۲۵ شهریور ۱۳۸۳، ۱۰:۰۱

سياوش جمادي درگفت وگو با مهر (2) :

آثار نيچه را به زبان اصلي بخوانيد // مترجم زبر دست هم نمي تواند آهنگ و تاثيركلمات آلماني را به زبان فارسي منتقل كند

خبرگزاري "مهر"- گروه دين وانديشه : مترجم كتاب "نيچه ، درآمدي به فهم فلسفه ورزي او " اثر كارل ياسپرس ، درقسمت دوم گفت وگو با گروه دين وانديشه خبرگزاري "مهر" گفت : به عقيده من امتياز برتري اثر ياسپرس در اين است كه وي در امر پژوهش بر خلاف انتقاداتي كه به او شده بسيار شرافتمندانه با نيچه برخورد كرده است .

 * خبرگزاري "مهر" - گروه دين وانديشه : اجازه بدهيد در ادامه مقداري هم درباره ترجمه آثار نيچه به فارسي صحبت كنيم . از زماني كه محمد علي فروغي در كتاب سير حكمت در اروپا مختصري درباره نيچه نوشت و پس از آن كتاب اراده معطوف به قدرت با ترجمه مرحوم دكتر هوشيار به فارسي زبانان ارايه شد تا كنون آثار زيادي از نيچه به فارسي ترجمه شده من مي خواستم نظر شما درباره ترجمه آثار نيچه بدانم؟

- سياوش جمادي : من ترجمه آثار نيچه را بر سبيل تورق و به تصادف در حين تحقيق جسته و گريخته با متن اصلي تطبيق كردم وسعي ام بر اين بود كه آثار نيچه را به متن اصلي و به زبان آلماني بخوانم و بفهم . بنابراين نمي توانم به شما يك نظر قطعي بدهم و بگويم اين نظر حاصل يك برآوردي است . اما يك مسئله كلي را بگويم : متاسفانه به جز در مواردي معدودي ، نقد ترجمه ما به مراتب ضعيف تر از نقد ادبي و نقد تاليفي است . دليل عمده آن اين است كه نقد ترجمه نمي تواند منصفانه باشد مگر مسبوق به مطابقت با متن اصلي باشد و نقدهايي  هم كه از ترجمه ها مي شود غالبا به حاصل كار توجه دارد.  گاهي اگر شما اصل را ببينيد پي مي بريد كه مترجم واقعا مترجم نبوده بلكه خلاق بوده و يا به عبارتي هنرمند بوده ، و گاهي مي بينيد كه مترجم كاربرگرداني انجام نداده بلكه ظرافتهاي خاصي را نيز در ترجمه به كار برده است. حق مترجمين ما نه تنها از نظر حق التاليف ادا نشده بلكه و شايد يكي از مظلومترين افراد فرهنگي در جامعه ما باشند كه حتي نقد منصفانه از آثار ترجمه آنها نشده است. در باره ترجمه من از كتاب ياسپرس سخنان بسياري در تحسين آن بيان شد، اما انتظار داشتم اثرم نقد شود.  البته نقدي كه با مطالعه قبلي همراه باشد. همين مسئله در مورد ساير مترجمين هم هست. شما با مقايسه با متن اصلي پي مي بريد كه يك مترجم در بعضي مواقع كه با مانع برخورد كرده چگونه مسئله را رها كرده است.  بنابراين به طور كلي ما نقد ترجمه نداريم و درضمن ترجمه آثار نيچه متعدد است. اما ترجمه آقاي آشوري از نظر زبان كاملا به متن وفاداراست . زبان ترجمه بسيار فاخر است و معلوم است كه زبان فارسي مناسب با زبان پر هيمنه و شاعرانه نيچه انتخاب شده است. ولي در عين حال توصيه من به كساني كه در سطح دانشگاهي مايل هستند نيچه را بخوانند اين است كه تا آنجا كه ممكن متن را به زبان اصلي  بخوانند چرا كه در جاهايي هر چه قدر مترجم زبر دست باشد نمي تواند آهنگ و طنين و تاثيركلمات آلماني را به زبان فارسي منتقل كند . در مورد ترجمه هاي ديگر به دليل عدم مطالعه جدي نمي توانم نظر بدهم .

*آيا شما با ترجمه جمعي از آثار نيچه موافق هستيد؟

- من شخصا چنين تجربه اي نكردم اما به طو كلي كار جمعي حتي در مورد ترجمه خوب است. ترجمه "هستي و زمان " هيدگر را دو نفر يعني جان مك كواري وادوارد رابينسون به زبان انگليسي ترجمه كردند . وقتي كه عده اي  مي خواهند يك ترجمه جمعي ارايه كنند قطعا با راي واحدي كارخواهند كرد و اگر به آشفتگي وتشديد نرسد موافقم .

