقه کمک کند.
پیامدهای توجه اندیشکدههای راستگرای آمریکا به سازمان کشورهای ترک چیست؟
تقویت کانالهای گفتگوی سیاسی-تحلیلی با آمریکا: درخواست برای «گفتگوی ساختارمند» با موسسه هادسون و حضور در کارگاه بنیاد هریتیج نشانهٔ تلاش سازمان کشورهای ترک برای ایجاد برداشتی مثبت از خود در اندیشکده های نزدیک به حزب جمهوری خواه آمریکا است که بر روی ترامپ در حوزه های سیاست خارجی، اقتصادی و امنیتی تاثیرگذار هستند که به حضور موثر آمریکا در این منطقه بر اساس خواستهای کشورهای عضو این سازمان کمک میکند.
ترکیب اقتصاد و امنیت در آسیای مرکزی: تمرکزِ همزمان روی ژئواکونومی (انرژی و امنیت) نشان میدهد سازمان کشورهای ترک میکوشد پروژههای زیرساختی و انرژی را با منطق امنیت منطقهای و دیپلماسی پیوند بزند؛ این ترفند برای جذب سرمایهگذاران و بازیگران خارجی مهم است.
پیشبرد سیاستهای فرهنگی و نرم سازمان کشورهای ترک: همزمان با حضور دبیرکل سازمان کشورهای ترک در این جلسات، در سال ۲۰۲۵ توجه بینالمللی به موضوعات فرهنگی جهان ترک (مانند تعیین روزی به عنوان روز جهانی خانوادهٔ زبانهای تُرکی توسط یونسکو) افزایش یافته است؛ این بسترسازی فرهنگی و ایجاد مرجعیت هویتی و تمدنی برای این کشورها به آنها کمک میکند پیامهای سیاسی-اقتصادی خود را به شکلی شفاف تر و تقویت شده تر به گوش واشینگتن برسانند.
این تحولات چه تأثیری بر ایران و روسیه دارد؟
جهان ترک به عنوان یک بلوک نوظهور قدرت که به طور مشخص در حال تبدیل شدن به بازوی دولت راستگرای ترامپ به منظور نقش آفرینی در آسیای مرکزی است، از نظر هویتی، تمدنی، اقتصادی، امنیتی و سیاسی باید با ایران و روسیه رقابت کند.
دبیرکل سازمان کشورهای ترک نه در ساختارهای بیطرف علمی و پژوهشی، بلکه در دو قلعه اصلی نئوکانهای آمریکایی – بنیاد هریتیج و مؤسسه هادسون – حضور یافته است. این دو موسسه همان اندیشکدههای جمهوریخواه هستند که از سالها قبل استراتژی مهار ایران، روسیه و چین را طراحی کردهاند، بحث تشدید حضور آمریکا در «آسیای مرکزی بزرگ» را به عنوان منطقه حائل علیه روسیه و چین ترویج کردهاند و فعالانه ایده از بین بردن نفوذ روسیه در فضای جغرافیایی پساشوروی را با لابی پیش بردهاند. اکنون همبن موسسات به طور گسترده و قابل توجهی سیاست خارجی ترامپ را شکل میدهند و عامل توجه بیشتر او به آسیای مرکزی در رقابت با روسیه و چین هستند.
این حلقههای فکری به وضوح پروژه یکپارچه سازی جهان ترک را به پیش میبرند و آن را خنجری ایدهآل برای شکافتن قلب روسیه و چین و نفوذ به فضای اورآسیایی میبینند.
واشنگتن به بهانه حمایت از حاکمیت خود و توسعه کریدور میانی و با ظاهرسازی تجاری و اقتصادی، یک حصار بهداشتی ایجاد میکند. هدف مشخص است: تبدیل سازمان کشورهای ترک به یک مرکز قدرت جایگزین که نیازهای لجستیک و منابع معدنی و غیره را دور از دسترس روسیه و چین به سمت غرب هدایت کند، پکن را از اروپا جدا کند و تنش دائمی در مرزهای جنوبی روسیه ایجاد کند. این کار به خصوص از طریق تقویت همکاری نظامی آمریکا با جهان ترک صورت خواهد گرفت
در اینجا باید به طرحهای مشابه شورای آتلانتیک برای سازمان کشورهای ترک هم اشاره کرد. این شورا هم معتقد است سازمان کشورهای ترک از یک نهاد فرهنگی صرف فراتر رفته و به یک بازیگر مهم اقتصادی، کریدوری، امنیتی و سیاسی مبدل شده است. لذا آمریکا باید با اعضای آن و به خصوص ترکیه در زمینه تجارت، انرژی، امنیت و فناوری همکاری کند.
اتصال کریدوری که در دیدارهای دبیر کل سازمان کشورهای ترک در اندیشکده های نئوکان آمریکایی بسیار درباره آن صحبت شد، در درجه اول با هدف ایجاد مسیرهای حمل و نقل و کریدوری برای دور زدن روسیه و ایران شکل خواهد گرفت و «همکاری در بخش انرژی» جایگزینی برای گاز روسیه با استفاده از منابع انرژی قزاقستان، ترکمنستان و باکو و تلاشی برای خنثی کردن پروژههای زیرساختی چین در حوزه کریدوری و تضعیف اهمیت ابرپروژه یک کمربند یک جاده پکن است تا ارتباطات تجاری و اقتصادی چین تحت سلطه آمریکا و دوستان ترک آن باقی بماند.
رویکرد ایران باید چه باشد؟
تقویت اندیشکده های ایرانی: ایران باید از وضعیت تدافعی خارج شود، به کنشگری فعال در فضای اندیشهورزی تبدیل گردد و تقویت اندیشکده های داخلی و تعامل آنها با همتایان منطقه ای و بین المللی را در دستور کار قرار دهد. تولید محتوا به زبان انگلیسی و ترکی، حضور منظم در کنفرانسهای آمریکایی و اروپایی و برقراری گفتوگوهای غیررسمی (Track II) با اندیشکدههای مستقل آمریکایی که الزاماً ضدایرانی نیستند، (مانند Quincy Institute یا Stimson) باید در دستور کار باشد تا شکستن انحصار روایتهای ترکی–آمریکایی درباره آسیای مرکزی، قفقاز و جهان ترک تسهیل شود. دعوت از پژوهشگران خارجی و اعزام پژوهشگران ایرانی به مراکز تصمیمساز در آسیای مرکزی نباید فراموش شود.
ایجاد شبکه اندیشکدهای جایگزین در اوراسیا: تشکیل شبکه اندیشکدهای ایران–روسیه–چین–آسیای مرکزی و همکاری فکری با اندیشکدههای مختلف در قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان (که نگاه عملگرایانهتری دارند)، هند و حتی برخی نهادهای فکری در اروپا مانند آلمان، فرانسه با هدف موازنهسازی فکری در برابر شبکه اندیشکده ای ترکیه و آمریکا باید مد نظر باشد.
مقابله با روایتسازی ترکیه درباره جهان ترک: موضوعاتی مانند چندقومیتی بودن منطقه و نه فقط ترک بودن آن، پیامدهای بیثباتکننده پانترکیسم، تولید گزارشهای تحلیلی درباره تضاد منافع کشورهای عضو سازمان کشورهای ترک و هزینههای امنیتی و سیاسی همسویی کامل آن با آمریکا باید توسط اندیشکده های ایرانی برجسته شود. ایران حتی می تواند بر روی این نقطه انگشت بگذارد که سیاست های توسعه طلبانه ترکیه باعث بیثباتسازی قفقاز و آسیای مرکزی شده و این مساله در بلندمدت به زیان ۵ کشور آسیای مرکزی و آمریکا است و ایران میتواند نقش ثباتساز در حوزه ترانزیتی و انرژی داشته باشد.
پیشبرد دیپلماسی هدفمند با اعضای کلیدی سازمان کشورهای ترک: همه اعضای سازمان کشورهای ترک نگاه یکسانی به مسائل امنیتی، تجاری، اقتصادی و فرهنگی ندارند و لزوماً خط مشی ترکیه و باکو را دنبال نمی کنند. قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان و قرقیزستان هر یک می توانند با طراحی یک دیپلماسی موزون همگرایی خود را با ایران افزایش دهند و در این زمینه فراهم آوردن فضای کریدوری و ترانزیتی مناسب برای این کشورها از طریق ایران برای دسترسی آنها به بندر چابهار و بندر عباس رهگشا خواهد بود.
استاد دانشگاه و کارشناس مسائل قفقاز


نظر شما