به گزارش خبرنگار مهر، رئیس جمهور سابق کشورمان در دیدار با اعضای شورای سیاستگذاری ستادملی جوانان حامی خاتمی-ستاد 88- و نیز نمایندگان استانی این ستاد گفت: من دغدغههای خاطری داشتم که به صورت پراکنده در ده-دوازده سال گفته ام و اینک به عنوان مبانی اصلاحات به صورت سنجیده تر و منسجمتر تبیین شده است تا هر کسی که آن را میپسندد حول محور ایجابی آن جمع شود و هر کس هم نمیپسندد مرزهایش مشخص شود.
رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها یکی ازعوامل مهم برای تغییرات اجتماعی از جمله در موقعیت کنونی را مدد گرفتن از احساسات خواند و گفت: طبعا این احساسات به هر دلیلی مانند شرایط اجتماعی و ذهنیتی که جامعه دارد یا امکانات معنوی بیشتری که ممکن است وجود داشته باشد خیلی زود متوجه یک مورد مشخص خارجی مانند یک شخص خاص میشود که اگر برای تغییر این وضع حول محور جمع بنگرید میتوان از این احساسات بهره برد و مشکلات را حل کرد.
خاتمی افزود: ولی یک مشکل مهمی که وجود دارد این است که اگر ما یکی از ریشههای مشکلات جامعه ما را فقدان عقلانیت و تفکر منسجم بدانیم هرچه این احساسات قویتر شود عبور از آن به سوی عقلانیت هم دشوارتر میشود.
رئیس جمهور سابق کشورمان اظهار داشت: اگر با من مشورت میشد ضمن تایید و تقدیر از تلاشهای صورت گرفته عزیزان در سراسر کشور میگفتم که درست است که ما یک مرحلهای به نام انتخابات را پیشرو داریم اما حال که قصد سرمایهگذاری داریم بهتر است حول یک فکر و اندیشه اجتماع بکنیم تا حول یک شخص.
وی تصریح کرد: طبعا اگر فکر منسجمتر میشد احتمال داشت این شور و اجتماع هم بدین شکل نباشد یعنی شخص که هر کسی خود را در آیینه او میبیند به خصوص با توجه به احساساتی که در جامعه است ممکن بود برخی جهات فکری لحاظ نشود یا مسکوت گذاشته شود. اما اگر ما حول یک فکر اجتماع میکردیم اجتماعمان منسجمتر و آیندهدارتر بود. هرچند ممکن بود گسترده کمتری داشته باشد ولی وقتی همه چیزحول محور شخص بود اگر به جایی نرسیم به هر دلیلی این شخص از میدان خارج شود یا آنچه مورد انتظاربود محقق نشود یا نگذارند محقق شود یا خود این شخص به این نتیجه برسد که شاید راه بهتری از حضور مستقیم وجود داشته باشد مشکل به وجود میآید.
سیدمحمد خاتمی با اشاره به اتفاقات تاریخی گذشته که بیشتر به اشخاص دلبستگی وجود داشت تابه تفکرات اظهار داشت: به همین دلیل از آن زمان آن خواست تاریخی ملت که انصافا هم ارزشمند است در مرحله عمل به کامروایی صددرصد نرسیده است و در خیلی جاها شکست خورده و در جاهای دیگر هم ناکامیهایی داشته است.
رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها ادامه داد: اگر شما در مجموعهای هستید که نه تنها برای تحقق این خواست و وعدههای شما همراهی نمیکند بلکه کارشکنی هم میکند خطر ضایع شدن سرمایه و به وجود آمدن این تصور که کسی با این وعدهها در موضع قدرت قرار گرفت نتوانست یا نخواستند کار کند یا عوض شد ممکن است در جامعه یاس هم ایجاد کند.
رئیس جمهور سابق کشورمان با اشاره به برخی مشکلات پیش آمده در گذشته گفت: بر اثر این مشکلات یک نوع دلسردیها و دلزدگیهایی ایجاد شد که البته بخشی از آن حتما ناشی از ضعف ما بود اما بخش دیگرش به خاطر این بود که ما به خاطر احساساتمان توقعاتی داشتیم که اساسا قابل اجرا نبود و ما احساس میکردیم با تحول به وجود آمده این توقعات باید برآورده شوند در صورتی که نمیشد برآورده شوند. دامن زدن به این توقعات هم وضع را بدترمی کرد.
وی در توضیح مسئله دوم نیز اظهار داشت: مسئله دیگر این بود که تصور ما از امکانات و توان فردی که به او دلبسته بودیم درست نبود. ما تصور میکردیم توان او 100 است اما تنها توان او "دو" یا حداکثر "ده" بود ولی توقع ما از او توقع "صد" بود و واقعیت قضیه این بود.
رئیس موسسه بین المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها همچنین افزود: مسئله دیگر این است که برای آمدن به صحنه آیا باید با اهداف و خواستههای حداقلی وارد شد یا باید از همین حداقلها هم صرفنظر کرد؟ البته بعضی وقتها گفته می شود ما از فلانی انتظاری نداریم و او تنها بیاید تا اوضاع تغییرکند اما من به عنوان فردی که برای خود هویتی قائل هستم آیا باید از حداقلهای خودم هم عبور کنم؟ البته حداقلهایی که میگویم حداقلهای اساسی و بنیادی است.
وی تاکید کرد: متاسفانه در دوره گذشته به حداکثرها دامن زده شد ولی بسیاری از این حداکثرها امور روبنایی بودند که توقع بود یکشبه حل شوند. توقعاتی که برخی درست و برخی نادرست بودند اما به هرحال تا زمانی که در اولویت قرار نداشتند و تا زمانی که زیربناهایش فراهم نبود، امکان تحقق آنها وجود نداشت. اگر هم تحقق پیدا می کرد دولت مستعجل بود و موجی که به سرعت فرو مینشست. ما باید با حداقلها بیاییم. حداقلهایی که هم در دوران قبل با چالش مواجه بودند و هم اگر دوباره بیاییم احتمالا با چالشهای جدیتری مواجه شوند.
سیدمحمد خاتمی با تاکید بر اینکه "ما که نمیتوانیم تنها شعار معیشتی بدهیم و بگوییم باید به اقتصاد سر و سامان داد" اظهار داشت: البته اینها مهم است و باید گفته شود و به آن اهتمام شود. شاید یکی از مشکلات دوران اصلاحطلبی این بود که در مقام بیان و تبلیغات کمتر به این مسائل توجه شد. البته من بارها گفتم با اینکه شعارهای ما بیشتر سیاسی و اجتماعی و کمتر اقتصادی بود اتفاقا در عرصه اقتصاد و معیشت مردم موفقتر بودیم تا سیاست.
وی تاکید کرد: امروز مطلوب این است که این هدف را دنبال کنیم که اولا وضعیت کنونی بهبود یابد و بعد به وضعیتی برسیم که هرچه بیشتر به شرایط مطلوب ما نزدیک باشد و درعین حال بتوانیم به کار اجتماعی، فرهنگی و درازمدت خود در جامعه هم بپردازیم. البته اگر واقعا امکان این باشد که حداقلها را حفظ کنیم و همچنین امیدهای جامعه را به یاس تبدیل نکنیم و فقط تا روز انتخابات را نبینیم و به بعد از آن هم بیندیشیم و اگر بشود کار کردهیچ مشکلی نیست که فردی مانند بنده که یک انسان کوچک است وارد صحنه شود.
رئیس جمهور سابق کشورمان همچنین گفت: بالاخره باید دید ما میتوانیم کار بکنیم یا نه؟ اگر بتوانیم کار بکنیم و روی حداقلهای خود تکیه کنیم و پاسخگوی جامعه باشیم باید بیاییم. اگر با عوض کردن شعارها یا اینکه نتوانیم آنها را عملی کنیم بیاییم آیا به مردم خدمت کردهایم؟ یا اگر احساس کنیم آنقدر مانع و کارشکنی است که حتی نمیگذارند به حداقلهای خود نیز عمل کنیم و هزینه کشور هم زیاد شود آیا نباید زمینهای فراهم کنیم که کسانی که امکان کار کردن با مشکلات کمتر دارند بیایند ولو اینکه آنها در ایده صد در صد مثل ما نباشد ولی هزینه جامعه کمتر می شود و فضا هم برای ما جهت کار اجتماعی و زیر بنائی بازتر می شود.
سیدمحمد خاتمی در پایان تاکید کرد: بنده این روزها در موقعیت سختی قرار دارم، از یکطرف یک موج وسیع و یک تقاضای اجتماعی و توقع از من وجود دارد که بیایم و از سوی دیگر اینکه آمدن برای خدمت کردن و کم کردن هزینه مردم است که اگر این طور نشود، آمدن فایده ندارد.امیدوارم طی روزهای آینده تصمیم نهایی را بگیرم گر چه طی روزهای گذشته انتظار جامعه را نسبت به نامزدی در انتخابات در دایره محدودتری قرار داده ام که تا حدودی بلاتکلیفی را رفع می کند.
نظر شما