* مي دانيد كه يكي از مهمترين آثاري كه درباره نيچه نوشته شده اثر دو جلدي - در زبان آلماني، كه در ترجمه انگليسي در  چهار جلدي منتشر شده است- هيدگراست . آيا قصد نداريد  پس از كتاب ياسپرس،  كتاب هيدگر را نيز ترجمه كنيد؟

-  بايد بگويم با اين كه كتاب " متافيزيك چيست؟" هيدگر را ترجمه كردم خودم را ذي صلاح مي دانم كه كتاب " هستي و زمان " كه كتاب باليني من بوده ترجمه كنم. من اين كتاب را سي سال پيش  از كتاب فروش يعي در مخبرالدوله خريدم و خودم را آماده براي ترجمه مي بينم . ولي در شرايط فعلي تمايلي به ترجمه جديدي از آثار هيدگر ندارم. آثار مكتب فرانكفورت ، به خصوص آنهايي كه چالش با مكتب فرانكفورت ايجاد كردند را بيشتر براي ترجمه  مي پسندم. علت اين هم دلخوري من از هيدگر است. دلخوري من از هيدگر و بنياد هيدگر به اين دليل است كه در آلمان با انتشار قسمتي از آثار هيدگر كه مسائل سياسي او را مشخص مي كرد  مخالفت مي كنند ، در حالي كه  مواضع سياسي هيدگر مواضع نفرت انگيزي بوده كه به هيچ وجه نبايد بر آن سرپوش گذاشت. 

* درمورد ديگر آثار هيدگر، به خصوص كتابي كه در مورد نيچه نوشته چه طور؟
 

- گويا يك نفر درحال ترجمه آن است . اما من آن اثر را بالاتر از اثر ياسپرس نمي دانم . به نظرمن اثر ياسپرس پژوهشي بي نظرانه و دقيق است.

* شما فضاي جامعه را چه طور ديديد كه اين اثر ياسپرس را درباره نيچه ترجمه كرديد؟

- اگر بخواهم به سوال شما صادقانه جواب بدهم اين است كه من به فضاي جامعه رجوع نكردم . امروز نيچه مد است يا ديگري ، براي من اين مسائل اهميتي ندارد. من از دهه پنجاه كه با جريان نيچه ، كي يركه گور و حتي داستايوفسكي آشنا شدم صرف نظر از تحولات جامعه ، به دليل تعلق خاطر خود به مطالبي كه اين فيلسوفان در آثار خود مطرح مي كردند  دست به ترجمه زدم .

* اثر ياسپرس چه برتري نسبت به ديگر آثاري كه درباره نيچه نوشته شده دارد؟

- من بايد با احتياط به شما جواب بدهم ، البته نه احتياط از سرمحافظه كاري بلكه از سر اين كه خودم را از تعصب حفظ كنم . به اين دليل كه من اين اثر را ترجمه كردم اين اثر معتبر نمي شود، من همه آثار را درباره نيچه نخواندم . درباره نيچه بيش از چهارهزار كتاب نوشته شده و صاحبنظران بسياري  همچون هيدگر، كافمن ، آلبركامو، ياسپرس ، آندره ژيد درباره نيچه صحبت كردند . به عقيده من امتياز برتري اثر ياسپرس در اين است كه وي در امر پژوهش بر خلاف انتقاداتي كه به او شده بسيار شرافتمندانه تر با نيچه برخورد كرده است . وي به نيچه به منزله يك انساني كه دغدغه هاي خاطر و تلاطم روحي خاصي دارد نگاه مي كند، نه به عنوان يك شي منجمد شده اي كه به آساني تن به تحقيق بدهد . اين اثر هم در معرض انتقاد قرار گرفته و هم مورد تاييد بسياري نيز واقع شده است . به عقيده من ما نمي توانيم  قضاوت قطعي درباره يك اثر كنيم.  

ياسپرس در عنوان كتابش از واژه در آمد استفاده مي كند . يعني من راه را براي شما به طريق صحيح باز مي كنم و توي خواننده بر اساس سرچشمه وجودي خودت مي تواني با نيچه تماس بگيري . بنابراين ما در تفحص ياسپرس روشي خالي از تعصب و انجماد فكري و خالي از شي انگاري مي بينيم  و اساس روش او بر سير و سلوك متفكر مورد بحث قرار دارد.  ياسپرس مقيد به شرايط الزامي هر نوع تحقيق است و به همين  دليل اثر او واجد ويژگي هاي بي نظيري است.

کد خبر 111707

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha